عوامل ایجاد غرور و عوارض آن در کودکان

یکی از تعاریف غرور عبارت است از نوعی احساس رضایت نسبت به خود، بدون آنکه در این احساس ارزیابی به عمل آمده باشد. در بحث ریشه های پدید آورنده غرور در کودکان عوامل متعددی ذکر شده، در یک دسته بندی می توان موارد زیر را بیان کرد:

1- سوء تربیت: غرض تربیت نادرست پدر و مادر و احیانا معلمانی است که با او سرو کار داشته و دارند. این امر به صورتهای زیر خود را نشان می دهد.

- محبت افراطی، نوارزش های زیاد، در آغوش گرفتن ها، غمخواریهای زیاد طوری که امر بر او مشتبه شود.

- ستایش زیاده از اندازه کودکی که تو برترین کودکانی، خیلی قشنگی، خیلی شعر بلدی و...

- اطاعت افراطی والدین از امر و نهی های او به صورتیکه کودک خود را بسیار مهم تصور کند.

- تعریف از او در حضور دیگران و خود کودک تا حدی که او درباره خود به اشتباه افتد.

- تهییج ها و برانگیختن هائی که تحسین و تقدیر در پی دارد و زمینه را برای مهم دانستن آنها فراهم می کند.

2- هوش برتر: تجارب نشان داده اند کودکانی که از هوش برتری برخوردارند و استعداد و توانائیشان به گونه ای است که نزد دیگران می شکفند دچار غرور می شوند بویژه که اگر عده ای را ستایشگر و دنباله روی خود بیابند و یا در سایه هوش برتر دائما از امتیازاتی در مدرسه و اجتماع برخوردار گردند و خود را فوق تصور کنند. البته این حالت هم جلوه دیگری از سوء تربیت است خواه سوء تربیت خانه، خواه مدرسه و خواه اجتماع.

3- عارضه ای روانی: غرور گاهی ناشی از بیماری یا اختلال روانی است. عقاید توهمی درباره خود پیدا کردن، خود را فردی فوق العاده منجی، مخترع به حساب آوردن ممکن است ناشی از عقده های حل نشده چون عقده حقارت باشد که البته این امر عمومیت ندارد، ولی می خواهیم بگوئیم که این آفت نفسانی گاهی به علت بیماری است. احساس خفت و خواری، بلای کوچکی نیست، تعادل روانی و رفتاری را از آدمی سلب می کنند.

4- عامل جهل: جهل به خود و توان خود، و نیز نادانی درباره قدرت و توان دیگران، حتی عامل فساد عقیده که آن هم جهلی است نسبت به خدای متعال می تواند علت و سببی برای غرور باشد. عصبیت ها در مواردی ناشی از جهلند و سبب غرور افراد می شود. خواه عصبیت نژادی و خواه فرهنگی و گاهی هم مذهبی از سوی مومنان ناآگاه.

5- عوامل دیگر: در این موارد از عوامل بسیار دیگری هم می توانیم نام ببریم مثل: لذت نفسانی در مداحی های دیگران، اصرار به اینکه سری در میان سرها داشته باشد، اصولا جاه طلبی و عظمت خواهی، بیماری های ممتدی که زمینه را برای پرتوقعی فراهم کرده اند، احساس کامل بودن به علت تلقینات یا القاآت غلط، میل به نجات از بی ارزشی و پوچی انتقام از عقده های گذشته و... بد نیست یادآور شویم که روانکاوان درباره غرور دو نظر دارند: عده ای آن را بیماری روانی دانسته و ریشه آن را به چنان امری وصل می کنند و گروه دیگری ریشه آن را نوعی اختلال عصبی ذکر کرده و می گویند غرور حالتی است که ریشه عصبی دارد. در کل اعتقاد دارند که آن عاملی است برای بقای نفس و ناموس اولیه طبیعت. او مغرور است زیرا که می خواهد زنده بماند، بزرگ و با عظمت بماند و زندگیش در حدی باشد که ارزش زنده ماندن را داشته باشد.

عوارض غرور

غرور برای فرد و دیگران آثار و عوارض نامطلوبی دارد که خلاصه ای از آن بدین شرح است:

1- در جنبه فردی: افراد مغرور گرفتار بلایا و مصائب بسیاری می شوند از جمله اینکه:

- هوش و خردشان تخدیر می شود و افعال و رفتارش در پیش چشم او بزرگ جلوه کرده و نعمتها را فراموش می کنند.

- توان تجزیه و تحلیلشان به حداقل کاهش می یابد زیرا که حب نفس بر عقل چیره شده و تنها به قاضی می روند و توان تفکر وسیع از میان می رود.

- نسبت به خود ترحم می کنند و همیشه جانب خود را می گیرند و این امر حتی مانع ازدواجشان در آینده می شود.

- تفرعنی که در آنها پدید می آید طلبکارشان می کند و آرامش را از آنان سلب می کند.

- زودشکن و حساس شده و در برابر کمترین ناراحتی در معرض عواملی قرار می گیرند که غرورشان را می شکند.

- غرور عامل تقوی را سرکوب می کند زیرا عامل دروغگوئی و لاف زنی و طبق آماری 17% دروغگوها افرادی مغرور بوده اند.

- تعریف افراطی، دور کسی را گرفتن و الگو قلمدادش کردن، در ارزش و حیثیت کسی غلو کردن، ایجاد شهرت و آبروی کاذب برای کسی که ظرفیت آن را ندارد، نسبت صفات فوق العاده به افراد و....  در این امر دخیل است.

2- برای دیگران

افراد مغرور برای دیگران نیز دردسر می آفرینند در عین اینکه احساس شخصیت بیش از حد زمینه را برای رکود و تحجرشان فراهم می آورد. بسیاری از اصطکاک های فمابین افراد ناشی از غرور و جاه طلبی است. درگیری پدید می آورند تا در سایه آن بتوانند سلطه خویش را نشان دهند. چه بسیار از افراد مغرور که دیگران را تحقیر می کنند، حقوق مردم را نادیده گرفته و پایمال می سازند، به تجاوز و تعدی پرداخته و از جاده تقوا و قانون دور می مانند. بیکار و بی عار مانده و سعی دارند از محل کار و تلاش دیگران اعاشه کنند. از کمترین برخوردی  احساس رنجش کرده و موضع می گیرند. غرور باعث می شود که برخی نپسندند دیگران در برابر آنان اظهار نظری داشته باشند و یا اگر حرفی و سخنی در جمع بگویند موجب تشدید کینه و انتقام آنان گردد. غرور باعث می شود که میل به سیادت و فرمانروائی در افراد گل کرده و از دیگران اطاعت و فرمانبرداری بخواهند. غرور سبب می شود که آنان گاهی برای ارضای آن به تحقیر دیگران، انتقام گیری پرداخته و رفتاری غیرعادی از خود بروز دهند. این مجموعه در کل از عوامل آسیب پذیری افراد است. هم زندگی را برای دیگران تلخ می سازد هم برای خود.


منابع :

  1. دکتر علی قائمی- خانواده و مسائل عاطفی کودکان – از صفحه 222 تا 227

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/401140