حس مسئولیت شخصی و اعتماد به نفس

حس مسئولیت شخصی و اعتماد به نفس، یکی از بزرگترین ارکان سعادت فرد و اجتماع است. پیروزی های درخشانی که مردان بزرگ چهان بدست آورده اند و پیشرفت هائی که در شئون مختلف علمی و  اجتماعی و اقتصادی، نصیب آنان شده است همه و همه، مرهون درک مسئولیت فردی و به اتکاء فعالیت های پی گیر و مداوم آنان بوده است. موفقیت های علمی برای کسانی است که به پشتکار داری و کوشش خود، به مطالعه و ممارست خود، امیدوارند. محصلی  که به درستی درس نخوانده  و به قدر کافی زحمت نکشیده و به امید کمک دیگران و ارفاق این و آن در جلسه امتحان شرکت می کند،  هرگز به مدارج عالیه علمی نائل نخواهد شد. پیشرفت اقتصادی برای کسانی است که در زندگی تنها به فعالیت خود تکیه کرده و به احدی چشم امید ندوخته اند. آن کس که اعتماد به نفس ندارد و در زندگی  طفیلی مردم است و از دست رنج دیگران به گدائی ارتزاق می کند هرگز از پیروزی های اقتصادی نصیبی نخواهد داشت.

مقصود از اعتماد به نفس که زبانزد مردم است و مکرر در کتاب های روانی و تربیتی به چشم می خورد، این است که هر فردی در تامین مسعادت مادی و معنوی خود، به خویشتن تکیه کند، با اراده و عمل خود متکی باشد، از همسایه، از رفیق، و خلاصه از مردم منقطع باشد و هرگز آنان را تکیه گاه امید و سعادت خود قرار ندهد. مقصود از اعتماد به نفس این است که هر انسانی شخصا خود را مسئول کارهای خویش بشناسد و در انجام وظائف خود قیام کند و بداند پشتکار داری و جدیت او، امیدواری و صحت عمل او، مایه پیشرفت و موفقیت او است،  و برعکس، تنبلی  و مسامحه کاری او، ناامیدی و نادرستی او،  منشأ  بدبختی و سقوط او  است.

این مطلب  یک اصل تازه ای نیست که بعضی تصور کنند دنیای غرب آنرا  فهمیده و به مردم  جهان عرضه کرده است.آئین مقدس اسلام در چهارده قرن این حقیقت درخشان را که راز سعادت و کامیابی فرد و اجتماع است در کمال صراحت به مردم آموخته است و پیشرفت های خیره کننده ای که در آن روزگار تاریک، نصیب مسلمین  گردید مرهون این سرمایه بزرگ یعنی اعتماد به نفس و حس مسئولیت شخصی بود. اساس تعلیم و تربیت اسلامی بر مسئولیت فردی، تکالیف شخصی، انجام وظیفه، و اعتمادبه نفس استوار است. هر فرد مسلمانی در شئون دینی و دنیوی خود تکالیف مخصوصی دارد و در راه تامین سعادت باید به شخص خود،  به نیت خود، و به عمل خود تکیه کند، و آن وظائف را قدم به قدم انجام دهد.

در اسلام سعادت هر انسانی به عقاید و اعمال خود او بستگی  دارد، و بدبختی های  هرکس، ناشی از نیات بد و رفتار ناپسند خود او است، پاداش ها و کیفرهای دنیوی و اخروی مردم تابع نیک و بدهای فردی آنان و بر اساس اعمال شخصی هر انسان استوار است. این مطلب از بدیهی ترین مسائل مذهبی  است و درباره آن، آیات و اخبار بسیاری رسیده است، برای نمونه بعضی از آنها را به عرض شما می رسانیم:

«خداوند هیچکس را به وظیفه ای  مکلف نمی کند مگر به قدر توانائی اش، اعمال نیک هر انسانی به نفع خود اوست و کارهای ناپسندش نیز به ضرر خود او خواهد بود.» ( سوره بقره / آیه 286)
«هر انسانی در گرو اعمال خویشتن است.» ( سوره مدثر / آیه  38).
برای آدمی جز حاصل کوشش او پاداشی نیست و نتیجه سعی و کوشش هرکس بزودی  مشاهده می شود ( سوره نجم/ آیات 39 و 40).

از این سه آیه، مسئولیت شخصی و ارزش اعمال هرکس برای خود او به خو بی واضح است. خداوند در این آیات، نیک و بد عمل هرکس را عاید خود او دانسته و سعادت و بدبختی هر فردی را در گرو کارهای او شناخته است، و پاداش هر انسانی  را در حاصل کوشش و سعی او منحصر نموده است، و این معنی جامع و کامل اعتمادبه نفس و حس مسئولیت شخصی است.

علی علیه السلام می فرمود: «ارزش هر انسانی به مقدار همت او است.» یعنی قیمت شخصیت افراد بشر را باید در مقدار اعتماد به نفس و درجه علو همت آنان جستجو کرد، این فضیلت روانی در هر انسانی بیشتر باشد ارزش انسانی او قطعا بیشتر خواهد بود. در مکتب اسلام  پایگاه اساسی سعادت و خوشبختی و همچنین تکیه گاه شقاوت و بدبختی هر انسانی، خود او است، او است که می تواند در پرتو سعی و کوشش به انجام وظائف خویش قیام نماید و خود را خوشبخت کند، و او است که قادر است با سوء نیت به اعمال ناپسند آلوده شود و خویشتن را تسلیم بدبختی و عذاب الهی نماید. اسلام در راه ایجاد اعتماد به نفس، تنها به بیان مسئولیت فردی و احیاء شخصیت مسلمین قناعت نکرده  است بلکه اعتماد به خلق را که نقطه مقابل  اعتماد به نفس  است مذموم شناخته و پیروان خود را از آن برحذر داشته است.

حضرت سجادعلیه السلام می فرمود: «به نظر من جمیع سعادات و نیکی ها در این است که آدمی از آنچه در دست مردم است قطع طمع و امید نماید.»

به خود تکیه کردن، روی پای خود ایستادن، اعتماد به نفس داشتن، با تمام نیروی شخصی،  در راه سعادت مادی و معنوی خویش کوشش نمودن، مایه استقلال شخصیت و موجب عزت نزد خدا و خلق است. برعکس، به مردم  تکیه کردن، طفیلی بودن، چشم طمع به دیگران دوختن، به این و آن امید داشتن، منشأ محرومیت مادی و معنوی و باعث ذلت نزد خدا و خلق است.

امام صادق علیه السلام می فرمود: «عزت و شرف مومن در این است که از دیگران مایوس باشد و از آنچه در دست مردم است قطع  امید نماید.»

افراد زبون و بی همت در کشاکش زندگی و نبردهای حیاتی قدرت مقاومت ندارند، خیلی زود شکست می خورند و در کمال ذلت عقب نشینی می کنند. مردان با همت، افرادی که به خویشتن متکی هستند، اعتماد به نفس  دارند، در سختی های زندگی، در مبارزات حیاتی، نیرومندانه مقاومت می کنند، با مصائب و آلام می سازند،  و سرانجام  پیروز می شوند.

علی علیه السلام می فرمود: «بردباری و تانی، مانند دو کودک یک شکمند و زائیده همت عالی هستند» یعنی در اثر همت بلند، دو  خوی پسندیده در آدمی آشکار می شود: یکی بردباری و آن دیگر، خود داری از شتابزدگی.

امام صادق علیه السلام می فرمود: «هشت خصلت پسندیده، شایسته مردان با ایمان است: اول آرامش نفس و اطمینان خاطر در فتنه ها و حوادث، دوم بردباری و صبر در مصائب و بلایادی سنگین.»

رسول اکرم (ص) می فرمود: «مومنی که با مردم می آمیزد و آزار آنان را تحمل می کند  در پیشگاه الهی اجرش بزرگتر است از آن مومنی که با مردم  آمیزش ندارد و بر اذیت آنها صبر نمی کند. مردم ضعیف النفس و بی اعتماد به خویشتن، افرادی که دچار زبونی و احساس حقارت هستند، با انزوا و کناره گیری از قبول مسئولیت، شانه خالی می کنند و عمری را به محرومیت می گذارنند. ولی افراد با شخصیت و نیرومند، مردان متکی به نفس و مبارز، با قبول مسئولیت و بردباری در مصائب زندگی، از طرفی به کامیابی و موفقیت های دنیوی نائل می شوند و از طرف دیگر به فرموده رسول اکرم (ص)، در پیشگاه خداوند بزرگ، اجر بیشتری خواهند داشت.


منابع :

  1. محمدتقی فلسفی- کودک از نظر وراثت و تربیت (جلد 2)- از صفحه 278 تا 284

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/401143