تعالیم انسانی در جهاد اسلامی

مهمترین چیزی که «جهاد اسلامی» را از جنگهای تاریخ متمایز می سازد همان سیطره عامل اخلاقی بر روابط بین المللی و مقررات رزمی در ایام جنگ است. اسلام حتی در بحبوحه جنگ نیز فراموش نمی کند که هدف او اصلاح جامعه بشری و ترویج فضائل اخلاقی و انسانی است. مسلمانان حق ندارند روی غضب مرتکب کارهائی شوند که بر خلاف اصول اخلاقی و انسانی است و لذا «مثله» کردن دشمن و خیانت نسبت به او و همچنین از بین بردن حیوانات اهلی و بریدن درختان و سوزانیدن کشت و زرع و بستن آب به روی دشمن و تعقیب مجروح و فحش و دشنام به آنان اکیدا ممنوع است.

امام صادق(ع) می فرماید: «هر موقع  که رسول خدا (ص) می خواست لشگری را اعزام کند آنان را در مقابل خود می نشاند و می فرمود: «به نام خدا جنگ کنید یعنی هدف شما خدا باشد و در راه خدا حرکت نمائید و در غنائم نسبت به یکدیگر خیانت نورزید و هیچ مقتولی را مثله نکنید(گوش و بینی و سایر اعضاء آنان را نبرید) و پیمان های خود را نشکنید، پیرمردان، پیرزنان و اطفال خردسال را نکشید و هیچ درختی را قطع نکنید مگر اینکه ناچار باشید و هرکس از مسلمانان اگر چه یک فرد عادی باشد، به فردی از دشمنان برای آگاهی از اسلام امان داد، امان او را محترم شمارید، پس اگر اسلام را پذیرفت برادر دینی شماست و گرنه او را به محل خود بازگردانید و از خداوند طلب یاری کنید.»

لشگر اسلام  حق ندارد افراد ناتوان مانند کودکان، زنان، بیماران، پیران، دیوانگان و دیرنشینان را به عنوان تضعیف دشمن به قتل برساند. رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم پیوسته قبل از جنگ چنین دستور می داد: «به کودکان و زنان و ضعیفان و پیرمردان و پیرزنان رحم کنید و تأکید می فرمود: هیچ وقت درختان میوه را از جا نکنید، درختان نخل را نسوزانید و با آب غرق نکنید، کشت و زرع را آتش نزنید، حیوانات حلال گوشت را جز در موارد ضرورت ذبح نکنید.»
علی علیه السلام هنگامی که می خواست لشگری را اعزام دارد به فرمانده سپاه می فرمود: «تو را به تقوا و اطاعت خداوند توصیه می کنم همان خدائی که به ناچار باید او را ملاقات کنی و پایان کار تو با اوست و او مالک دنیا و آخرت می باشد. بر تو لازم است مأموریت خود را انجام دهی، و هر چیزی که تو را به خدا نزدیک می کند بر آن ملتزم باشی زیرا پیآمد دنیا پیش اوست.»

از این دستورات و تعالیم، علل و هدف های جهاد معلوم می شود به خصوص اینکه اگر این تعالیم و دستورات با اعمال وحشیانه و هراس انگیز جنگ های دنیای متمدن امروز،  مقایسه شود در این صورت موقعیت و اهمیت  قوانین عالیه اسلام بهتر روشن می گردد. روشنترین آیه ای که هدف اسلام را از جهاد بیان می کند آیه «چرا در راه خدا و در راه (نجات) مستضعفان از مردان و زنان و فرزندان که پیوسته می گویند: پرورگارا ما را از این سرزمین ستمگران آزاد کن، نمی جنگید، آنان که می گویند از نزد خود برای ما ولی و سرپرستی و یار و یاوری قرار بده» ( سوره نساء / آیه 75). بدین ترتیب قرآن مجید استعمار انسانی را به وسیله انسان دیگر به شدت تقبیح و محکوم می کند و آن را عملی غیرانسانی می داند، در این آیه خداوند دستور داده است برای آزاد ساختن مردمی که اسیر ستم هستند، جنگ کنید و آنها را از اسارت و ظلم نجات دهید. از این آیه استفاده می شود که مسلمانان باید خود برده و بنده بیگا نگان و استعمارگران نباشند و باید در هر زمان به قدری قدرت و نیرو داشته باشند تا بتوانند ملت های رنجدیده و ستمدیده را از زیر بار ظلم و ستم نجات دهند و زنجیرهای استعمار را از دست و پای ملل محروم پاره کنند. شاید در ذائقه گروهی یک چنین تعرضی، مداخله در امور داخله کشور دیگری تلقی گردد، ولی باید دانست اسلام یک پدیده مادی نیست که در برابر رفاه و آزادی ملل دیگر بی تفاوت باشد و کامیابی ملت خویش را آخرین آرمان خود تلقی کند، بلکه آزاد ساختن زیر سلطه ها و ستمدیده ها، یکی از آرمان های آن است که جدا از آرمان مسلمانان نمی باشد. برای این نوع اهداف عالی انسانی است که اسلام به «ارتش» و سپاه، اهمیت فراوان قائل است، 

امیرمومنان به استاندار مصر «مالک اشتر» درباره سپاه توصیه می کند و در طی فرمان  معروف خود می فرماید: «اما سپاهیان با اذن پروردگار حافظان و پناهگاه رعیت، زینت زمامداران، عزت و شوکت دین و راههای امنیتند، قوام رعیت جز به وسیله اینان ممکن نیست، از طرفی برقراری سپاه جز به وسیله خراج (مالیات اسلامی) امکان پذیر نمی باشد زیرا با خراج برای جهاد با دشمن تقویت می شوند و برای اصلاح خود به آن تکیه می نمایند، و با آن رفع نیازمندیهای خویش می کنند.» و سپس می افزاید: «فرماندهان لشگر تو باید کسانی باشند که در کمک به سپاهیان بیش از همه مواسات کنند و از امکانات خود بیشتر به آنان کمک نمایند، به حدی که هم خود سربازان و هم کسانی که تحت تکفل آنها هستند، اداره شوند به طوری که همه آنها تنها به یک چیز  فکر کنند و آن جهاد با دشمن است،  محبت و مهربانی تو نسبت به آنان قلبهایشان را به تو متوجه می سازد...»

امام (ع) به عنوان تعلیمات نظامی به یارانش می فرماید: «آنها را که زره به تن دارند پیشاپیش لشگر قرار دهید و آنها که زره ندارند، پشت سر آنها قرار گیرند، دندان ها را روی هم فشار دهید که این کار تأثیر شمشیر را کمتر می کند و در برابر نیزه ها در پیچ و خم باشید که در رد کردن نیزه دشمن موثر است! زیاد به انبوه دشمن خیره نشوید تا قلب شما قوی تر و روح شما آرام تر باشد، سخن کمتر بگویید و صداها را خاموش کنید که سستی را بهتر دور می سازد، از پرچم خود نگهبانی کنید و آن را متمایل به این طرف و آن طرف نسازید و آن را جز به دست دلاوران و مدافعان سرسخت نسپارید، زیرا آنان که در حوادث سخت و مشکل ایستادگی به خرج می دهند، همان ها هستند که از پرچم هایشان پاسداری می کنند و آن را در دل جمعیت خویش نگاه می دارند و از هر سو مراقب آن هستند...»

امام (ع) در جنگ جمل، هنگام دادن پرچم به فرزندش «محمدبن حنفیه» فرمود: «اگر کوهها متزلزل شوند تو تکان مخور! دندانهایت را به هم بفشار، جمجمه خویش را به خدا عاریت ده! قدمهایت را بر زمین میخکوب کن، کاملا مراقب لشگر دشمن باش و از آنچه باعث ترس می شود، چشم بپوش بدان نصرت و پیروزی از جانب خدای سبحان است.» و همچنین علی(ع) هنگامی که لشگری را به سوی دشمن اعزام می داشت فرمود: «هرگاه به دشمن رسیدید و یا او به سراغ شما آمد، لشگرگاه خویش را در پیش تپه ها و یا دامنه کوهها و یا کنار نهرها قرار دهید که این وسیله حفاظت و ایمنی شما است، و از پیش رو بهتر می توانید به دفاع پردازید.»

همیشه با دشمن از یکسو ویا دو سو (نه بیشتر) بجنگید، مراقبانی در قله کوهها و روی تپه ها و بلندی ها قرار دهید! مبادا دشمن از جائی که محل خطر و یا مورد اطمینان است ناگهان به شما حمله  کند. آگاه باشید! مقدمه لشگر چشمهای لشکرند، و چشمهای مقدمه طلایه ها و پیشاهنگانند، از تفرقه و پراگندگی سخت برحذر باشید، هر کجا فرود آمدید، همه باهم فرود آیید و هرگاه کوچ کردید همه کوچ کنید و آنگاه که شب پرده سیاهش را بر شما افکند نیزه داران با نیزه ها دائره ای اطراف لشگر به وجود آورند و خود در میان آنها استراحت کنید، اما خوابتان باید بسیار سبک و کوتاه باشد، همچون شخصی که آب را جرعه جرعه می نوشد و یا مضمضه می کند. البته لازمه چنین تعالیم و فنون نظامی  درباره سپاه، این است که باید جهت اقدام به این مساله مهم و حیاتی تشکیلاتی و سازمان مستقل و ویژه ای تأسیس  شود، به خصوص اینکه، نیاز به ارتش منظم و نیرومند روز به روز شدیدتر می گردد و تأسیس چنین تشکیلاتی از وظائف دولت و قوه اجرائیه است و دولت موظف است با تأسیس وزارت دفاع و تشکیل ارتش منظم و نیرومند، جنبه دفاعی کشور را تقویت نماید.

امیرمومنان علی (ع) هنگامی که «معقل بن قیس ریاحی» را با سه هزار نفر به عنوان مقدمه لشگر خویش به سوی شام فرستاد، فرمود: «از خدا بترس، همان خدائی که به ناچار باید ملاقاتش کنی و سرانجام جز حضور در پیشگاه او نداری، جز با کسی که با تو بجنگند پیکار مکن، صبح و عصر حرکت کن و هنگام گرمی روز، به لشگر استراحت بده، در پیمودن راه آرامش به خرج ده! در ابتدای شب کوچ مکن که خداوند شب را وسیله آرامش  قرار داده و آن را برای اقامت و توقف تعیین کرده، نه کوچ و مسافرت، بنابراین شب هنگام تن را آرام کن و مرکبها را نیز آسوده بگذار، پس آنگاه که توقف نمودی در آخر شب یا وقتی که سپیده دمید، به یاری خدا حرکت کن، هرگاه دشمن را ملاقات کردی در میان یارانت قرار گیر، نه آن قدر به دشمن نزدیک شو که خیال  شود آتش جنگ را تو می خواهی روشن کنی و نه آن قدر دور بایست که گمان برده شود از نبرد می ترسی، این چنین باش تا فرمان من به تو برسد (اما مواظب باش) پیش از آنکه آنها را به صلح و مسالمت و راه خدا دعوت کنی و راه عذرشان را در پیشگاه  خداوند، ببندی به خاطر عداوت خصوصی با آنها پیکار نکن.»

از سخنان امیرمومنان علی (ع) که پیوسته هنگام نبرد به یاران خودمی فرمود: «از عقب نشینی هائی که مقدمه حمله تازه است و از حرکتی که حمله پشت سر دارد ناراحت مشوید! حق شمشیرها را اداء کنید! و جای در غلطیدن دشمن را مهیا سازید، خود را برای  زدن سخت ترین نیزه و محکمترین ضربه شمشیر(بر پیکر دشمن) به هیجان آورید. صدای خود را در سینه ها خفه کنید که این در بیرون راندن سستی، نقش مهمی دارد. سوگند به آن کسی که دانه را شکافت و انسان  را آفرید! دشمنان ما اسلام را نپذیرفته، بلکه ظاهرا  تسلیم شده اند و کفر را در سینه پنهان دارند، آنها هنگامی که یاورانی بر ضد اسلام بیابند آنچه را پنهان ساخته اند، آشکار می کنند.

و همچنین  امام (ع) درباره تعلیمات نظامی در یکی از ایام جنگ صفین به اصحاب خود فرمود: «ای مسلمانان! لباس زیرین را ترس از خدا و لباس روئین را آرامش و خودنسردی  قرار دهید، دندان ها را بر هم بفشارید تا مقاومت شما در برابر ضربات دشمن بیشتر گردد. زره نبرد را تکمیل سازید و بیش از آنکه شمشیر را از نیام بکشید، چند بار آن را تکان دهید. با تندی و خشم و بی اعتنائی به دشمن نظر افکنید و به هر طرف حمله کنید، لبه تیز شمشیز را به کار ببرید و با پیش نهادن گام، شمشیر را به دشمن برسانید و بدانید هم اکنون در حال جهاد در پیشگاه  خداوند قرار دارید و با پسر عموی پیامبر همراهید، پی در پی حمله کنید و از فرار شرم نمائید، چه اینکه فرار از جنگ لکه ننگی است که در نسل های آینده شما می ماند، و آتش است در رستاخیز، از شهادت خوشحال باشید و به آسانی از آن استقبال کنید. به آن گروه انبوه و سراپرده پر زرق و برق(معاویه) به سختی حمله برید و در دل آن به نبرد بپردازید که شیطان در کنار آن پنهان شده، دستی برای حمله به پیش دارد و پائی برای فرار به عقب نهاده، مقاومت کنید تا عمود حق بر شما آشکار گردد، "انتم الاعلون و الله معکم و لن یترکم اعما لکم"، «شما برترید، خدا با شما است و از زحمات شما کم نمی کند.»  

کوتاه سخن اینکه: اسلام به مهمترین خطوط و پایه هائی که ارتش اسلام باید روی آن بنا شود اشاره کرده است و خصوصیات و جزئیات آن را به عهده زمان قرار داده است به این معنی لزوم نیرومندی در مقابل دشمن یک اصل کلی و ثابتی است که از یم احتیاج ثابت و دائم سرچشمه می گیرد و در هر وضع جدید و متغیری قانون فرعی خاص و متناسبی تولید می کند.


منابع :

  1. آیت الله جعفر سبحانی- مبانی حکومت اسلامی- از صفحه 668 تا 675

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/401509