نقش ورد و ذکر، در سیر و سلوک

«ورد» و مراقبت جانب معبود در اینکه نام او و یاد او «ورد زبان» باشد، یکی از مراتب مراقبه در سیر و سلوک است. مقصود از «ورد» در اینجا این است که لفظ ذکر را در حال توجه به حق و توجه به معنی آن، و به عبارتی، با قصد معنی آن، در زبان یا در دل تکرار کند. اولی را «ورد» یا «ذکر» جلی و دومی را «ورد » یا «ذکر» خفی می نامیم. انتخاب «اوراد» به تناسب حال و مقام، با توجه بر اینکه مراعات تناسب از امور ضروری می باشد. باید به ارشاد و تعلیم فرد کاملی که به معنی کلمه کامل است انجام  بگیرد، و نباید خود سرانه عمل شود، که ممکن است به جهت عدم تناسب نه تنها نتیجه مطلوب عاید نشود، بلکه لغزشها و انحرافها، و گرفتاریهای گوناگون پیش بیاید. کما اینکه نباید به گفته و تعلیم مدعیان بی صلاحیت، و راهزنان بی حقیقت، و جهال فاقد معرفت که در این زمان  بسیارند عمل شود، که به طور کلی با گفته و تعلیم آنان پیش رفتن، و آنان را دلیل راه قرار دادن، جز ضلالت و خسران همه جانبه در بر نخواهد داشت.

سخنی در خصوص «اوراد»

هر کدام از «اوراد» به جای خود حساب خاصی دارد، کما اینکه، بی عدد، یا باعدد معین  بودن، و اوقات و ساعات هم از حساب خاص برخوردار است. و همچنین، هر امر و هر موضوعی در این باب را حساب هست. ممکن است یک «ورد» معین با کیفیت خاص، عدد خاص، و یا بدون عدد معین در وقت خاص، و یا در هر وقتی از اوقات، به لحاظ آثار  و نتایجی که بر آن متربت است، متناسب با حال سالک نباشد، و اگر آن را «ورد» خود سازد، و بر آن مداومت کند، نه تنها نتیجه مطلوب عادیدش نشود، بلکه، نامطلوب عاید وی گردد، و انحرافها و لغزشها، و ضلالتهای گوناگون پیش آید، و سالک را به مهالک متنوع بکشد، و به خسران گرفتار سازد. و یا لااقل، اگر هیچ یک از اینها هم پیش نیاید، موجب قساوت قلب گردد. قول به حلول و اتحاد، قول مناسب ساحت قدس حق نیست، اباحه و رفع تکلیف، قول به اصول باطله و عقاید فاسده، تشبیه، زندقه، کفر، الحاد، و دعوی خدایی، و آنچه از این باب می باشد، و خلاصه، انحرافهای گوناگون، از همین رهگذر بسیاری را عاید گشته است. گاهی هم ممکن است نتیجه نامطلوبی که از این طریق پیش می آید، ناراحتیهای جسمی و یا روحی باشد، از قبیل گرفتاری به بعضی امراض جسمانی، و ابتلاء به برخی امراض روحانی. باید توجه داشته باشیم که هریک از «اوراد» را باطن مخصوصی هست که با مداومت بر آن به صورت «ورد» و به عبارتی، در صورت «ورد» ساختن آن، باطن نوری آن به سالک روی می آورد، و به نوعی به وی اقبال می کند. اینجاست که اگر انتخاب «ورد» با حساب و کتاب نباشد، یا آن باطن نوری برمی گردد، و به دل راه نمی یابد، و یا منتهی به نتایج نامطلوب می شود. اورادی که به صفات رحمت، و اسماء جمال مربوط می شود، مداومت کردن بر آنها فقط، بدون توام بودن با اوراد مربوط به صفات و اسماء جلال، و نیز، مداومت نمودن بر آنها بدون مراعات مقتضای حال، و بدون مراعات تناسب، و بالاخره بدون قید و شرط، ممکن است یا قبول نشود، و یا موجب بعضی انحرافها و لغزشها، و در نتیجه، حرمانها و خسرانها گردد، مانند:

الف: رجاء مفرط و ناصحیح، بدون اینکه با خوف و خشیت تعدیل بشود، به نحوی که برخلاف ادب عبودی باشد و موجب گستاخی و طرد گردد. و به  عبارتی، انبساط بی مورد، و ادلال نامناسب و مضر،
ب: عدم توجه به تقصیرات و قصورات، به نقایص معایب، و به حجابها و موانغ، در نتیجه، مجاهدت نکردن در رفع آنها و از راه بازماندن، و با این حال، خود را در راه دانستن، و احیانا واصل پنداشتن و افتادن در وادی خسران آور.

ج: به خود و اعمال خود نظر داشتن، و مجاهدات خود را به حساب آوردن، و غفلت از اینکه هیچکدام از اعمال و مجاهدت، مناسب ساحت قدس حق نیست، و اگر نظر عنایت و فضل او در بین نباشد، جز حرمان و خسران نخواهد بود.

د: قول به اباحه و رفع تکلیف یا ارتفاع آن، چه بعضا و چه کلا به سبب ظهور آثار بعضی  تجلیات از یک سو، و دخالتهای شیطان، وهم و خیال از سوی دیگر، و در نتیجه، خود و عده ای ساده لوح و بی خبر را به هلاکت ابدی، و جهنم نفس، و سخط ربوبی گرفتار ساختن؛ عصمنا الله و ایاکم.

اشاره به این نکته هم لازم است که به طور کلی در همه انحرافها در این مقام، مخصوصا در انحراف اخیر، یعنی در قول به اباحه و رفع تکلیف، القائات شیطانی و مکاید نفسانی کاملا نقش اساسی دارد. علی الخصوص آنجا که این القائات و مکاید در شکل بعضی از مشاهدات و مکاشفات به ظهور می رسد، و این انحرافها را به وجود می آورد، یا آنها را تایید و تثبیت می کند، و چنین گمان می شود که اینها مشاهدات و مکاشفات صحیح است، غافل از اینکه القائات شیطان و مکاید نفس است که در شکل ظاهر شده است. و این، حقیقتی است که برای اهل آن روشن است، و از جاهلان بی خبر و غافلان محجوب هم پوشیده. و اما اورادی که به صفات و اسماء جلال، و عظمت و کبریای حق مربوط می شود، مداومت نمودن بر آنها فقط، بدون توام بودن با اوراد مربوط به صفات رحمت و اسماء جمال، و نیز، مداونت نمودن بر آنها بدون مراعات مقتضای حال، و بدون مراعات تناسب، و بالاخره پرداختن به آنها بدون قید و شرط ممکن است یا موثر نیفتد، و یا موجب بعضی دیگر از انحرافها و لغزشها، و احیانا مورث برخی گرفتاریها در جسم و جان گردد مانند:

الف: خوف مفرط و ناصحیح، بدون اینکه با امید و رجاء تعدیل بشود، به نحوی که موجب یأس، و دست کشیدن از مجاهدت و عمل گشته، و در نتیجه، منتهی به خسران و هلاکت گردد.

ب: قول به حلول و اتحاد، و دعوی الوهیت، به سبب ظهور آثار بعضی تجلیات القائات فاسده، و برداشت ناصحیح، و در نتیجه، افتادن به شقاوت و هلاکت.

ج: خللهای جسمانی، و امراض سخت گوناگون.

د: خللهای روحی، به سبب ظهور آثار «ورد» از یک سو، و فقدان آمادگی، و عدم تناسب  روحی از سوی دیگر.

فرد کاملی که به معنی  کلمه کامل است، و صلاحیت تعلیم و ارشاد را دارد، یعنی کسی که با داشتن معرفت کامل قدم به طریق مستقیم قرآنی با تبعیت از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام گذاشته، و با حفظ التزام به طریق و تعبد کامل پیش رفته، و فراز و نشیب راه را دیده، و مراحل و مدارج را طی کرده است،  و به رموز راه و ریزکاریهای آن، و حقایق ودقایق آن که در مقام عمل به خوبی به وضوح می رسد واقف گشته است، در این مرحله، مانند همه راهنماییهای خود، به تناسب حال سالک و مقام وی «ورد» یا «اوراد» لازم و مناسب را به وی تعلیم می کند، و مراتب و جهات مختلف را در نظر می گیرد، تا سالک بتواند بدون لغزشها و گرفتاریها پیش برود. بنابراین، صحیح نیست خودسرانه «ورد» یا «اورد» برای خود انتخاب نماید. نباید چنین فکر بکند که هر «ورد» را، چه با عدد معین و چه بدون آن، می تواند در هر مقامی و در هر حالی برای خود «ورد» سازد، و بر آن مداومت کند. و همچنین صحیح نیست از جانب خود از طریق حساب «ابجد» اعداد «اوراد» را به دست بیاورد، و سپس با همان اعداد آنها را «ورد» قرار دهد، بدون اینکه بداند مناسب حال و مقام وی می باشد یا نه.

حساب «ابجد» به جای خود درست، و برای خود معانی و اسرار دارد، ولیکن این به آن معنا نیست که هرکسی از طریق این حساب هر «ورد» و هر «ذکر» را می تواند در هر حال و هر مقامی، بدون قید و شرط، و بدون مراعات تناسب، برای خود «ورد» قرار دهد، و بر آن مداومت کند. و نیز، نباید با مطالعه کتب، و با دیدن اینکه در فلان جا نوشته شده است این «ورد» یا این «ذکر» را در فلان مقام با این «عدد» یا بدون عدد معین می شود گفت یا باید گفت، به آن عمل کند، اگر چه معصوم هم نسبت داده شده باشد، لیکن صحت آن معلوم نگشته و نزد علمای بزرگ شیعه ثابت نشده باشد. البته اوراد و اذکاری که در کتب  معتبر شیعه که مقبول در نزد علمای بزرگ شیعه است، از زبان حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین به نقل صحیح آمده است، و اذن عام داده شده است، از این معنی مستثنی است، به شرط اینکه به همان نحوی که وارد شده است عمل شود، گرچه در اینجا هم در بعضی موارد بهتر است از راهنمایی فرد کاملی استفاده کند.


منابع :

  1. سیدمحمد شجاعی- مقالات (طریق عملی تزکیه) جلد 3 – از صفحه 264 تا 268

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/401696