جایگاه مخصوص استغفار در سیر و سلوک

لازم است سالک برای به دست آوردن غفران ربوبی در مقام استغفار، و به عبارتی، برای قبول شدن استغفارش از هر موقف مناسب استفاده کند، چه بهتر به یکی از مواقف که بالاترین و بهترین آنهاست و ممکن است مورد غفلت قرار بگیرد توجه داشته و از آن استفاده کند و آن اینکه، در مواقعی که به زیارت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می پردازد، بعد از اتمام زیارت آن حضرت، استغفار را مغتنم بشمارد که این موقف، موقف مخصوص برای استغفار، و به اجابت رسیدن آن است. همین که زیارت را به جا آورد، بلافاصله و بدون اینکه تفرق و تشتت را به باطن خود راه بدهد، و فکر و دل را به این سو و آن سو پراکنده کند، و به عبارت ساده تر، قبل از اینکه حال زیارت را به هم بزند، در همان حال که به حضرتش قرب روحی پیدا کرده، و در باطن امر در جوار مبارکش قرار گرفته است، روی به خدای متعال بیاورد، و به استغفار بپردازد. این نه یک سخن مجاز،  بلکه یک حقیقت مسلم، و برای اهل آن یک امر مشهود است که روح انسان و دل او با علاقه و محبت به هر سو، به هر چیز و به هر کسی متوجه شود، در همان سو، و نزد همان چیز و همان کس است. وقتی با علاقه و محبت متوجه رسول اکرم صلی الله علیه و آله شدیم، به اندازه علاقه و محبت، و به اندازه توجه و اقبال قلبی خویش، در باطن امر و در پشت پرده نزد آن حضرت و در جوار ملکوتی او هستیم، مگر اینکه انحراف و فساد به اندازه ای وجود ما را بگیرد که به طور کلی صلاحیت این امر را از دست داده باشیم، که این خود، امر دیگری است، و امید می رود من و تو این چنین نباشیم، و به خدای متعال پناه می بریم از اینکه مطرود شویم. بنابراین، سالک وقتی به زیارت آن حضرت پرداخت،  وی در حقیقت در باطن امر در جوار حضرتش که جوار رحمت حق است قرار می گیرد، و در چنین موقعی که موقف مخصوص و مناسبی برای جلب رحمت حق و کسب مغفرت است، روی آوردن به استغفار و طلب مغفرت از پروردگار را حساب خاصی خواهد بود که در غیر این موقف آن حساب نیست.

آشنایان به دقایق حقایق می دانند که موقفها با هم فرق می کنند و یکسان نیستند، آن چنان که لحظه ها با هم فرق می کنند، و آنچنان که مکانها با هم فرق دارند. این هم معلوم است دردمندی که سخت نیاز به رحمت و غفران دارد، به دنبال مواقف نزول رحمت است. آیه 64سوره نساء را بخوان و دقت کن که می فرماید: «..و لو أنهم  اذظلموا أنفسهم جائوک  فاستغفرو الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما». و در زیارت رسول اکرم صلی الله علیه و آله که در روزهای شنبه خوانده می شود، در این جملات تأمل کن که می گوییم: «االهم  انک قلت و لو انهم اذظلموا أنفسهم جائوک فاستفرو الله و استغفرلهم الرسول لوجدوالله توابا رحیما الهی فقد أتیت نبیک مستغفرا تائبا من ذنوبی فصل علی محمد وآله  و اغفرها لی».

برکات جوار ملکوتی رسول الله صلی الله علیه و آله

جوار حضرتش به معنی کلمه، جوار رحمت حق است، آنکه در جوار او قرار می گیرد، به  شرط اینکه از اهل آن جوار باشد، سنخیت لازم را داشته باشد، از فیض اسماء رحمت، و از تجلیات آنها، به نحو خاص، و به نحو اسرار آمیزی برخوردار می گردد که در غیر جوار او آن برخورداری را در آن حد نخواهد داشت. البته اشتباه نشود، در نزدیکی و دوری، و درجات برخورداری است، و الا حضرتش شفیع کل است، و هر کسی چه دور باشد چه نزدیک، چه غایب باشد چه حاضر، چه این زمان باشد چه آن زمان و چه هر زمان، چه بداند و چه نداند،  از شفاعت او، و از وساطت او در برخورداری از افاضات ربوبی مستثنی نیست،  چه در دنیا، و چه آخرت. هرچه انسان به جوار آن حضرت که مقام محمود وساطت عام و ولایت مطلقه را دارد نزدیک تر باشد، از رحمت و  برکات الهی در صورتیکه از اهل آن باشد، بیشتر و بهتر برخوردار می گردد، چه در زمان حیات آن حضرت باشد، و چه در زمان به ظاهر وفات او. در زمان حیات حضرتش این معنی برای بیداران روشن بود، و ار باب بصیرت از یاران و پیروان، مخصوصا خواص به آن آگاه بودند و توجه داشتند، آن هم هرکسی به اندازه معرفت خود. و روی همین حساب هم جوار پر برکت و ملکوتی آن حضرت را مغتنم می شمردند. در این بین، غافلان بی خبری هم بودند که باز بی خبری آنها در درجات مختلف بود. آنها که بیدار بودند به وضوح این را می یافتند که وقتی در جوار او هستند از حال و هوای دیگری برخوردارند، و مشمول رحمت و عنایت خاص ربوبی می شوند. جذبات، و رحمت و غفران حق، و بر اثر آن،  انجذاب به عوالم عالیه، و انقطاع از دنیا و تعلقات آن را در وجود خود به صورت مشهود می دیدند و به روشنی لمس می کردند. 

در روایتی که در اصول کافی آورده است، سلام بن مستنبر می گوید: «من نزد امام باقر سلام الله علیه بودم که حمران بن اعین وارد محضر آن حضرت شد. وی از چند چیز سوالاتی کرد، و هنگامی که می خواست بلند شود و برود به امام گفت خدا شما را برای ما نگه بدارد و ما را از وجود شما بهره مند بگرداند، می خواستم این را به شما بگویم که ما وقتی به محضر شما می آییم، از نزد شما بیرون نمی رویم مگر در حالی که دلهای ما خاشع گشته است، و دنیا را فراموش کرده ایم، و آنچه از مال و منال در دست اهل دنیا هست نزد ما بی ارزش شده است. سپس، بعد از اینکه از اینجا رفتیم، وقتی با مردم و با تجار مختلط می شویم، باز علاقه به دنیا  پیدا می کنیم.» راوی می گوید امام در جواب فرمودند: «این، دلهاست که گاهی سخت می شوند، و گاهی خاشع می گردند. سپس اضافه کردند و فرمودند: آگاه باش که اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله گفتند یا رسول الله، بر خود از نفاق می ترسیم. پیامبر فرمود برای چه از آن می ترسید؟ گفتند وقتی نزد تو هستیم و به ما تذکر می دهی و ما را ترغیب می کنی، خوف و خشیت وجود ما را می گیرد، و دنیا را فراموش می کنیم و بر آن بی اعتنا می شویم، تا جایی که وقتی پیش تو هستیم گویی آخرت را و بهشت و آتش را می بینیم. وقتی از نزد تو بیرون میرویم، و داخل خانه های خود می شویم، و بوی فرزندان و اهل عیال به مشام ما می خورد، نزدیک است حالتی را که نزد تو داشتیم از دست بدهیم و متحول شویم، تا جاییکه گویی چنین حالتی نداشته ایم. آیا شما بر حال ما می ترسید که این، نفاق باشد؟ در جواب به آنان رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: چنین نیست، اینها خطوه های شیطان و وسوسه های اوست، و شما را به دنیا ترغیب می کند. قسم به خدای متعال اگر همیشه  بر آن حالتی که خود را با آن توصیف کرده باشید، ملائکه با شما مصافحه می کنند، و بر روی آب راه می روید...». از این روایت برمی آید که جوار رسول اکرم، و همچنین جوار ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین را حساب خاصی هست، و جوار ملکوتی آنان محل نزول رحمت الهی به نحو اسرار آمیز است.

نکته دیگر

در آخر این سخن به نکته دیگری هم به اجمال اشاره می کنیم، از آیه سوره نساء، و از جملاتی که از زیارت پیامبر در روزهای شنبه ذکر گردید، چنین برمی آید که استغفار در موقف مذکور این معنی را نیز در بردارد که حضرتش هم برای انسان در پیشگاه پروردگار متعال طلب مغفرت کند (و استغفر لهم الرسول ). می شود گفت آنچه در اصل به این موقف خصوصیت بسیار بالایی می دهد، همین امر است زیرا که استغفار آن حضرت برای انسان در پیشگاه خدای متعال چیز ساده ای نیست، و موقفی که می شود در آن چنین چیزی را به دست آورد، موقف مخصوص و مغتنم خواهد بود. آن که می فهمد، سخت به دنبال این خواهد بود که پیامبر برای او از خدا طلب مغفرت کند. طلب مغفرت آن بزرگوار از پروردگار هرگز رد نخواهد شد و به اجابت خواهید رسید، زیرا که او را خدای متعال خود فیع کل قرار داده، و شفاعت او را شفاعت مقبول. آن که می فهمد، می داند که طلب مغفرت حضرتش مانند همه کارها، به امر حق و به اذن اوست، و حامل غفران ربوبی برای انسان خواهد بود. و اگر دقیقتر بگوییم، ظاهر امر طلب مغفرت آن حضرت است، و باطن امر افاضه غفران از ربوبیت. استغفار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای گناهکاران و خطاکاران در درجات مختلف، در حقیقت، باب رحمتی است که خدای رحمان به روی بندگان بازکرده کرده است. و اگر خواستی این معنی را تا حدودی بفهمی، در آیه 62 سوره نور دقت کن که می فرماید: «...فاذن لمن شئت منهم واستغفرلهم الله لن الله غفور رحیم»، و نیز در آیه 12 سوره ممتحنه به تامل بپرداز که می گوید: «فبایعن و استغفرلهن اللله ان غفور رحیم»، خدای متعال در این آیات حضرتش را امر می کند به استغفار برای مومنین و مومنات و این بدان معنی است که تو استغفار کن، و من ببخشم.


منابع :

  1. سیدمحمد شجاعی- مقالات (طریق عملی تزکیه) جلد 3 – از صفحه 383 تا388

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/401700