اسناد اتصال راویان کتاب دیات به امام صادق (ع)

سند مشایخ روایت «کتاب دیات» ( بخشنامه امام علی (ع) به فرماندهان و امیران ) با املای امیر المومنین علیه السلام، به دو تن از امامان اهل البیت: امام صادق و امام رضا علیه السلام متصل می گردد.

سندی  که به امام صادق علیه السلام می رسد

اسناد کتابهائی که به امام صادق علیه السلام می رسد، به دو مجموعه تقسیم میشوند:

اسناد مجموعه اول

اسناد مجموعه  اول در روایات «شیخ کلینی» و «شیخ طوسی» آمده است:

نخست – شیخ کلینی:

کلینی در «کتاب دیات» کافی، باب: «ما یمتحن به...» گوید:

1- «عده ای از اصحاب ما، از سهل بن زیاد، از حسن بن ظریف، از پدرش ظریف بن ناصح، از مردی که عبدالله بن ایوب نامیده می شود، گوید:  ابو عمرو متطبب برای من روایت کرد و گفت: «این کتاب را بر ابی عبدالله علیه السلام عرضه کردم...». مراد کلینی از عبارت: «عده ای از اصحاب ما» در طریق «سهل بن زیاد»: علی نب محمد بن ابراهیم علان، محمد بن حسن صفار، محمد بن جعفر ابا عبدالله اسدی و محمد بن عقیل کلینی  است. کلینی با این سند بخشی از «احکام دیات» را از کتاب مذکور  آورده است. همو در باب دیگری از کتاب خود بسیاری از «احکام دیات» را از کتاب مذکور با همان سند آورده که لفظ آن چنین است: «مردی که عبدالله بن ایوب نامیده می شود، برای من روایت کرد و گفت: ابو عمرو متطبب برای من روایت کرد که: آن را بر ابی عبدالله علیه السلام عرضه کردم، فرمود: «امیرالمومنین علیه السلام به آن فتوا داد و آن را برای امیران و فرماندهان  سپاهش بخشنامه کرد. از جمله احکامی که در آن است اینکه: اگر پلک چشم آسیب دید و پاره شد...»
شیخ طوسی در کتاب تهذیب، باب «دیات الاعضاء و الجوارح».... راه کلینی را پیموده و گوید: «سهل بن زیاد....، آنگاه به دنبال آن الفاظ سند کلینی را آورده، جز آنکه در عبارتش آمده است: «امیرالمومنین علیه السلام به آن فتوا داد. مردم فتوایش را نوشتند و امیرالمومنین آن را برای امیران و فرماندهان سپاهش بخشنامه کرد». از جمله احکامی که در آن است اینکه: اگر پلک چشم آسیب دید...» تا آخر دیه پارگی چشم و ابرو».
اینکه گفتیم  شیخ طوسی راه کلینی را پیموده، برای آن است که خود او در مشیخة تهذیب الاحکام گوید: آنچه از «سهل بن زیاد» آوردم، با همین اسناد از محمد بن یعقوب – یعنی  کلینی - روایت کردم.» کلینی همین سند را در باب «قسامه» نیز آورده است. و بدین گونه «کتاب دیات» را در ابواب «کافی» توزیع کرده است. اما شیخ طوسی، یک بار بخشی از آن را در ابوب مختلف «تهذیب» جدا و پراکنده آورده، و بار دیگر همه کتاب را- چنانکه می آید – آورده است.

دوم شیخ طوسی:

شیخ طوسی در کتاب «تهذیب» باب «دیات الشجاج*.....» گوید: 

2- محمد بن حسن بن ولید، از محمد بن حسن صفار، از احمد بن محمد بن عیسی، از حسن بن علی بن فضال، از ظریف بن ناصح.....

3- احمد بن محمد بن یحیی، از عباس بن معروف، از حسن بن علی بن فضال از ظریف بن ناصح روایت کند که...

4- علی بن ابراهیم، از پدرش، از ابن فضال از ظریف بن ناصح.

5- سهل بن زیاد، از حسن بن ظریف، از پدرش ظریف بن ناصح.

6- محمد بن حسن بن ولید، از احمد بن ادریس، از محمد بن حسان رازی، از اسماعیل بن جعفر کندی، از ظریف بن ناصح، گوید: «مردی که عبدالله بن ایوب نامیده می شد گفت: ابو عمرو متطبب برای من نقل کرد و گفت: «این روایت ( = کتاب دیات ) را بر ابی عبدالله  علیه السلام عرضه کردم.» شیخ طوسی پس از آن، اسناد این کتاب را تا امام رضا علیه السلام  آورده و سپس تمام «کتاب دیات» را می آورد.

رجال  اسناد مذکور

اولا- محمد بن حسن بن ولید. شیخ طوسی در «مشیخة تهذیب» گوید: «روایاتی را که از «محمد بن حسن بن ولید» آوردم، شیخ ابو عبدالله ( شیخ مفید ) از ابی جعفر محمد بن  علی بن الحسین، از محمد بن حسن بن ولید، برای من روایت کرده است.

ثانیا- احمد بن محمد بن یحیی. شیخ طوسی در رجال خود گوید: حسین بن عبیدالله و ابوالحسین بن ابی جید قمی، از قول او برای من روایت کردند. قمی در سال 356، از او شنیده است. 

ثالثا- علی بن ابراهیم. شیخ طوسی در«مشیخة تهذیب» گوید: «آنچه را که از علی بن ابراهیم بن هاشم آوردم، با همین اسناد  از محمد بن یعقوب، یعنی کلینی روایت کردم.

رابعا- سهل بن زیاد. پیش از ابن یاد آور شدیم که شیخ طوسی روایت او را نیز، از «کافی» نقل می کند.

خامسا- محمد بن حسن بن ولید که در بند: «اولا» ذکر شد.

اسناد مجموعه دوم:

این اسناد منحصر به روایت «شیخ صدوق» و کسانی است که راه او را رفته اند. صدوق در «کتاب من لا یحضره الفقیه» باب «دیه جوارح الانسان....» گوید:

7- حسن بن علی بن فضال، از ظریف بن ناصح، از عبدالله بن ایوب، گوید: حسین رواسی از ابن ابی عمرو الطبیب برای من روایت کرد که گفت: «این روایت ( کتاب دیات) را بر ابی عبدالله علیه السلام عرضه کردم فرمود: «آری، آن حق است. امیرالمومنین علیه السلام کارگزارانش را به آن فرمان می داد. فرمود: آن حضرت علیه السلام درباره هر استخوانی که مغز داشته باشد ( اینگونه) فتوا داده که....» صدوق در اینجا، کتاب دیات را از «حسن بن علی بن فضال» روایت کرده و در «مشیخة» کتابش گوید: «آنچه از «حسن بن علی بن فضال» در این کتاب آمده، آن را از پدرم علی بن الحسین بن بابویه قمی- رضی الله عنه-  از سعد بن عبدالله، از احمد بن محمد بن عیسی، از «حسن بن علی بن فضال» روایت کرده ام. شیخ صدوق با این سند که در این باب آمده، همه «کتاب دیات» یا «فرائض» را در دوازده صفحه اواخر کتابش آورده است.

اسناد دیکری که فقط به ظریف می رسد

شیخ طوسی در فهرست، در شرح حال ظریف، گوید:

8- کتاب دیات از اوست. شیخ مفید ابو عبدالله – رحمه الله- آن را از ابی الحسین احمد بن محمد بن حسن بن ولید، برای ما روایت کرد.

9- و ابن ابی جید، از محمد بن حسن صفار، از احمد بن محمد عیسی، از حسن بن علی بن فضال، از او (ظریف) برای ما روایت کرد.
10- و ابوالعباس احمد بن علی بن احمد بن عباسی نجاشی ( متوفای 405 هـ ) در رجال خود، در شرح حال ظریف، گوید: «او کتابهائی دارد. از جمله آنها «کتاب دیات» است که عده ای از اصحاب ما آن را روایت کرده اند.

11- عده ای از اصحاب ما، از ابی غالب احمد بن محمد، گوید: «عبدالله بن جعفر نزد من قرائت کرد و من می شنیدم که گفت: حسن بن ظریف، این کتاب را از پدرش برای ما روایت کرد.

اسناد مشایخ حدیث، در روایت کتاب دیات از «امام صادق علیه السلام» تا آن جا که ما در مصنفاتشان احصاء کردیم، به ده سند رسید. سلسله این اسناد تا امام صادق علیه السلام دو قسم می شود:

1-  از ظریف تا امام صادق علیه السلام.

2- از مشایخ حدیث تا ظریف.

الف-  اسناد کتاب دیات از ظریف تا امام صادق علیه السلام

سند ظریف تا امام صادق علیه السلام در «مجموعه اول» چنین است: «ظریف بن ناصح، از عبدالله بن ایوب، از ابی عمرو طبیب، از امام صادق علیه السلام و در مجموعه دوم: «ظریف بن ناصح، از عبدالله بن ایوب، از حسین رواسی ، از ابن ابی عمرو طبیب، از امام صادق علیه السلام».
در سند مجموعه دوم «حسین رواسی» و «ابن ابی عمرو» بین «عبدالله بن ایوب» و «ابی عمرو» آمده اند. در حالی که نام این دو نفر در مجموعه اول نیامده است. به نظر ما منشأ آن، اولا سقوط لفظ «ابن» قبل از «ابی عمرو» در نسخه آنهاست، و به خاطر این سقوط «ابو عمرو» پدر که همان «متطبب» باشد – به جای پسر- قرار گرفته و از امام صادق علیه السلام روایت کرده است! حال آنکه روایت کننده از امام علیه السلام، پسر او «محمد بن ابی عمرو» از اصحاب امام صادق علیه السلام بوده، و او همان «طبیب» است. چنانکه در مجمع الرجال و جامع الرواه به نقل از رجال شیخ، در شرح حال او آمده است: «محمد بن ابی عمرو طبیب، کوفی است و کتاب دیات را از ابی عبداله علیه السلام روایت کرده است. کتابی که منسوب به «ظریف بن ناصح» می باشد زیرا از طریق او روایت شده است.»

ثانیا- روایت «عبدالله بن ایوب» با واسطه «حسین رواسی» از «ابن ابی عمرو» در مجموعه دوم، و روایت او بدون واسطه در مجموعه اول، معنایش آن است که «عبدالله بن ایوب» یک بار «کتاب دیات» را از قول «حسین رواسی» از «ابن ابی عمرو» روایت کرده، و یک بار مستقیم و بلا واسطه از خود «ابن ابی عمرو» روایت کرده استَ، مانند آن در روایت راویان یک عصر بسیار است.

(*= شجاج: شکستن و زخم برداشتن سر.)


منابع :

  1. علامه سیدمرتضی عسکری- بازشناسی دو مکتب (جلد سوم)– از صفحه 275 تا 281

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/401734