جلوه های نفس در جریان زندگی

جلوه های «خود طبیعی» انسان در گذرگاه ماده، شؤون آن و روح، به تدریج رشد و تکامل پیدا کرده، یا حقیقتا تعدد پیدا می کند و یا این که قیافه های گوناگونی به خود می گیرد. مثلا نفس اماره، نخست به نفس لوامه (سرزنش کننده) و سپس مطمئنه تبدیل می گردد. این سه نفس یا سه قیافه از نفس، در قرآن مجید تذکر داده شده است. به نظر می رسد دو قسم اول، قیافه ی طبیعی نفس است که با دو درجه در انسان نمودار می شود:

1- «نفس اماره» همان «خود طبیعی» است که تحت تأثیر غرایز قرار گرفته و بدون تسلیم شدن به روح ملکوتی یا قبافه ی عالی نفس (خود انسان)، طالب اشباع شدن، بدون هیچ قید و شرطی می باشد.

2- «نفس لوامه» همان قیافه ی سرزنش کننده ی وجدان است که یکی از ده ها قیافه ی گوناگون وجدان به شمار می رود.

نفس لوامه را از این رو طبیعی –اما درجه ی دوم- گفتیم که به وجود آمدن این نفس، یا این قیافه از نفس، احتیاج به روح ملکوتی ندارد، زیرا خاصیت سازمان روان، «من برتر» می باشد. انسان در این نفس  و با این قیافه ی نفس، از کردارهای نیک خوشحال شده و از عمل های ناشایست پشیمان می شود. این نفس، همان نفس ملامتگر انسان می باشد که در مواقع ضروری دست به کار شده و نقش خود را ایفا می کند. با این حال، عالیترین رشد شخصیت انسانی، رسیدن «خود» به مقام اطمینان است که در این موقع عنوان «نفس مطمئنه» را به خود می گیرد.

خداوند می فرماید: «یا ایها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» (فجر/ آیات 27-30)، «ای نفس نایل شده به مقام آرامش! به سوی پروردگارت برگرد، [در حالی که] تو از او خشنود و او از تو راضی است. پس داخل در جمع بندگانم باش و به بهشت من وارد شو.»

در اینجا ذکر سه نکته ضروری به نظر می رسد:
1- خلقت انسان در قلمرو «ماده» صورت گرفته است. ماده، جولانگاه تصادم و تنازع است، پس زمینه ی طبیعت انسان «تصادم و تنازع» است.
2- انسان دارای «خود طبیعی» است و این «خود طبیعی» دارای یک «می خواهم» بی نهایت یا قابل پذیرش است از خواسته شده های نا محدود.
3- نتیجه اینکه: اگر نخواهیم انسان را از دریچه ی شعر و خیالات بررسی کنیم و عین واقعیت او را مطرح نماییم، باید بگوییم: «ان الانسان لفی خسر» (عصر/آیه ی 2)، «البته انسان [طبیعتا] در خسارت است.»

این همان نتیجه ای است که تقریبا تمام انسان شناسان و متفکران دوران گذشته و معاصر با بیانات گوناگونی آن را ابراز داشته اند، و آینده های طولانی هم نتیجه ای غیر از این بدست نخواهد آورد.


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- حرکت و تحول از دیدگاه قرآن– صفحه ی 107الی109

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/401801