نظر قرآن و روایات درباره مصرف گوشت قربانی

موضوع انفاق مال و اعانت به مستمندان، از موضوعات مسلمه در متن دین است و یک ضرورت حیاتی برای جامعه ی اسلامی است، و شرع مقدس، از هر فرصت مناسبی برای احیای این ضرورت، استفاده نموده و دستورات عالیه صادر فرموده است. و لذا روز عید اضحی در وادی منی که به منظور نایل ساختن امت اسلامی به اهداف مقدسه و مقاصد فوق العاده مهمه ی  روحی و اجتماعی است – که شمه ای از آن در پیش بیان شد- امر به ذبح قربانی فرموده است و در ضمن، موضوع انفاق و احسان به حاجتمندان اجتماع را هم در نظر گرفته و مستقلا درباره ی مصرف گوشت قر بانی ها، احکام خاصه ای مقرر داشته است، تا این عبادت قربانی، علاوه بر آثار درخشان روحی و اجتماعی و سیاسی، واجد آثار اقتصادی و منافع مادی نیز باشد و در حد خود، به بنیه ی مالی مستمندان و فقیران مجتمع، کمک موثری بنماید، و لذا می فرماید: «و البدن جعلناها لکم  من شعائر الله فیها خیر فاذکــروا اسم الله علیها صواف فاذا و جبت جنوبها فکلوا منها و  اطعموا القانع و المعتر کذلک سخرناها لکم لعلکم تشکرون» (سوره حج/ آیه 36«شتران (قربانی) را برای شما قرار دادیم، چون جزء شعائر خداست. برای شما در آن ها خیر است. هنگامی که آن ها سراپا ایستادند (برای نحر نمودن) نام خدا را بر آن ها ببرید، چون به پهلو بر زمین افتادند (مردند)، از گوشت آن ها بخورید و به اشخاص حاجتمندی که به هر چه دارند، قانع می باشند ( روی سوال ندارند) و به آن هایی که به قصد سوال آمده اند بخورانید. این ها را مسخر شما ساخته ایم، شاید شکر خدا نمائید».

و هم در آیه ی دیگر می فرماید: «فکلوا منها و اطعموا البائس الفقیر» (سوره حج/ آیه 28«پس بخورید از گوشت قربانی و به فقیر سختی کشیده نیز بخورانید».

«عن ابی الصباح الکنانی قال: سألت ابا عبدالله علیه السلام: عن لحوم الا ضاحی فقال: کان علی بن الحسین و ابوجعفر علیهم السلام یتصدقان بثلث علی جیرانهم و  ثلث علی السوال و ثلث یمسکونه لاهل البیت»، «ابو صباح کنانی می گوید: از امام صادق علیه السلام راجع به گوشت قربانی ها پرسیدم، فرمود: علی بن الحسین و ابو جعفر( امام باقر علیهم السلام)، یک سوم آن را به همسایگانشان می دادند، یک سوم دیگر را به سوال کنندگان (فقرا ) و یک سوم را برای اهل خانه ی خود نگه می داشتند».

بنابراین، نظر اسلام در مصرف گوشت های قربانی این است که مواد غذایی مسلمانان باشد و مخصوصا توسعه و گشایشی در زندگی تنگدستان و سختی کشیدگان اجتماع، بوجود آورد، نه اینکه آن همه اموال و مواذ غذایی و سرمایه های نفیس تجاری از پوست و پشم و مو و روده و شاخ و استخوان که از هر کدام از این ها، در بازار دنیای امروز، منافع قابل توجهی بدست می آید و به کار زندگی می خورد، زیر خاک، مدفون شده و ضایع گردد. مسلما این عمل، اسراف و تبذیر است، عقلا و شرعا، مورد ذم و تقبیح است و لذا بر روسای دولت های اسلامی است که با کسب تکلیف و اخذ نظر از آقایان فقها دامت برکاتهم، برای حفظ حیثیت جهانی اسلام و بستن زبان معترضان و تحقق دادن به آرمان مقدس قرآن که می فرماید: «اطعموا البائس الفقیر» با در نظر گرفتن کثرت کشتار در مدرسه سه روز منی، تشکیلات منظم و مجهزی بوجود آورند و به وضع آبرومندانه ای، هدف عالی اسلام را که انفاق به محتاجان و رفع نیاز نیازمندان است، در سطح جالب جهانی، عملی سازند، تا ضمن این که یک کمک موثر اساسی به طبقه ی مستمند و فقیر انجام داده اند، نمونه ی درخشانی از تعالیم عالیه ی اسلام را نیز به جهانیان، ارائه نموده باشند.

«عن محمد بن مسلم عن ابی عبدالله قال: سألته عن اخراج لحوم الاضاحی من منی فقال: کنا نقول: لا یخرج منها شیء لحاجه الناس الیه فاما الیوم فقد کـثر النـــاس فلا بأس با خراجه»، «محمد بن هاشم می گوید: از امام صادق علیه السلام سوال کردم آیا جایز است گوشت های قربانی ها را از منی خارج کرد و بجای دیگری منتقل ساخت؟ فرمود: در سابق چون مردم به آن ها احتیاج داشتند (یعنی مردم مکه و اطراف آن) لذا خارج بردن آن ها، جایز نبود اما امروز، چون مردم، زیاد شده اند (یعنی جمعیت حجاج زیاد شده اند و قهرا قربانی هم فراوان شده است و از میزان احتیاج مستمندان مکه و اطراف آن اضافه می آید)، مانعی ندارد که به خارج از منی برده شود».

طرح یک سوال و جواب آن

حال اگر کسی بگوید: صحیح است که اسلام از دستور قربانی، هدفی بس مقدس و عالی دارد و می خواهد از این طریق، کمک بسیار ارزنده و موثری به طبقه ی محرومیت دیده و مسکین بنماید ولی اکنون که این نظر، تأمین نمی شود و بر اثر نداشتن تشکیلات وسیع و مجهز، قسمت عمده ی گوشت ها و سایر اجزای ذبایح، زیر خاک رفته و ضایع می گردد، چه باید کرد؟ آیا باید از آن همه ثروت، چشم پوشیده و به اتلاف و تضییعش، رضا داد؟ یا برای جلوگیری از این تضییع و اتلاف، باید مقرر نمود که این عبادت، بصورت دیگری انجام شود، یعنی قیمت قربانی ها، در محل معینی جمع شده و به مصرف فقرا برسد یا آن که حجاج، بعد از مراجعت از حج، در اوطان خود، قربانی بکشند و به مستحقان برسانند؟

آری! اکنون که بر اثر قصور یا تقصیر مسلمین و تأسیس ننمودن تشکیلات مجهز برای تنظیم جهات اقتصادی قربانی در منی، ثروت هنگفت و منبع سرشاری از مواد غذایی و منافع دیگر مادی، زیر خاک رفته و نابود می شود، ناچار باید این ضرر و زیان محسوس را تحمل کرد و از آن همه ثروت، چشم پوشید و به اتلاف و تضییعش رضا داد تا هدف عالیتر که ارائه ی جنبه ی «اجتماعی» قربانی و مانور سیاست جهانی است و مانند «کعبه» ضامن بقای عزت و شوکت عالمی جامعه ی مسلمین است، تأمین گردد و باقی بماند. و به عبارت بهتر، ما موظفیم با وضع و شرایط موجود، جنبه ی مادی و اقتصادی قربانی را، فدای جنبه ی اجتماعی و سیاسی آن نمائیم زیرا اگر گوشت و پوست قربانی ها (هر قدر هم که زیاد باشد) زیر خاک برود و نابود گردد، تنها ثروتی تلف شده و دسته ای از فقرا به نوا نرسیده اند. اما اگر اصل برنامه ی قربانی صحرای منی در عید اضحی، به عذر جلوگیری از اتلاف مال و رعایت اقتصاد تعطیل شود، لطمه به حیثیت جهانی اسلام وارد آمده و مانند تعطیل گشتن کعبه، منجر به متروکیت قرآن و بالاخره به قیمت نابودی ملت اسلام و خارج شدنش از صحنه ی سیاست دنیا و هضم گشتنش در معده ی سیاست بیگانگان تمام می شود.


منابع :

  1. سیدمحمد ضیاء آبادی- حج، برنامه تکامل – از صفحه 267 تا270

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/402201