عوارض و زیان های وجود اختلال عاطفی در کودکان

طفلی که دچار اختلال عاطفی است دچار عوارضی گوناگون است. معلوم نیست که همه این عوارض درباره همگان صادق باشد ولی اکثریت افراد دچار چنین وضع و شرایطی می شوند، لااقل هر کدام گرفتار یکی از آنهایند، اهم عوارضی که در این رابطه قابل ذکرند عبارتند از:

1- عوارض بدنی: کودکانی که دچار اختلال عاطفی هستند ممکن است گرفتار عوارض بدنی متعددی شوند از جمله:

- آلرژی پوستی برای آنهائی که از نوازش و پذیرش محرومند.

- احساس خستگی و بی حالی مفرط بدان حد که تصور کند قدرت کار و تلاشی ندارد.

- تغییرات در جریان خون، دفع، تراوش قند، طپش قند، اختلال در وضع تنفس.

- تغییرات در حدقه چشم، ترکیدگی پوست، لرزش عضلانی، ترشح بزاقی،

-احساس ضعف و فروکش کردن توانائی عضلانی.

- احساس درد در سر، بی خوابی، بی قراری،

- همچنین حالات عاطفه ای خاصی ممکن است پدید آید به گونه ای که شخص رنگ خود را ببازد، بیش از حد بخندد، بگرید، دگرگونی در بدنش بوجود آید.

2- عوارض عاطفی: گاهی اختلال عاطفی در کودکان خود موجد عوارض عاطفی است و صدماتی از این بابت بر افراد وارد می آورد. در این زمینه از مواردی می توان نام برد که اهم آنها بدین قرارند: 

- احساس این امر که مورد بی حرمتی است و در نتیجه تعادل و توازن را از دست بدهد.

- احساس رنج عاطفی که بدان خاطر در مواردی دچار هیجانات بی حساب گردد.

- پیدایش و بروز ترس و اضطراب آن هم به صورت ناهنجار و غیر عادیش که در مواردی  اینها می توانند دائمی باشند.

- بی مهری ها و بی عاطفگی ها، زود رنجی ها و حساسیت ها، در زمانی هم دستپاچگی برای کودک.

- گاهی ممکن است در حین فعالیت های عاطفی ریتمی  پدید آید و کار را به تیک پا پرش عصبی بکشاند.

- غلبه بی دلیل نگرانی بر اطفال و کشاندن او به حالت کمروئی، کینه جوئی، حسد، ترس، و...

- بروز بی میلی و کراهت و ابراز تنفر بی دلیل نسبت به امور.

3- عوارض روانی: اختلالات عاطفی موجب عوارض روانی متعددی است که برخی از آنها بدین قرارند:

- مانعی است برای ابراز هوش و ذکاوت افراد

- زمینه سازی برای بروز بیماری اسکیزوفرنی در کودکان

- بروز حالت رجعت در کودک مثل جا تر کردن، پرخاشگری، فریاد کشیدن، مزاحمت

- عنان گسستگی در اثر بحران خشم و زمینه شدن برای لطمه به شخصیت

- کشانده شدن به خیالبافی و فلج کردن تخیل و یا غلبه اوهام و تخیلات مرضی و احساس دردهای موهوم و شکوه ها از آن

- تحت تاثیر قرار گرفتن اراده و تمیز افراد تا حدی که ممکن است آدمی را به ارتکاب جرم سوق دهد.

- اثر گذاری در تفکر و به خلا افتادن آن، اختلال در تصمیم گیری، اختلال در توجه و دقت

- بروز تضاد و تردید در افراد و کشانده شدن آن به تعارض ها در کودک

- و سرانجام فرورفتگی شدید در خود، پیدایش حالت تیرگی در شعور و سر در آوردن از اختلالات خلقی پدید آمده که آثارش حتی در سنین بلوغ مانده است.

- اینان افرادی شده اند خشن، سختگیر، کینه توز و در مواردی هم دلقک. برای تسکین خود از تعدی و تجاوز سر درآورده اند، حتی شکم پرست و طمعکار شده اند، دوروئی و نفاق و فریبکاری و خودنمائی در برخی از آنان بروز کرده و تصور داشته اند از این راه بتوانند به سعادت برسند.

- برخی از آنان رفتاری بدآموز پیدا کرده اند، از خود خشم و شرارت نشان داده اند، حتی در برابر کسانی که به آنها خدمت کرده بودند. کوشش به تسلط بر دیگران پیدا کرده اند، سعی داشته اند از غیر طریق مشروع به جلب توجه بپردازند، مرتکب گناه و جنایت شوند و حتی بی نظمی و دعوا داشته باشند.

5- عوارض اجتماعی: اختلال عاطفی موجد عوارض اجتماعی بسیار است. سبب آن می شود که گاهی اتفاقات غیرمنتظره ای در جامعه به وقوع بپیوندد. در روابطشان و در کار و فعالیت شان شکستی پدید آید و سبب جدائی او از جمع و جامعه گردد. اینچنین کودکان در شرایطی قرار می گیرند که از بازی و برخورد با دیگران محروم می شوند. در نتیجه امید و شادابی خود را از دست می دهند و این امر در تغییر سرنوشت شان موثر است. رفتار اجتماعی شان منحط می شود. ممکن است از جرم و جنایت سر درآورند. در موارد حاد آن ما مواجهیم با جنایت کودکان که اگر چه مقدار آن اندک است ولی همان آمار اندک آن هم برای کودکان بسیار است.

6- عوارض دیگر: و بالاخره اختلالات عاطفی همه گاه سبب بروز نابهنجاری هاست. اثرات بدی در رفتار می گذارد، باعث بروز حوادث غیرمنتظره ای می گردد. ناپختگی های هیجانی، و مشکل هیجانی، و مشکل هیجانی ناشی از آن در زندگی افراد بی اثرست. تحقیقات وود، روانشناس امریکائی نشان داد که اختلال عاطفی حتی روی تکلم هم اثر می گذارد تا حدی که کودکان را بازگشت می دهد به دوران کودکی شان. آنها با لکنت تصنعی و یا به اصطلاح نوک زبانی حرف می زنند، آنچنانند که گوئی اختلالات گویائی دارند. البته همه کودکان اینچنین نیستند، برخی از آنان بر اثر تصمیم خود و یا کمک دیگران بر این امر فائق می آیند و برخی دیگر همچنان گرفتار مانده و  نیاز به حمایت و عنایت دیگران دارند. این عده اخیر در وضع و شرایطی که کسی به دادشان نرسد ممکن است دچار اختلالات بیشتری شوند و حتی کارشان به رویا در بیداری بکشد.


منابع :

  1. دکتر علی قائمی- خانواده و مسائل عاطفی کودکان – از صفحه 124 تا 127

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/402255