شیوه های اصلاح بدبینی در کودکان

بدبینی در کودک باید اصلاح شده و سر و سامان یابد. با همه نیاز کودک به احتیاطها لازم است او در شرایطی از نظر روحی باشد که بدبینش نخوانند. او برای زندگی حال و آینده اش نیاز به خوشبینی و اعتماد به دیگران دارد. ناگزیر است عمل دیگران را اندیشیده بپذیرد. این خطاست که او فکر کند همگان در پی آزار و اذیت او هستند و یا می خواهند بر او صدمه و درد آورند. باید خاطرات تلخ و ناگواری که در درون آدمی لانه کرده اند از آنجا بیرون کرد تا زمینه رنج و ناراحتی در او از بین برود. هر مقدار این حالت در او ادامه یابد او خود را در کار و زندگی محقق تر خواهد یافت و در روش خود راسخ تر خواهد گشت. در چنان صورت امکان اصلاح کم خواهد شد و روزگار او تیره می شود. چه بسیار ناکامی ها و نامرادی ها، که زمینه را برای رشد و توسعه بدبینی در آدمی فراهم می آورند و چه بسیارند عدم موفقیت ها در کار و تحصیل که حاصل بدبینی هستند. طفلی که در چنان وضع و حالتی باشد که حال و هوای درس خواندن ندارد. ممکن است در کلاس و در روبروی او باشد ولی حواس او در جای دیگری  است.

شیوه های اصلاح:

در طریق اصلاح وضع چنین کودکانی شیوه هائی را باید به کار برد که اهم آنها بدین قرارند:

1- رفع عوارض: اگر شرایط و عواملی باعث بروز این حالت شده اند نخستین گام این است که به درمان آن و رفع عوارض بپردازیم. در این زمینه ضروری است ریشه ها و علل را پیدا کنیم و ببینیم چه عاملی دست اندار کار این حالت است ریشه آن را قطع کنیم.

2- درمان پزشکی: شاید در مواردی نیاز به درمان پزشکی باشد. برای رفع آن اختلال روانی، می دانیم کودکی که به بیماری افسردگی و انزوا گرفتار است، طفلی که دچار ابتلای اسکیزوفرنی است دچار بدبینی نیز خواهد بود. در  چنین صورتی با مراجعه به یک روانپزشک باید وضع او را سر و سامان داد. او شاید چنین تشخیص دهد که از طریق دارو این فرد درمان گردد. باید موجبات آن را فراهم آورد. دارو تجویز می کنند تا ریشه زیستی آن بخشکد، و بعدها با او مشاوره می کنند و به روان درمانی می پردازند تا زمینه رفع عادت او فراهم آید و طفلی که در شرایط خاص خودش است و بدان عادت کرده از آن وضع نجات یابد.

3- القاء و تلقین: برخی از کودکان در وضع و شرایطی نیستند که مساله در ذهنشان جا افتد و تثبیت گردد. با چند جمله تذکر و القاء می توان او را به راه آورد و اصلاح کرد.. در این القاء باید به او تفهیم کرد که برخلاف تصور او همه مردم بد نیستند، همه کس با آنها رفتار نامناسب ندارند. بسیاری از مردم خوبند و قصد کمک دارند...... اطلاع او از کار و روحیه مردم، دریافت او از این امر که فردی محبوب و مورد علاقه است، اعتقاد به این امر که برخی از افراد در مسیر خیرخواهی او هستند و او باید به آنها اعتماد کند خود در رفتارشان موثر است.

4- استفاده از مذهب: از مذهب و اخلاق او هم می توان استفاده کرد و او را جهت داد. در سایه مذهب می توان به او تفهیم کرد که در طریق خیر است یا  نه؟ بخشی از اقدامات ما باید در این رابطه باشد که او به دستور خداوند وظیفه دارد به دیگران حسن ظن داشته باشد و بدگمانی را از خود دور سازد. مهمترین عاملی که سبب پیدایش خوشبینی می شود ایمان است. در سایه ایمان  او برای خود و دیگران ارزش و اعتباری قائل است، مجبور نیست که دیگران را با دیده بد ببیند. توصیه ها این است که اصلاحات اخلاقی را باید بر ایمان و اخلاق استوار کرد و آن را براساس سعادت باید شمرد.

5- روحیه دادن: این هم می تواند براساس القاء و تلقین و یا در سایه  استفاده از مذهب و اخلاق باشد. بسیاری از آنان که دچار چنین وضع و شرایطی هستند ظرفیت تحمل کافی ندارند. باید تغییراتی در شخصیت او پدید آورد که متحمل تر گردد. باید کاری کرد که او توقع بسیار نداشته باشد. حدود انتظاراتش محدود باشد. بتواند دشواری ها و مصائب را پذیرا گردد. بدبینی او از بین برود، او باید به گونه ای باشد که بتواند سرپای خود بایستد، خود مشکل خود را حل کند، خود تشویق به سر پا ایستادن و اعتماد شود. اگر او به خود اعتماد پیدا کند قادر خواهد شد به دیگران نیز اعتماد کند.

6- مراقبت در معاشرت: این گونه کودکان را باید بیش از دیگران به میدان آورند و موجبات حشر و نشرشان را با دیگران باید فراهم کرد. باید زمینه ای فراهم کرد که آنها بیشتر بازی کنند، بیشتر با هم بجوشند، زیادتر با هم مانوس گردند. این کار خود زمینه را برای جلب و گسترش اعتمادشان فراهم می آورد. از سوی دیگر چنین افرادی معمولا به دنبال دوستانی می روند که در شرایط و روحیه آنها قرار دارند. باید جلوی معاشرتهای ناروا را گرفت، و از حشر و نشر با کودکان منزوی باید جلوگیری کرد. دوستان او باید از کسانی باشند که خصایص مثبت روحی را از خود نشان دهند و کودکان به آنها با دیدی مثبت بنگرند.

7- ایجاد زمینه های شاد: شما در خانه و معلمان در مدرسه گاهی جمعی را تشکیل دهند و در آن بگو بخند مطرح باشد. حرف بزنند، شادی کنند، سرور و انبساطی جمعی پدید آید. برای آنها قصه بگوئید، با آنها مزاح و مطایبه داشته باشید، با آنها بازی کنید، کشتی بگیرید و.... گاهی بچه ها را وادار کنید با هم سرود بخوانند، با هم کف بزنند، بازی های پرجنب و جوش داشته باشند و.... این رفتارها خود زمینه ها را برای رفع ناراحتی ها و سوء ظن ها به صورت تدریجی فراهم خواهد کرد. اصولا اگر کودکان در اجتماع باشند و در بند عوامل ناراحت کننده نباشند بسیاری از مسائل شان حل و رفع خواهد شد.

8- شیوه های دیگر: همچنین شیوه ها و رعایت نکاتی در زندگی وجود دارند که بر اثر آن وضع کودک عادی شده و مشکلات او رفع و زائل خواهند شد. از جمله:

- مراقبت در سرخوردگی ها و زیانمندیها که روحیه او را از بین می برند.

- تسکین انتقام جوئی او را از طرق مشروع مثل پاره کردن کاغذ، چیزهای زائد و...

- تشویق او به واقع بینی و بیرون آمدن از خیالبافی ها، بیکاری ها، انزواها.

- توجه دادن او به اهداف عالی انسانی و بیرون آوردن فکر و اندیشه او از مسائل جانبی و کودکانه. اصولا پرورش و تقو یت اندیشه های عالی موجب رهائی روان از تیرگی خواهد شد.

- واگذاری مسئولیتی به آنان تا در سایه آن موفقیتی احساس کنند و پیروزی بدست آورند.

- اعتماد کردن به کودک و شرکت دادن او در امور، در تصمیم گیری ها، تا او به اهمیت خود پی برد.

- و در مواردی که بدبینی ها ناشی از فقر و ناداری است او را کمتر به این سوی و آن سوی ببرید تا زرق و برق ها را کمتر ببیند و کمتر هوس کند و البته اصل بر دادن عزت نفس و طبع بلند است.

مسئوولیت والدین

در امر اصلاح اخلاقی و روانی یک انسان همه انسانها و همه کسانی که در دور و بر کودک هستند مسئوولیت دارند ولی مسئوولیت والدین در این امر عظیم تر است. اصل این است: با کودکان صمیمی و مهربان باشیم، آنها را داخل آدم بحساب آوریم، به آنان اعتماد کنیم. موجباتی پدید آوریم که او درد دل خود را به ما بگوید، سفره دلش را به روی ما باز کند، به ما بگوید چرا ناراحت  است. برخورد ما با کودک به گونه ای باشد که اندیشه بدبینی هرگز در او بوجود نیاید. همچنین لازم است به خیالات و سوء ظن کودک چندان ترتیب اثر ندهیم، رفتارمان با او عاقلانه باشد، به او نشان دهیم در طریق خیر و صلاح او هستیم و در پی آنیم که مشکل او را حل و رفع کنیم. هرگز به او بی حوصلگی نشان ندهیم و یا در سایه غفلت ها وضع او را از بد بدتر نکنیم.


منابع :

  1. دکتر علی قائمی- خانواده و مسائل عاطفی کودکان – از صفحه 372 تا 376

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/402291