مقایسه مساله آزادی مذهب در اعلامیه حقوق بشر اسلام با غرب

در ماده پانزدهم حقوق بشر اسلام آمده است: هر انسانی در بیان رأی خود آزاد است، به نحوی که با اصول شرعی تعارض نداشته باشد.

ماده هجدهم

هرکسی حق دارد از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود. این حق، متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و هم چنین متضمن اظهار عقیده و ایمان می باشد، و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هر کس می تواند از این حقوق – منفردا  یا مجتمعا، خصوصی یا عمومی – برخوردار باشد.

مشترکات

3- هر دو نظام حقوقی، در آزادی مذهبی که به یک سند الهی مستنداست، مانند اسلام و یهود و مسیحیت و آیین زرتشت و صابئین، اتفاق نظر دارند. تفاوتی که بین دو نظام حقوقی وجود دارد این است که: در حقوق بشر از دیدگاه غرب، آزادی های مزبور- اعم از قلم، بیان، عقیده، مذهب و غیر ذلک- بدون هیچ قیدی عمومیت دارد، در صورتی که در حقوق بشر از دیدگاه اسلام، عمومیت آزادی  امور مزبور تا بدان حد نیست. 

تفاوت ها

2- درباره آزادی مذهب، باید گفت: اگر آزادی درباره مذهب، برای یک فرد یا جوامعی داده شود که مردم آن جوامع از حیث تفکر و تعقل و وجدان و تزکیه درونی به حدی از کمال رسیده باشند که بتوانند تخیلات را از واقعیات تشخیص دهند، و نیز بتوانند تلقینات را از حقایق تفکیک کنند و هوس بازی و خودخواهی را در این امر حیاتی دخالت ندهند، بسیار منطقی خواهد بود. اما جوامعی که به چنین رشد و کمالی نرسیده اند، بی تردید، از آزادی مزبور نه تنها نمی توانند به طور صحیح برخوردار گردند، بلکه ممکن است آزادی برای آنان وسیله تیره روزی ها و بیچارگی های فکری و دیگر امور زندگی شود.

از دیدگاه اسلام می توان گفت انسان ها می توانند دورانی را برای تحقیق و بررسی درباره مذهب در نظر بگیرند، ولی با تعلیمات و راهنمایی های عالمانه و مخلصانه. در قرآن مجید آمده است: « لا إکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» (بقره /آیه 256«هیچگونه اکراهی در دین نیست، زیرا رشد و هدایت از ضلالت آشکار شده است». بدیهی  است برای فرد یا جامعه ای که رشد و هدایت، آشکار و تفکیک نشده، نمی توان به آن فرد و جامعه در انتخاب مذهب- که طریق کمال آدمی است- آزادی داد، بلکه آنان را باید تحت تعلیم و تربیت و توجیه صحیح قرار داد. این آیه، واقعیت کاملا روشنی را متذکر می شود که: با تبیین و تفکیک حق از باطل و رشد از گمراهی، هر انسان آگاه و خردمندی دین الهی را می پذیرد و نیازی به اکراه و اجبار نیست. از اینجا و با نظر به مجموع منابع اسلامی از یک سو، و با توجه دقیق به محتویات دیگر عقاید و مکاتب از سوی دیگر، می توان به سوال «چرا اسلام با تغییر دادن مذهب اسلام مخالف است، با اینکه خود را حامی آزادی می داند»، اینگونه پاسخ داد: بدان جهت که اسلام، جامع امتیازات انسانی همه ادیان حقه الهی و تأمین کننده همه حقوق و آزادی های مسئولانه بشریت است، بنابراین تغییر دادن عقاید اسلامی به مذاهب دیگر، نه تنها موجب به دست آوردن امتیازی نمی شود، بلکه باعث از دست دادن امتیازات زندگی با «حیات معقول» می شود که هدف اساسی اسلام است. زمانی که می گوییم «اسلام»، در حقیقت می گوییم: «دین حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام که جامع امتیازات ادیان مسیحی و یهودی و زرتشتی و صابئین و دیگر مذاهبی است که به سند الهی منتهی می شوند.


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- حقوق جهانی بشر – از صفحه 312 تا 316

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/402373