یهودیان به نبوت معتقدند و در مورد آن بحثهای کلامی گسترده ای دارند. همچنین برای نبوت معنای ویژه ای قائلند که پیشگویی است و پیامبران بزرگی همچون اشعیا، ارمیا، حزقیال و هوشع به عنوان نبی یعنی پیشگو شهرت دارند. پیامبران بسیاری در کتاب عهد عتیق مطرح شده اند. اشعیا، ارمیا، عاموس با بیانات شیوای خود به بنی اسرائیل هشدار می دادند و آنان را از عاقبت کارهای زشت و ناروایشان بر حذر می داشتند و متذکر می شدند که اسارت ذلت باری در پیش دارند. اما آنان به این گفتارها کمترین توجهی نمی کردند و از سوی دیگر به قتل و حبس و آزار پیامبران خود کمر می بستند (قرآن مجید از این امور بسیار سخن گفته است.) هفده کتاب پایان عهد عتیق که کتابهای نبوت نام دارد، مشتمل بر این پیشگوییهاست. از 26 پیامبر مذکور در قرآن کریم 20 تن به اهل کتاب مربوط می شوند: آدم، نوح، ابراهیم، لوط، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، یوسف، موسی، هارون، داود، سلیمان، الیاس، الیسع، عزیز (عزرا)، ایوب، یونس، زکریا، یحیی و عیسی. از آن انبیا 6 تن به اهل کتاب ربطی ندارند: ادریس (مگر به نام اخنوخ در سفر پیدایش 5:24)، شعیب (مگر به نام رعوئیل در سفر خروج 2:18 یا به نام یترون در سفر خروج 3:1)، ذوالکفل، هود، صالح و محمد.
علماء یهود معتقدند که پس از حضرت موسی، چهل و هفت پیامبر برای قوم اسرائیل آمده و شریعت حضرت موسی را ترویج کرده اند که هفده نفر از آنان دارای کتاب بوده اند. در قرآن به چند نفر از انبیاء بنی اسرائیل که پس از موسی آمده اند، اشاره شده است؛ داود که صاحب کتاب آسمانی زبور بود، یکی از آنهاست و نیز سلیمان که در قرآن شرح رسالت و سلطنت او آمده است. انبیاء اولیه در عهد داوران (قضاة) بنی اسرائیل در حدود هزار سال ق. م. ظاهر شدند که آنان را در زبان عبری نبییم لقب داده بودند. این افراد مانند دراویش و عرفاء مشرق زمین افرادی با جذبه و مؤمن بودند. پیامبران اسرائیل در یک زمان چند نفرشان با هم رسالت هدایت این قوم را بر عهده داشته اند و در شهرها و قرا و قصبات مشغول دعوت بودند. ولی در تورات، نام آنهائی که دارای رساله و کتابی بوده یا بعدا پیروانشان تدوین کرده اند، آمده است: یوشع بن نون، عاموس، هوشع، سموئیل، اشعیا، ارمیا، ایلیا و دانیال. در برخی کتب تعداد انبیاء بنی اسرائیل را چهل و هشت نفر نوشته اند که هیجده نفر از آنها صاحب کتاب می باشند. دو نفر دیگر به نامهای ایشع و الیاس کتابی ندارند.
اسامی انبیائی که دارای کتاب بوده اند: موسی، شموئیل بن القانا (شائول یا طالوت را به پادشاهی برگزید)، عاموس، هوشع بن ئبری، میخا بن مورثین، یونس، اشعیاء بن عاموس، ناحوم بن القوشی، صفیا بن کوتی، حقوق نبی، ارمیاء بن ملقیاء نبی، حزقیال نبی، یوال بن قتوائیل، عوبد یاتی نبی، دانیال نبی، حکی نبی، زکریا بن ارخیا و داود نبی که دارای کتاب مزامیر بوده است.
ایلیاء نبی حامی مذهب اخلاقی یهوه بود. او در کنعان و زمان پادشاهی اهاب قیام کرد و علیه بت پرستان که بعل را می پرستیدند، شورید و تا حدودی موفق شد توحید را دوباره احیا کند. ایلیا نبی ناگهان ناپدید شد و شاگرد او ایشع کار او را دنبال کرد. اما عاموس نبی ظاهرا بزرگترین پیامبران بنی اسرائیل در قرن هفتم ق. م. متولد شد. او به کار شبانی مشغول بود. او پیام یهوه را که با الهام دریافته بود، به مردم فاسد و تبهکار اسرائیل رساند. مردم او را بیرون کردند. او مردم را به بلاهای آسمانی که در انتظارشان بود، انذار داد. اندکی بعد بر آن تبهکاران بلای هجوم ملخ و طاعون نازل شد و زلزله ای شدید شهرهای سدوم و عموره را که مرکز فساد و تباهی بودند، زیر و رو کرد.
یوشع یکی دیگر از پیامبران اسرائیل در شمال کنعان به دنیا آمد. او از انحطاط اخلاقی و مذهبی بنی اسرائیل رنج می برد. او مردم را به پاکی و توحید دعوت کرد، اما مردم حرف او را قبول نکردند. اشعیاء نبی در جنوب کنعان متولد شد. سال تولد او 740 ق. م. بود و در یک خانواده خوشنام به دنیا آمد. در اورشلیم به نبوت رسید و به دعوت مردم عصر خویش پرداخت. او به یهوه ایمان داشت. چهل سال مردم را به توحید دعوت کرد. پادشاهان یهود با او مشاوره می کردند. هرگز در ایمان او تزلزل راه نیافت. در سال 722 ق. م. که حکومت یهود به دست سپاهیان آشور در هم شکست، اشعیاء دعا کرد و بخشی از سرزمین کنعان از اشغال مصون ماند. او مردم را به نیکوکاری و انصاف دعوت می کرد. میکاه نبی، پس از درگذشت اشعیاء نبی در اورشلیم مبعوث شد. او نبوت خویش را با پیشگوئی آغاز کرد. ظهور او را در سال 722 ق. م. نوشته اند. کتاب او در بر دارنده سخنان جالبی است. او از یک طرف انبیاء دروغین و مغرور را انکار کرد و از دیگر طرف، روح حقیقی دین را برای مردم بیان کرد.
ارمیاء نبی، از پیامبران مشهور است. او از خادمان معبد شهر عناتوث بود و در آن شهر متولد شده بود. او مورد تهدید جامعه خود بود و به مردم اسرائیل وعده و وعید و بیم و امید می داد. نصایح او بی فایده و نتیجه ماند. مردم او را استهزاء می کردند، در عین حال او به ارشاد مردم ادامه داد. وقتی کلدانیان اورشلیم را فتح کردند، ارمیا در زندان بود، زیرا قومش او را زندانی ساخته بودند. کلدانی ها او را آزاد کردند. ارمیا گفت: «کلدانی ها به زودی شکست خواهند خورد و یهودیان به وطن خویش باز خواهند گشت و به عبادت یهوه مشغول خواهند شد.»
حزقیل نبی، زندگی وی مجهول است. او فرزند یکی از خاندان های کاهنان اورشلیم بود که در سال 597 ق. م. به اسارت در بابل برده شده بود. او در سن 22 سالگی خود را پیامبر بنی اسرائیل معرفی کرد و مکاشفات خود را با عباراتی روان و روشن بیان می داشت و به شرح احکام و تکالیف قوم خود پرداخت.
اشعیاء دوم، زندگی وی نیز مجهول است. او صاحب الهامات و تلقینات نفسانی و دینی قوی بوده است و کمالات او صحف عهد عتیق را تشکیل می دهد.
زنانی که در بنی اسرائیل به نبوت رسیدند
در قوم یهود پیامبری منحصر به مردان نبوده، بلکه زنان نیز مقام نبوت داشته اند و همان گونه که انبیاء مرد بنی اسرائیل پدر خوانده می شدند، زنان نیز که به پیامبری می رسیده اند، مادر خوانده می شدند، پدر اسرائیل و مادر اسرائیل. تعداد پیامبران زن اسرائیل هفت نفر بوده است:
1- ساره، همسر ابراهیم، مادر اسحاق بود که مادر اسرائیل هم خوانده شده است. او نیز مانند ابراهیم صاحب مواعید بسیار شد و برکت یافت. ولی نبوتش با آنچه تورات نقل می کند، سازگار نیست. گفته اند ساره مانند ابراهیم که مردان را به توحید دعوت می کرد، او نیز زنان را به خداوند یکتا فرا می خواند. ساره 127 سال زندگی کرد.
2- مریم (میریام) خواهر موسی. میریام به معنای: بیننده یا سرور یا ستاره دریائی است. او دختر عمران (عمرام) و خواهر موسی و هارون است که احتمالا به هنگام در آب انداختن موسی در کودکی همراه او بوده است و به دختر فرعون پیشنهاد کرده که زنی شیرده برای وی بیاورد. وقتی که موسی بنی اسرائیل را از رود نیل گذراند، او در جلوی قوم بسیار مسرور، مردم را به ستایش یهوه فرا خواند. وقتی موسی زنی حبشی گرفت، مریم و هارون او را سرزنش کردند. مریم مورد غضب خداوند قرار گرفت و به بیماری برص مبتلا شد. موسی برای او طلب شفا کرد. مریم در مقامی بود که یهوه او را در عرض موسی و هارون بر بنی اسرائیل منت گذاشت. مریم در قارش درگذشت و در همان مکان دفن شد.
3- دبوره (که قاضی نیز بوده است). دبوره، یعنی زنبور عسل که مادر اسرائیل نامیده شده است. او همسر لفیدت بود. این زن در زیر درخت دبوره می نشست و برای قوم بنی اسرائیل قضاوت و داوری می کرد. محققان معتقدند که بنی اسرائیل زنان را به قضاوت قبول داشتند. دبوره یکی از همین زنان قاضی است که در میان بنی اسرائیل به قضاوت مشغول بود. در عصر این زن، پادشاه کنعان یابین بر اسرائیل حکومت می کرد. دبوره از میان قوم خود، مردی به نام بالاق را برانگیخت تا به همراهی او، ده هزار سپاهی گرد آورد و بر سیسرا فرمانده لشکر یابین حمله برد. او بر شاه پیروز شد.
4- حنا (مادر سموئیل)؛ به معنای فضیلت است. او همسر القانه و مادر سموئیل نبی و سه پسر و دختر دیگر بود. او در ابتدا نازا بود و از خداوند تقاضای اولاد نمود و دعای او مورد اجابت قرار گرفت. او به هنگام زائیدن، سرودی به شکرانه این نعمت سرود که یکی از زیباترین سرودهای مذهبی بنی اسرائیل است. لوقا می گوید: این سرود مانند سرود مریم است.
5- ابی جایل یا اوی گائیل (همسر داود)؛ یعنی: پدر شاد. او زنی زیبا و باهوش بود که قبلا همسر ناتال بود، بعد همسر داود شد. او در جنگ همراه داود بود. در صقلع به اسیری رفت و داود او را باز پس گرفت. برای داود دو فرزند به دنیا آورد.
6- حلده (همسر شائوم) زن بدشکل و روسپی را در عبری گویند. او زن شلوم بود که در محله دوم اورشلیم زندگی می کرده است. این زن پیامبری مشهور بود که در زمان یوشا پادشاه اسرائیل (اورشلیم) مورد مشورت پادشاه و کاهنان قرار می گرفت.
7- استر (ملکه خشایارشا)، به زبان آکدی: ایشتار، یا ستاره به زبان فارسی و عبری. این پیامبر، دختر ابی جایل است و پس از مرگ پدرش، پسر عمویش مردخای او را سرپرستی می کرد. این زن از یهودیانی بود که جلای وطن کرده و در شوش (ایران) زندگی می کرد. چون خشایارشا از ملکه خود جدا شد، او را به همسری برگزید. اگر چه به نبوت او اشاره نشده، ولی صحیفه استر در میان قوم یهود مشهور است. و اگر چه نویسنده این کتاب روشن نیست، اما به عزرا و یهویاقیم کاهن و به خود مردخای نسبت داده می شود. بر سر این کتاب بین علماء یهود اختلاف بوده است که آیا این صحیفه را جزء کتاب مقدس بیاورند یا نه؟ سرانجام پذیرفته شده که صحیفه استر به قوه روح القدس نوشته شده است. در مورد جانشینی او هم یهود عقیده دارند که جبرئیل مانع شد تا ملکه در میهمانی مردانه حضور یابد و در نتیجه به جای او ملکه ایران شد و جریان توطئه کشتن خشایارشا به وسیله جبرئیل در دفتر سلطنتی به ثبت رسید.
در تورات اشاره ای به نبوت زنان نیست، اما تلمود یهود به نبوت ایشان اشاره کرده است. عهد جدید (انجیل) نیز از چند زن یاد می کند که پیامبر بوده اند. در انجیل لوقا آمده است که در هنگام ظهور عیسی، حنا دختر فنوئیل و چهار دختر فیلیپس نبوت می کرده اند.