یکی دیگر از کتاب های ارزشمند ابن رشد می باشد که به زبان عربی تألیف یافته است. این کتاب دارای موضوعی فقهی است که در آن نویسنده در پی آن است که احکام فقهی ای که علما بر سر آن اختلاف و یا اتفاق دارند را بیاورد و بررسی کند. این کتاب در نوع خودش کتابی یگانه است هم در موضوع و هم در اختصار و ایجاز آن. مولف در آن به ذکر اقوال علمای مختلف در خصوص هر مسئله فقهی می پردازد و مشخص می کند که این عقیده مخصوص به کدام گروه از علما می باشد مخصوص ظاهریه، علمای مصر... وی پس از طرح آرای یکی از آنها را ترجیح داده و ذکر می کند. نویسنده در ابتدای کتاب راه های حمل و دریافت احکام شرعی را شرح می دهد و اسباب اختلاف بین علما را ذکر می کند. این کتاب در دو مجلد می باشد که هر دو جلد در یک مجلد چاپ شده است.
این کتاب علی رغم اهمیتی که دارد دارای کاستی هایی می باشد که شارحین آن بعدها به رفع آنها پرداخته اند به عنوان مثال:
1- در این کتاب احادیث بدون سند ذکر شده است در حالی که دانستن سند حدیث و صحت و سقم آن در استناد به حدیث از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
2- گاها احادیثی ذکر می شود که با لفظ آنچه در کتب حدیثی آمده متفاوت است.
معرفی اجمالی نویسنده:
ابو الولید محمد بن احمد بن رشد، معروف به ابن رشد، در سال 520 هجری قمری/ 1126 میلادی در قرطبه یکی از مراکز اندیشه و علم در اسپانیا متولد شد. او در خانواده ای که سال ها مهد علم و فقاهت بود، پرورش یافت. پدر و جد پدری وی، هر دو منصب قاضی القضاة اندلس را به عهده داشتند. ابن رشد در جوانی به اکثر علوم زمان خود دست یافت و در ریاضیات، طبیعیات، نجوم، منطق، فلسفه و طب مهارت یافت. در سال 548 هجری به دعوت "عبدالمؤمن" که درصدد تاسیس مدارس علمی بود، به مراکش رفت و در آن جا کتابی در طب عمومی، موسوم به "الکلیات" نوشت.
آنچنان که مشهود است، ابن رشد بنا به توصیه "ابن طفیل" در زمان ابو یعقوب (پسر و جانشین عبدالمؤمن) که مردی با فرهنگ و مطلع از فلسفه بود، به شرح آثار ارسطو پرداخت. معروف ترین کتاب وی، تفسیر او بر کتاب مابعدالطبیعه ارسطو است. در سال 565 هجری قاضی "اشبیلیه" شد و پس از دو سال، به قرطبه بازگشت و منصب قاضی القضاتی را بر عهده گرفت. پس از مرگ ابو یعقوب در سال 580 هجری، پسرش ابو یوسف ملقب به "المنصور" به جای او نشست. در آغاز، او ابن رشد را که دیگر مقامی بسیار ارجمند یافته بود، سخت مورد تکریم و احترام قرار داد؛ اما پس از 10 سال بر اثر فشار افکار عمومی و یا به واسطه غرض ورزی های شخصی، ابن رشد مورد اتهام کفر و زندقه قرار گرفت و ناگهان از چشم خلیفه افتاد لذا فرمان داد کتاب هایش را بسوزانند. سپس او را با جمعی از اهل فلسفه و علم به قبیله یهودی نشینی در 50 کیلومتری جنوب شرقی قرطبه موسوم به "السیانه" تبعید کردند. البته ابن رشد پس از مدتی با شفاعت جمعی از بزرگان اشبیلیه مورد عفو خلیفه قرار گرفت و به مراکش فرا خوانده شد. ابن رشد در مراکش در صفر سال 595 هجری قمری / 1198 میلادی، در سن هفتاد و دو سالگی وفات یافت و بعد از سه ماه جسد او را به قرطبه بردند و در آنجا به خاک سپردند.
ساختاربندی کتاب:
جلد 1: 399 صفحه
- کتاب الطهارة من الحدث
- کتاب الوضوء
- کتاب الغسل
- کتاب التیمم
- کتاب الطهارة من النجس
- کتاب الصلاة
- کتاب احکام المیت
- کتاب الزکاة
- کتاب زکاة الفطرة
- کتاب الصیام
- کتاب الجهاد
- کتاب الایمان
- کتاب النذور
- کتاب الضحایا
- کتاب الذبائح
- کتاب الصید
- کتاب العقیقه
- کتاب الاطعمه والاشربه
جلد2: 404 صفحه
- کتاب النکاح
- کتاب الطلاق
- کتاب الایلاء
- کتاب الظهار
- کتاب اللعان
- کتاب البیوع
- کتاب الصرف
- کتاب السلم
- کتاب بیع الخیار
- کتاب بیع المرابحه
- کتاب الجعل
- کتاب القراض
- کتاب المساقاة
- کتاب الشرکة
- کتاب الشفعه
- کتاب القسمة
- کتاب الرهون
- کتاب الحجر
- کتاب الصلح
- کتاب الکفاله
- کتاب الحواله
- کتاب الوکالة
- کتاب اللقطة
- کتاب الودیعه
- کتاب العاریه
- کتاب الغصب
- کتاب الاستحقاق احکامه
- کتاب الهبات
- کتاب الفرائض
- کتاب العتق
- کتاب الکتابة
- کتاب امهات الاولاد
- کتاب الجنایات
- کتاب القصاص
- کتاب الدیات فی النفوس
- کتاب الدیات فیما دون النفوس
- کتاب القسامة
- کتاب احکام الزنا
- کتاب القذف
- کتاب السرقة
- کتاب الاقضیه
کتاب بدایة المجتهد و نهایة المقتصد ابن رشد احکام فقهی زندگینامه