«ابوعلی حسن بن راشد بغدادی» معروف به «مولاى آل المهلب» از فقیهان بزرگ و مراجعى بود که حرام و حلال دیانت از آنان گرفته شده و کمترین خدشه اى به آنها وارد نمى شود. او از اصحاب امام هادى (ع) بود.
شخصیت و موقعیت
امام هادى (ع) او را وکیل خود معرفی کرد و نامه هایى به او نوشت. از جمله اینکه امام هادى (ع) در سال 232 هجری قمری، نامه اى به ابوعلی بن بلال نوشت که در آن آمده بود: «بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند را به داشتن تو سپاسگزارم و شکر نعمات و بخشش او را بر خود لازم مى دانم و بر محمد پیامبر و آل او درود مى فرستم، درود و رحمت خداوند بر آنان باد. پس من، ابوعلى حسن بن راشد را به جاى حسین بن عبد ربه نصب نمودم و او را بر این جایگاه، امین مى دانم و معرفت کافى از او دارم و کسى سزاوارتر از او نیست. همچنین مى دانم که تو رئیس و شیخ ناحیه خود هستى، به افرادت مهر مى ورزى و نامه هایت گواه مدعاست، پس از ابوعلى اطاعت کن و همه حقوق شرعیه موجود نزد خودت را به او بسپار و افرادت و موالى را هم به این کار تشویق کن و موقعیت و مقام ابوعلى را به آنان یادآور شو تا آنان به نیکى او را یارى کنند و بدان که ابوعلى نزد ما محبوب و مورد احترام است، اجر و پاداشت با خدا باد. خداوند به هر که بخواهد عطا مى کند که اوست با رحمت خویش عطابخش و پاداش دهنده و تو تحت حمایت خداوند هستى. این نامه را به دست و خط خود نوشته ام و ستایش مخصوص خداست.»
این نامه، به خوبى فضل، وثاقت و امانت ابوعلی حسن بن راشد را نشان می دهد چرا که حضرت، شیعیان را به او ارجاع داده از آنان خواست از او اطاعت کنند و حقوق شرعیه خود را به او بپردازند.
از طرف دیگر احمد بن محمد بن عیسى روایت مى کند که گفت: من و ابن راشد نامه حضرت امام هادى (ع) به موالى ساکن در بغداد، مداین و سواد (کوفه و توابع آن) را استنساخ کردیم که متن آن چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند را به خاطر داشتن شما و سلامتى خود، ستایش و حمد مى کنم و بر پیامبر اکرم و خاندانش برترین و کامل ترین درود را مى فرستم و از خدا خواستار بهترین توجه، رأفت و رحمت به این خاندان هستم. من ابوعلی حسن بن راشد را به جاى عبد ربه و هر کس دیگر از وکلایم نصب کردم و اختیاراتى به او تفویض نمودم که در دست دیگر وکلایم بود، تا حقم را استیفا کند. از او خشنودم و دیگرى را بر او مقدم نمى دارم و شایستگى آن را هم دارد و منزلت او مانند على بن حسین عبدربه است پس خداوند شما را رحمت کند، حقوق شرعیه را به او بپردازید و از او سرپیچى نکنید و شتابان به پیروى از خداوند و اوامرش روى آورید. اموال خود را حلال و خون خود را حفظ کنید. و بر نیکى و تقوا همکارى کنید و از خدا بترسید، باشد که مورد رحمت حق قرار گیرید و به ایمان الهى چنگ بزنید و در حال مسلمانى بمیرید. اطاعت از ابن راشد را مانند اطاعت خود بر شما واجب کردم و سرپیچى و عصیان او مانند سرپیچى از دستورات من است، پس جاده حق را همچنان ملازم باشید. خداوند به شما پاداش دهد و از فضل خود شما را بى نیاز سازد که خداوند داشته هاى خود را با کرامت عطا مى کند و به بندگان بخشش مى کند و به آنان مهربان است. ما و شما در پناه خداوند هستیم. این نامه را به خط خود نگاشتم و حمد و سپاس بسیار خداى را سزاست.»
این نامه، جلالت و مکانت والاى ابن راشد را نزد امام (ع) بیان مى کند. تا آنجا که اطاعت از او مانند پیروى از امام (ع) و سرکشى از اوامرش، مساوى مخالفت با حضرت شده است.
همچنین امام هادى (ع) نامه زیر را درباره ابن راشد به ایوب بن نوح و او فرستاد: «بسم الله الرحمن الرحیم. ایوب بن نوح! به تو دستور مى دهم از اختلاف و منازعه با ابوعلى دست بردارى و بیش از این از او گله نکنى. تو و او هر یک مسئولیت خود را انجام دهید و به امور ناحیه تحت وکالت خویش برسید. اگر شما، هر یک در محدوده اختیارات خود عمل کنید، وظایف خود را خوب انجام داده اید و دیگر نیازى به مراجعه به من ندارید. به تو اى ابوعلى بن راشد! همان دستور را مى دهم که به ایوب گفته ام. تو حقوق شرعیه اهالى بغداد و مداین را وصول مکن و بر آنان از طرف من سرپرستى کن و هر کس از ناحیه دیگرى نزدت آمد، او را نزد وکیل همان ناحیه بفرست تا حقوق را به او بسپارد. اى ایوب بن نوح و اى ابوعلى! دستور من به شما یکسان است، هر کدام در محدوده وظایف خویش عمل کنید.»
ابن راشد از موقعیت ممتازى نزد امام (ع) برخوردار بود و طبیعتا این منزلت را تنها با تقواى زیاد، ورع و پایبندى به دین و مبانى آن به دست آورده بود و هنگامى که او درگذشت، حضرت امام هادى (ع) اظهار تألم فرمود و براى او طلب مغفرت و آمرزش نمود.