جستجو

انسان هادی علم مکفوف و علم مبذول

آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بیکران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداقهای علم مبذول است، یعنی علمی که متعلق آن مورد مشیت و اراده قرار گرفته و از طریق تعین ارادی و مشیتی در «وعاء مشیت»، در خارج، در ظرف عالم خود هر جا هست، تحقق یافته است. و آنچه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداقهای علم مبذول جای دارد و همین سیر را خواهد داشت. و علم مبذول، به تمام و کمال، به انسان هادی تفویض گشته است. در اینجا تعلیمی رسیده است در حدیثی صحیح، که درخور ژرف اندیشی بسیار است. حدیث از حضرت امام محمد باقر (ع) است:
«إن لله -عز و جل- علمین: علم مبذول و علم مکفوف؛ فأما المبذول فإنه لیس من شیء تعلمه المکلائکه والرسل إلا نحن نعلمه؛ وأما المکفوف فهو الذی عندالله -عز و جل- فی أم الکتاب، إذا خرج نفذ؛ خدای -عز و جل- را دو گونه علم است: علم مبذول (عطا شده به غیر) و علم مکفوف (ویژه ذات متعال) علم مبذول چنان است که هر چه به همه فرشتگان و پیامبران داده باشند به ما نیز داده اند. و علم مکفوف چنان است که نزد ذات الهی است. و آن علم هرگاه به بروز آید، تحقق یابد.»
مقصود از جمله اخیر حدیث «هرگاه به بروز آید تحقق یابد» این است که هر آن که از مرتبه غیب ذات برآمد و متعلق مشیت فعلیه قرار گرفت، وجود خارجی یافته است. این علم، ویژه غیوب ذات و عوالم لایتناهی و بی اسم و نشانه حضرت کبریائی است. ولیکن باید توجه داشت که این علم نیز هرگاه بروز کند و متعلق مشیت فعلیه قرار گیرد، به طبع از نوع «علم مبذول» شود و به «وعاء مشیت» برسد و تحقق یابد. این است که در حدیث دیگری از امام صادق (ع) آمده است:
«إن لله -تبارک و تعالی- علمین: علما أظهر علیه ملائکته و أنبیاءه و رسله فما أظهر علیه ملائکته و رسله و أنبیاءه فقد علمناه؛ و علما استا ثربه، فإذا بدا لله فی شیء منه، أعلمنا ذلک؛ و عرض علی الأئمه الذین کانوا قبلنا؛ خدای متعال را به دو گونه علم است: یکی آن علم که فرشتگان (مقرب) و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز به خوبی می دانیم. دوم آن علم که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او آن را نمی داند (علم مستأثر، علم مکفوف). لیکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد. و امامان پیشین را نیز از آن آگاه سازد.»
پس بنابر آنچه به صراحت در اینگونه احادیث امده است، آنچه از ازل تا ابد، درارتباط با ایجاد و تکوین، و اعطا و تقدیر، و حکمت و تشریع و سلوک وتهذیب، ادب و قرب.... به فرشتگان و پیمبران رسیده وعطا شده است، همه و همه در نزد انسان هادی (پیامبر اکرم و أئمه طاهرین) نیز هست.
اینکه در حدیث امام باقر (ع) آمده است: «علمی که به همه فرشتگان و پیامبران داده باشند به ما نیز داده اند.» به این معنی است که چیزی نیست که آنان بدانند و ما ندانیم، و آنان بتوانند و ما نتوانیم. چون این علم، از سنخ علمهای بشری و فلسفه ها و عرفانها و تجربه ها و صنعتها نیست، بلکه «علم الهی» و «لدنی» و «علم صحیح» است، یعنی مطابق با واقع و حقیقت و مستلزم قدرت. پس سخن بالا چنان می رساند که چیزی نیست که آنان برآن توانایی داشته باشند و ما نداشته باشیم؛ بنابراین، علم زنده کردن مردگان که نزد حضرت عیسای مسیح (ع) بود، و وی آن راز و آن اسم را می دانست و می توانست، ایشان نیز آن را می دانند و می توانند؛ و بر همین قیاس همه چیزهای دیگر...
بلکه باید دانست که در برخی از تعالیم نیز آمده است که مراتبی از علم حقیقتی و قدرت اعطایی، در نزد پیامبر اکرم (ص) و ائمه طاهرین (ع) هست و به آنان عطا شده است که در نزد پیامبران دیگر و فرشتگان مقرب و کروبیین نیست. و مقام علم و قدرتی که خدای متعال به ایشان عطا فرموده است از همه دیگران و جمیع جهانیان (در همه جهانها و عوالم) بالاتر است و والاتر، و مرتبه ای است ویژه، چنانکه از جمله، در دعای مهم پس از «زیارت عاشورا»، بدین حقیقت اعلی و معرفت والا، در ابعاد حقایق و معارف و علمها و شناختها، تصریح گشته است.
و همین واقعیت است که علی (ع) در مقام شناساندن آل محمد «ص» و انبازان قرآن، از آن بدینگونه تعبیر کرده است:
«هم عیش العلم، و موت الجهل؛ آل محمد، زندگی علمند و مرگ جهل.»
یعنی، علم به ایشان زنده است، و ایشانند مایه بروز «علم صحیح»، و ایشانند علم زنده و زنده کننده علم و معرفت و دانایی، و نابود کننده جهل و از بین برنده نادانی.
آری، علم حقیقی و حقیقت علم نزد ایشان است. و با این علم است که جهل، به صورت واقعی و کامل، از میان می رود، و انسان به حقیقت علم می رسد. و این علم، از دقیترین حقایق الهی و اسرار معرفت تا مبانی علم هدایت و فطرت و تربیت و سیاست و عدالت و.... همه را شامل می شود؛ یعنی آنچه ممکن است انسان به آن برسد، و آنچه برای صیرورت تام انسان در همه زمینه ها و استعدادهای متصور ضرورت دارد، و کمال اتم و سعادت اکمل او را تأمین می کند، و او را به مرتبه کامل «البالغ فی السعاده» می رساند، همه و همه، نزد ایشان است، و ایشان محل تجسم تام و تقوم نهایی این مراتب می باشند...
.... و دردا و دریغا که علوم آل محمد (ص) و معارف انسانهای هادی درست شناخته نشد، و درست شناخته نیست، در هر دوره ای به دلیلی، و به واسطه مانعی و حجابی...

منابع

  • محمدرضا حکیمی- کلام جاودانه- صفحه 75- 79

کلید واژه ها

جهان بینی اسلامی انسان هدایت خدا علم الهی چهارده معصوم (ع)

مطالب مرتبط

مشخصات جهان بینی اسلام علم خداوند به غیب راه رسیدن به مرحله یقین در قرآن و روایات مراتب وحی در قرآن نقش خداوند در رستگاری انسان از دیدگاه علامه طباطبایی نقش معصومین در قانونگذاری حق مشیت خدا در هدایت و راهنمایی

اطلاعات بیشتر

نمونه ای از ویژگی های انسان هادی رؤیت حقایق از لوازم وجودی انسان هادی تلاوت کتاب مختص انسان هادی

ابزار ها