یکی از مسائل مهم در تعلیم و تربیت، حق انتخاب فرزندان است، یعنی حقایق و واقعیات پیرامون فرزندان چیست که اگر آزاد باشند، از آن حقایق و واقعیات، در استیفای حق انتخاب بهره مند خواهند شد؟
بدیهی است انتخاب آزاد خواسته های اشخاص در یک محیط، در آن حقایق و واقیعیات انجام خواهد گرفت که وجود دارد. به این معنا که: هر انسانی، در محیطی که زندگی می کنند، خواه ساده یا پیچیده و متنوع، خواه خوب یا بد، در برخورداری از انتخاب آزاد، موضوع هایی را انتخاب خواهد کرد که در آن محیط قابل دسترس است.
به عنوان مثال: برای شخصی که در یک آبادی کوچک دور از شهر زندگی می کند، عوامل زندگی و هر چیزی که او در آن محیط می تواند مورد تصرف قرار دهد، مانند زمین برای زراعت، درخت برای پروراندن، حیواناتی که برای او مفید است، حرکت های محدود از این آبادی به آبادی های دیگر، انتخاب همسر، یا استفاده از معدن و غیر آن، اموری محدود و معین است. بنابراین، چنین شخصی اگر بخواهد از حق آزادی انتخاب خود استفاده کند، بدیهی است از اشیایی که شمردیم، استفاده خواهد کرد، نه در هزاران هزار حقایق و واقعیاتی که در یک شهر بزرگ موجود است.
از سوی دیگر، انتخاب آزاد یک انسان، به اطلاعات و معلومات و خواسته ها و آرمان های او بستگی دارد. هنگامی که یک انسان شانزده یا هجده ساله، با معلومات اندک و خواسته های طبیعی محض و آرمان های احساساتی و خام، بخواهد آزاد انجام بدهد، از همین معلومات و خواسته ها و آرمان ها استفاده خواهد کرد، نه از معلومات یک متفکر بزرگ مطلع و دارای خواسته های معقول و آرمان های والای انسانی. روی این اصل است که مقام های مسئول تعلیم و تربیت، باید این نکته را مراعات کنند و در عمل تعلیم و تربیت، آن مقدار آزادی انتخاب را به فرزندان بدهند که شخصیت قرار گرفته در مجرای رشد و کمال شان تباه نشود.
به عنوان نمونه: اگر پیرامون یک کودک، انبار بنزین و کتابخانه و دیگر اشیاء باارزش قابل احتراق وجود داشته باشد، به این دلیل که می تواند بخاری را برای استفاده از گرمایش روشن کند، نباید کبریت به دستش داد؛ یا اگر ضرورتی ایجاب کند که به دست او کبریت داده شود، قطعا باید شخص یا اشخاصی مواظب آن کودک باشند تا مبادا با تکیه بر آزادی در انتخاب، به انبار بنزین و کتابخانه آتش بزند و چه بسا خود را نیز بسوزاند!