گاهی ممکن است به این مسئله برخورد کنیم که در بعضی از امور، سیرت پیامبر اکرم (ص) یا سیرت یکی از ائمه معصومین (ع) با سیرت و روش امام علی (ع) یا یکی دیگر از ائمه متفاوت است. می بینیم امام حسن مجتبی (ع) صلح می کند، امام حسین (ع) می جنگد، علی ابن ابی طالب (ع) لباسش از دو جامه ساده تشکیل شده است در صورتی که امام سجاد (ع) خز می پوشد (ایشان برای خودشان هر سال لباس خز نو تهیه می کرد) ولی در سیرت پیغمبر (ص) این دو امر مختلف پیدا نشده است.
در اصول کافی آمده است که سفیان ثوری یک روز بر امام صادق (ع) وارد شد. حضرت جامه سفید بسیار لطیفی مانند پوست نازک تخم مرغ پوشیده بود، تا چشمش به آن لباس افتاد به حضرت اعتراض کرد که شما چرا باید یک همچون لباسی بپوشید؟ حضرت فرمود مگر چه عیبی دارد؟ سفیان گفت شما مگر باید از اهل دنیا باشید؟ حضرت فرمود اساسا تمام نعمت های دنیا مال صالحین است نه مال فاسقین، یک وقت هست بیماری و روی غرض ورزی حرف می زنی و یک وقت اشتباه کرده ای و باید برایت توضیح دهم. سفیانی برخاست رفت، بعد عده ای از مقدس ها و هم فکرها آمدند به حضرت عرض کردند رفیق ما سفیان نتوانست جواب تو را بدهد ولی ما آمده ایم با شما مباحثه کنیم. ما آن حرفی را که زدی قبول نداریم. امام فرمود بسیار خوب؛ اگر بنا شد با هم مباحثه کنیم چه اصلی را باید ثابت قرار بدهیم؟ گفتند: قرآن، حضرت فرمود هیچ چیز بهتر از قرآن نیست اما بشرط این که آن را بفهمید، بعد حضرت فرمود: می دانم حرفی که در دل دارید مسأله سیره پیغمبر (ص) و صحابه است. چیزی که در ذهن شماست این است که پیغمبر (ص) و علی (ع) از این لباس ها نمی پوشیدند، تو چرا می پوشی؟ شما این را نمی دانید که این مسأله مربوط به اسلام نبوده است، مربوط به زمان است. اگر پیغمبر (ص) در زمان من بود مثل من لباس می پوشید، اگر من در زمان پیغمبر (ص) بودم مثل او لباس می پوشیدم. در این مورد آنچه در اسلام اصالت دارد مساوات است یعنی مسلمانان باید احساس همدردی بکنند، مسلمان باید حقوق واجب مالش را بدهد. این هم باز یک امر ثابت است و در تمام زمان ها هست، مسلمان باید اعتمادش به خدا باشد نه به پول، این همان معنی زهد است. بعد فرمودند: اما اینکه انسان نوع لباسش را چگونه باید انتخاب بکند این دیگر مسأله زمان است، در زمان پیغمبر (ص) وضع عمومی مردم سخت و ناگوار بوده است، در جنگ تبوک سپاه اسلام را جیش العسره یعنی سپاه سختی، نامیده بودند برای اینکه این لشگر سی هزار نفری به قدری بی آذوقه بودند که دلشان ضعف می رفت و برای اینکه این ضعف را بر طرف بکنند هر سه چهار نفر با یک خرما خودشان را سیر کردند. در جنگ بدر مسلمین 303 نفر بودند در صورتی که شمشیرهایشان از سی، چهل عدد تجاوز نمی کرد و فقط 3 یا 4 اسب داشتند در حالی که عدد دشمنان بین 900 تا 1000 نفر بوده است و هر روز چندین شتر برای خودشان می کشتند. اهل صفه به قدری فقیر بودند که ساتری برای نماز خواندن نداشتند مگر یک عدد و با همان یک عدد به ترتیب نمازشان را می خواندند. وقتی حضرت رسول به خانه حضرت فاطمه زهرا (س) می آید و می بیند پرده ای آویخته است، فورا برمی گردد. حضرت زهرا (س) حس کرده فورا پرده را می کند و آن دستبند نقره را که در دست داشت از دست در می آورد و خدمت حضرت می برد که آن را به فقرا اتفاق بکند. این، اصل مساوات است. در آن زمان مساوات ایجاب می کرد که حتی یک پرده هم در خانه شخص پیدا نشود. اما اکنون در عصر ما عصری که بزرگترین امپراطوری دنیا تشکیل شده است، زندگی مردم عوض شده ولی باز من نباید از حد معتدل خارج شوم. لباسی که من می پوشم لباس معتدل امروز است یعنی در اسلام پارچه اصالت ندارد که حتما باید یک نوع لباس بپوشند بلکه اسلام اصولی دارد که طبق آن باید لباس پوشید، اسلام اصولی دارد که ثابت است، اصولی است که وظیفه انسان را به حسب زمان تغییر می دهد و آنچه در نظر اسلام ثابت است دیگر تغییر پذیر نیست.