جستجو

تفاوتهای زن و مرد موجب استحکام پیوند خانوادگی

برخی می پندارند تفاوتهای زن و مرد حرف مزخرفی است. معلوم می شود هنوز هم با این که نیمه دوم قرن بیستم را طی می کنیم، در گوشه و کنار افرادی پیدا می شوند که طرز تفکر قرون وسطائی دارند و فکر کهنه و پوسیده تفاوت زن و مرد را دنبال می کنند و خیال می کنند زن و مرد با یکدیگر تفاوت دارند، و لابد می خواهند مانند مردم قرون وسطی نتیجه بگیرند که زن جنس پست تر است، زن انسان کامل نیست، زن برزخ میان حیوان و انسان است، زن لیاقت و شایستگی اینکه در زندگی مستقل و آزاد باشد ندارد، و باید تحت قیمومت و سرپرستی مرد زندگی کند، در صورتیکه امروز دیگر این حرفها کهنه و پوسیده شده است، امروز معلوم شده همه این حرفها جعلیاتی بوده که مردان به حکم زورگوئی در دوره تسلط بر زن ساخته بودند. معلوم شده برعکس است، زن جنس برتر و مرد جنس پست تر و ناقص تر است. خیر آقا، در قرن بیستم و در پرتو پیشرفتهای حیرت انگیز علوم، تفاوتهای زن و مرد بیشتر روشن و مشخص شده است. جعل و افترا نیست، حقایق علمی و تجربی است. اما این تفاوتها بهیچ وجه به اینکه مرد یا زن جنس برتر است، و دیگری جنس پائین تر و پست تر و ناقص تر مربوط نیست. قانون خلقت از این تفاوت ها منظور دیگری داشته است، قانون خلقت این تفاوتها را برای این بوجود آورده است که پیوند خانوادگی زن و مرد را محکم تر کند و شالوده وحدت آنها را بهتر بریزد. قانون خلقت این تفاوتها را به این منظور ایجاد کرده است که به دست خود حقوق و وظائف خانوادگی را میان زن و مرد تقسیم کند. قانون خلقت تفاوتهای زن و مرد را به منظوری شبیه منظور اختلافات میان اعضاء یک بدن ایجاد کرده است، اگر قانون خلقت هر یک از چشم و گوش و پا و دست و ستون فقرات را در وضع مخصوصی قرار داده است نه از آن جهت است که با دو چشم به آنها نگاه می کرده و نظر تبعیض داشته و به نیکی نسبت به دیگری جفا روا داشته است.

موجب تعجب است که بعضی اصرار دارند که تفاوت زن و مرد را در استعدادهای جسمی و روانی به حساب ناقص بودن زن و کاملتر بودن مرد بگذارند، چنین وانمود می کنند که قانون خلقت بنا به مصلحتی زن را ناقص آفریده است. ناقص الخلقه بودن زن پیش از آنکه در میان ما مردم مشرق زمین مطرح باشد در میان مردم غرب مطرح بوده است. غربیان در طعن به زن و ناقص خواندن وی بیداد کرده اند. گاهی از زبان مذهب و کلیسا گفته اند: "زن باید از اینکه زن است شرمسار باشد" گاهی گفته اند: "زن همان موجودی است که گیسوان بلند دارد و عقل کوتاه"، "زن آخرین موجود وحشی است که مرد او را اهلی کرده است"، "زن برزخ میان حیوان و انسان است" و امثال اینها. از این عجیب تر اینکه برخی از غربیان اخیرا با یک گردش صد و هشتاد درجه ای اکنون می خواهند با هزار و یک دلیل ثابت کنند که مرد موجود ناقص الخلقه و پست و زبون، و زن موجود کامل و برتر است. اگر کتاب "زن جنس برتر" اشلی مونتاگو، را خوانده باشید می دانید که این مرد با چه زور زدنها و مهمل بافی ها می خواهد ثابت کند که زن از مرد کاملتر است. این کتاب تا آنجا که مستقیما مطالعات پزشکی یا روانی یا آمار اجتماعی را عرضه می دارد بسیار گرانبها است، ولی آنجا که خود نویسنده شخصا به "استنتاج" می پردازد و می خواهد برای هدف خود که همان عنوان کتاب است نتیجه گیری کند مهمل بافی را به نهایت می رساند. چرا باید یک روز زن را این قدر پست و زبون و حقیر بخوانند که روز دیگر مجبور شوند برای جبران مافات، همه آن نواقص و نقائص را از روی زن بردارند و روی مرد بگذارند. چه لزومی دارد که تفاوت های زن و مرد را به حساب ناقص بودن یکی و کاملتر بودن دیگری بگذاریم که مجبور شویم گاهی طرف مرد را بگیریم و گاهی طرف زن را؟ اشلی مونتاگو از طرفی اصرار دارد زن را جنسا برتر از مرد معرفی کند و از طرف دیگر امتیازات مرد را مولود عوامل تاریخی و اجتماعی بشمارد نه مولود عوامل طبیعی. به هر حال تفاوتهای زن و مرد "تناسب" است نه نقص و کمال. قانون خلقت خواسته است با این تفاوتها تناسب بیشتری میان زن و مرد که قطعا برای زندگی مشترک ساخته شده اند و مجرد زیستن انحراف از قانون خلقت است بوجود آورد.

منابع

  • مرتضی مطهری- نظام حقوق زن در اسلام- صفحه 160-159

کلید واژه ها

اسلام روان شناسی دستورات الهی حقوق زن جامعه شناسی دین

مطالب مرتبط

تحقق حقوق زن در قرآن مقام زن در جهان بینی اسلامی موضع اسلام در برابر دیدگاه غرب گرایانه نسبت به زن نظریات تحقیرآمیز درباره زن و دیدگاه اسلام تساوى حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام و غرب احیای مقام و موقعیت زن با ظهور اسلام منشأ دیدگاههای غلط در مورد زن

اطلاعات بیشتر

قانون خواستگاری مطابق قوانین آفرینش است تفاوتهای زن و مرد از منظر روانشناسان تفاوت های زن و مرد، شاهکار خلقت و آیت خداشناسی دوگانگی احساسات مرد و زن نسبت به هم وجوه تمایز زن و مرد از نظر اسلام

ابزار ها