در قرآن کریم در آیات 70-72 سوره زخرف آمده است: «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ* يُطَافُ عَلَيْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ* وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛ شما با همسرانتان شادمانه داخل بهشت شويد* سيني هايى از طلا و جامهايى در برابر آنان مى گردانند و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و ديدگان را خوش آيد (هست) و شما در آن جاودانيد* و اين است همان بهشتى كه به (پاداش) آنچه مى كرديد ميراث يافتيد». «و انتم فیها خالدون» عبارت، اول مغایب بود: «یطاف علیهم بصحاف من ذهب»، قبلش هم خطاب بود: «ادخلوا الجنة» وارد بهشت بشوید شما و همسرانتان.
بعد یکمرتبه آهنگ کلام از خطاب به غیبت می آید، یعنی اول، کلام به این صورت است که مخاطب خود بهشتی ها هستند، بعد یکدفعه مثل اینکه با دیگری سخن گفته می شود، کأنه مردم دیگر بدانید که اوضاع از چه قرار است، «یطاف علیهم بصحاف من ذهب»، کأنه ما داریم برای دیگران توصیف می کنیم، آنها که در آن هستند و می دانند، برای دیگران داریم می گوییم، دو مرتبه خطاب به آنها: «و انتم فیها خالدون». بالاترین لذت روحی همین است که خطاب به آنها برسد که شما برای ابد در اینجا هستید.
«و تلک الجنة التی اورثتموها بما کنتم تعملون» بعد که اعلام جاوید ماندن را از طرف خدای صادق به آنها می دهند که این مژده یک مژده ای است که اگر در آنجا مرگی وجود می داشت هر کسی از همان مژده قالب تهی می کرد وقتی به آنها می گفتند: «و انتم فیها خالدون» آنوقت علت و دلیلش را ذکر می کنند، یعنی ما اینجا قرعه نکشیدیم یک عده را بیاوریم بهشت و یک عده را ببریم جهنم، محصول دار تکلیف و دنیای شماست. «تلک الجنة التی اورثتموها» آن نمی گوید این همان بهشتی است (چون مردم در آنجا با آن آشنا بودند نه با این، او را آن می دانستند، و بعلاوه مقام عالی اش را می خواهد بگوید) آن همان بهشتی است که شما وارثش هستید، وارث این بهشت هستید به موجب اعمال خودتان «بما کنتم تعملون». تکیه به آنها می شود: این اعمال شماست و به موجب اعمال خودتان وارث این بهشت هستید.