برخی افراد در مورد تفکر اسلامی دچار اشتباه شده اند. این گروه چون در تعلیمات اسلامی به اصل حرکت و تغییر و صیرورت برخورده اند که «الا الی الله تصیر الامور؛ همه چیز به سوی خدا صیرورت می یابد» و همچنین در این تعلیمات اصل تضاد را یافته اند نظیر آنچه که درباره انسان آمده که ترکیبی از عقل و نفس و یا از روح و ماده است، جز ما ادعا کرده اند که تفکر اسلامی تفکری دیالکتیکی است. حال آن که لازمه تفکر دیالکتیکی این است که حتی حقایق را (اصولی که ذهن به عنوان حقایق جهان تشخیص می دهد) موقت و نسبی بدانیم و این بر خلاف ضرورت اسلام است که به یک سلسله اصول و حقایق جاودان قائل است. به علاوه لازمه این طرز تفکر اینست که حرکت طبیعت و تاریخ را لزوما به صورت مثلث "تز - آنتی تز- سنتز" یعنی به صورت عبور از میان اضداد بدانیم. تعلیمات اسلامی با این مطلب نیز موافقت ندارد.
حقیقت اینست که طرفداران ماتریالیسم دیالکتیک این اشتباه را به وجود آورده اند. اینان در گفتارهای خود که هیچگاه از چاشنی تبلیغ خالی نیست -تفکر غیر دیالکتیکی را تفکر مابعدالطبیعه می خوانند و مدعی می شوند که تفکر متافیزیکی، اجزای طبیعت را ثابت و ساکن، مجزا و بی ارتباط با یکدیگر، خالی از هر نوع تضاد می داند و چنان با لحن قاطع این مطلب را ادا می کنند که برای کسانی که مستقیما اطلاعی ندارند تردیدی باقی نمی ماند.
اینان منطق ارسطوئی را متهم می کنند که بر اساس اصول سه گانه نامبرده است. افرادی که تحت تأثیر این گفته ها قرار می گیرند، اگر از اسلام هیچگونه اطلاعی نداشته باشند پیش خود صغری و کبری تشکیل می دهند به این ترتیب که اسلام چون دین است پس جنبه متافیزیکی (ماوراء الطبیعی) دارد و تفکرش تفکر متافیزیکی است و تفکر متافیزیکی مبتنی بر اصل ثبات و اصل گسستگی و اصل امتناع تضاد است، پس تفکر اسلامی هم مبتنی بر این سه اصل است.
گروه دیگر که با تعلیمات اسلامی آشنایی دارند و در آن تعلیمات اثری از آن سه اصل نمی بینند، بلکه بر خلاف آن را مشاهده می کنند، ولی باور دارند که تفکر متافیزیکی مبتنی بر سه اصل نامبرده است، مدعی می شوند که تفکر اسلامی تفکر متافیزیکی نیست و از طرف دیگر چون فکر می کنند دو نوع تفکر بیشتر وجود ندارد: متافیزیکی و دیالکتیکی، پس نتیجه می گیرند که تفکر اسلامی تفکر دیالکتیکی است. همه این اشتباهات و خلط مبحث ها از اعتماد بی جا به نقل ها و نسبت های طرفداران ماتریالیسم دیالکتیک پدید آمده است. اما حقیقت غیر همه این ها است.