جستجو

مناعت طبع عمرو بن عبید در برابر منصور خلیفه عباسی

عمروبن عبید متکلم ایرانی الاصل اهل تسنن تمایل خارجیگری دارد و به مناعت معروف است. با منصور عباسی قبل از دوره خلافت دوست بود. در ایام خلافت منصور، روزی بر او وارد شد و منصور او را گرامی داشت و از او تقاضای موعظه و اندرز کرد. از جمله سخنانی که عمرو به منصور گفت این بود: ملک و سلطنت که اکنون بدست تو افتاده اگر برای کسی پایدار میماند بتو نمیرسید، از آن شب بترس که آبستن روزی است که دیگر شبی بعد از آن روز (قیامت) نیست.
وقتی که عمرو خواست برود منصور دستور داد ده هزار درهم به او بدهند نپذیرفت. منصور قسم خورد که باید بپذیری. عمرو سوگند یاد کرد که نخواهم پذیرفت. مهدی عباسی پسر و ولیعهد منصور حاضر مجلس بود و از این جریان ناراحت شد و گفت: یعنی چه؟ تو در مقابل سوگند خلیفه سوگند یاد می کنی؟!. عمرو از منصور پرسید این جوان کیست؟ گفت پسرم و ولیعهد مهدی است. گفت به خدا قسم که لباس نیکان بر او پوشیده ای و نامی روی او گذاشته ای (مهدی) که شایسته آن نام نیست و منصبی برای او آماده کرده ای که بهره برداری از آن مساوی است با غفلت از آن. آنگاه عمرو رو کرد به مهدی و گفت: بلی برادر زاده جان، مانعی ندارد که پدرت قسم بخورد و عمومیت موجبات شکستن قسمش را فراهم آورد. اگر بنا بشود من کفاره قسم بدهم یا پدرت، پدرت تواناتر است بر این کار. منصور گفت: هر حاجتی داری بگو. گفت فقط یک حاجت دارم و آن اینکه دیگر پی من نفرستی. منصور گفت: بنابراین مرا تا آخر عمر ملاقات نخواهی کرد. گفت حاجت من هم همین است. این را گفت و با قدمهای محکم توأم با وقار راه افتاد. منصور خیره خیره از پشت سر نگاه می کرد و در حالی که در خود نسبت به عمرو احساس حقارت میکرد سه مصراع معروف را سرود:
کلکم یمشی روید(هریک از شما به آرامی راه می رود)
کلکم یطلب صید (و هر یک از شما در پی دستیافتن به صیدی است)
غیر عمرو بن عبید (جز عمرو پسر عبید)، (تاریخ ابن خلکان، جلد 3 صفحه 131 - 132)
این عمرو بن عبید همان کسی است که هشام بن حکم بطور ناشناس وارد مجلس درسش شد و از او در باب امامت سؤالاتی کرد و او را سخت مجاب ساخت عمروبن عبید از قوت بیان پرسش کننده ناشناس حدس زد که او هشام بن الحکم است، بعد از شناسائی نهایت احترام را نسبت به او بعمل آورد (کافی، چاپ آخوندی، جلد 1 صفحه 170).

منابع

  • مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 457-456

کلید واژه ها

اخلاق تاریخ داستان اخلاقی عمرو ابن عبید تربیت عزت نفس

مطالب مرتبط

اهمیت کیفیت اعمال انسان نزد خداوند یک داستان درباره پیروزی حقیقی امام علی (ع) ضرورت مبارزه با جهل و نفاق و برخی نمونه های تاریخی آن کتمان ممدوح و نیکو محاوره سرداران سپاه اسلام و ایران در حمله به ایران یک داستان درباره حسد و پیامد آن حکایاتی درباره علم دوستی دانشمندان

اطلاعات بیشتر

ابزار ها