اگر روحانیت ایران را با روحانیت مصر و زعامت دینی "جامع ازهر" مقایسه کنیم می بینیم که هر کدام از این دو از نظر سازمان، امتیازی بر دیگری دارد. در مصر به علل خاصی، که مهمترین آنها نداشتن بودجه مستقل و دیگر طرز تفکری است که درباره اولی الامر دارند، رئیس جامع، ازهر، با انتخاب رئیس جمهور تعیین می گردد. رئیس جامع ازهر، در مصر از این نظر مانند دادستان کل کشور است در تشکیلات دولتی ما که با فرمان شخص اول مملکت تعیین می شود. اما در روحانیت ایران چنین چیزی نیست، بلکه اگر تمایل مقامات دولتی نسبت به ریاست و زعامت شخصی محرز گردد موجب شکست و سقوط او خواهد بود.
در سه سال پیش، در یکی از روزنامه ها عکس علامه شیخ محمود شلتوت مفتی اعظم و رئیس جامع ازهر، را در اطاق کار خودش دیدم در حالی که بالای سرش عکس جمال عبدالناصر بود. در ایران ممکن نیست حتی در اطاق محقر یک طلبه کسی عکس یکی از مقامات را ببیند. زعیم روحانی مصر هرگز آنقدر قدرت پیدا نخواهد کرد که در قضیه ای مانند قضیه تنباکو حکومت وقت را از پا درآورد. چرا؟ چون متکی به دولت است. ولی از طرف دیگر روحانی مصری چون زندگی و معاش و مقام خود را در دست مردم نمی بیند و متکی به عوام نیست خود به خود حریت عقیده دارد، مجبور نیست به خاطر عوام حقایق را کتمان کند. بعید به نظر می رسد یک زعیم روحانی شیعه، در وضع حاضر، هر اندازه روشن ضمیر و اصلاح طلب و مخلص باشد بتواند فتوائی مانند فتوای دو سال پیش شیخ شلتوت که یک طلسم هزار ساله را شکست صادر کند و قدمی مانند قدم و بلکه خیلی کوچکتر از قدم او بردارد.
در قرون اولیه اسلامی که علماء دینی ایران و مصر از نظر معاش وضع مشابهی داشتند روحانیین ایران از لحاظ روشن بینی و تألیفات متنوع در رشته های مختلف و ابتکار در علوم، از مصری ها عقب نبودند، بلکه به اعتراف خود مصری ها ایرانیان در همه علوم اسلامی جلو بودند. اما امروز کار به عکس است، روشنفکران مسلمان ایران چشمشان به دانشمندان مصر است که در مسائل اجتماعی اسلامی مورد نیاز روز، تألیف جدیدی بیرون دهند، از روحانیین خودشان مأیوسند، زیرا در وضع و شرایط حاضر، از اینها جز رساله علمیه که به کار عوام می خورد و یا تألیفات سطحی که از حدود فکر عوام تجاوز نمی کند نمی توان انتظار داشت. تنها در سی چهل سال اخیر است که گروهی زبده و مخلص، خود را از بودجه عمومی روحانیت بریده اند و در زمینه نیازهای روز جامعه اسلامی به تحقیق و تألیف پرداخته اند. صاحبنظران اعتراف دارند که آثار و تألیفاتی که در ظرف این چند سال از طرف فارغ التحصیل های حوزه های شیعه نشر یافته از آثار دانشمندان مصری بسی عمیق تر و محققانه تر است.