دلیل مبتنی بر یک روایت
دلیل سوم از ادله کسانی که پوشش وجه و کفین را لازم شمرده اند، روایتی است که در کتب حدیث نقل شده و شهید ثانی در مسالک به آن استدلال و سپس نقد کرده است. مضمون روایت این است: در حجة الوداع، زنی برای پرسیدن مسأله ای خدمت پیامبر اکرم (ص) آمد. فضل ابن عباس پشت سر رسول خدا سوار بود. نگاههائی بین آن زن و فضل رد و بدل شد. رسول اکرم متوجه شد که آن دو به هم خیره شده اند و زن جوان به جای اینکه توجهش به جواب مسأله باشد، همه توجهش به فضل است که جوانی نورس و زیبا بود. رسول اکرم با دست خود صورت فضل را چرخانید و فرمود: «زنی جوان و مردی جوان، می ترسم شیطان در میان ایشان پا بنهد». (صحیح بخاری جلد 8 صفحه 63).
پاسخ
شهید رضوان الله علیه، در پاسخ این استدلال می گوید: این روایت دلیل بر عدم وجوب پوشیدن چهره است و حتی دلیل بر جواز نظر به چهره اجنبیه است نه دلیل بر وجوب پوشیدن چهره و بر حرمت نظر. ما سخن شهید را چنین توضیح می دهیم:
اولا طبق مفاد این حدیث پیغمبر اکرم زن را از باز گذاشتن چهره اش نهی نفرموده بود که منتهی بدین جریان شد.
ثانیا خود رسول اکرم ضمن پاسخ دادن به مسأله آن زن، به چهره زن نگاه می کرد که متوجه شد آن زن آزمندانه به چهره زیبای فضل خیره شده است.
ثالثا قرائن این قصه حکایت می کند که نگاه آندو به یکدیگر شهوت آلود بوده است.
شک نیست که اینگونه تبادل نگاهها حرام است. بدین جهت بود که رسول اکرم دست خود را به پشت سر برد و چهره فضل را به طرف دیگر برگردانید که دیگر او به آن زن نگاه نکند و آن زن به او.
رابعا بعد از این جریان نیز زن را امر به پوشیدن چهره نکرد، بلکه عملا مانع نگاههای شهوت آلود آندو به یکدیگر شد.
شیخ انصاری نیز در رساله نکاح پس از آنکه این حدیث را از طرف طرفداران لزوم پوشیدن چهره و حرمت نظر نقل می کند، می فرماید: این حدیث برخلاف مدعای آنها بیشتر دلالت دارد که وجوب پوشاندن چهره برای زن واجب نیست.