آقای دکتر سید عبداللطیف مدعی است از بعضی از آیات قرآن صراحتا می توان فهمید که آن حضرت، هم می خوانده و هم می نوشته است، از آن جمله آیه 164 از سوره آل عمران است: «لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین؛ خداوند بر مؤمنان منت نهاد آنگاه که پیغمبری در میان آنها برانگیخت که آیات خدا را بر آنها تلاوت می کند و آنها را پاکیزه می گرداند و به آنها کتاب و حکمت می آموزد، و همانا آنها پیش از آن در گمراهی آشکار بودند. ایشان می گویند: "بنا بر تصریح قرآن، نخستین وظیفه پیغمبر آن بود که قرآن را به پیروانش تعلیم دهد و مسلم است که حداقل شایستگی برای کسی که بخواهد کتاب یا محتویات کتاب و دانش یک کتاب را به دیگران تعلیم دهد، باز هم مطابق تصریح خود قرآن، آن است که بتواند قلم را به کار بندد یا دست کم آنچه را با قلم نوشته شده بخواند."
این استدلال، به نظر عجیب می آید: اولا، آنچه مورد اتفاق مسلمین است و مشارالیه می خواهد خلاف آن را ثابت کند این است که پیامبر اکرم (ص) قبل از رسالت نه می خوانده و نه می نوشته است. حداکثر این استدلال این است که ایشان در دوره رسالت می خوانده و می نوشته اند چنان که عقیده شیخ مرتضی انصاری و شعبی و جماعتی دیگر بر این است. پس مدعای آقای دکتر سید عبداللطیف اثبات نمی شود. ثانیا، از نظر دوران رسالت نیز این استدلال ناتمام است. توضیح اینکه در برخی از تعلیمات مانند تعلیماتی که به نوآموز می دهند که خواندن و نوشتن به او بیاموزند، یا در تعلیم ریاضیات و امثال آن، احتیاج به قلم و کاغذ و رسم و تخته سیاه و غیره هست و خود معلم باید عمل کند تا دانش آموز یا دانشجو یاد بگیرد، اما تعلیم حکمت و اخلاق و حلال و حرام که کار پیغمبران است نیازی به قلم و کاغذ و رسم و تخته سیاه ندارد.
مشائین از حکما را از آن جهت "مشائین" گفته اند که معلم در حالی که راه می رفت و قدم می زد به دانشجویان تعلیم می کرد. البته برای شاگردان که بخواهند ضبط کنند و فراموششان نشود لازم است بنویسند. لذا رسول خدا همواره توصیه می کرد که سخنانش را ضبط کنند و بنویسند. می فرمود: «قیدوا العلم؛ دانش را در بند کنید.» گفتند: چگونه در بند کنیم؟ فرمود: بنویسید. آری، پیغمبر تا این حد اصرار داشت که این صنعت رایج شود و مسلمانان به دانش و آموختن رو آورند، ولی هیچ یک از اینها ایجاب نمی کند که شخص رسول اکرم (ص) نیازی داشته باشد که برای تعلیم و تبلیغ مردم از خواندن و نوشتن استفاده کند.
تأکید پیامبر اکرم بر رواج «صنعت قلم» و فضیلت کتابت
پیامبر اکرم (ص) می فرمود: «نضر الله عبدا سمع مقالتی فوعاها و بلغها من لم یسمعها؛ خداوند خرم کند بنده ای را که سخن مرا بشنود و ضبط کند و به آن که نشنیده است ابلاغ نماید.» در حدیث است که رسول خدا سه نوبت پشت سر هم فرمود: خدایا! جانشینان مرا رحمت کن. گفتند: یا رسول الله جانشینان شما کیانند؟ فرمود: کسانی که بعد از من می آیند و گفته مرا و سنت مرا می گیرند و به مردم دیگر تعلیم می کنند. ایضا می فرمود: «من حق الولد علی الوالد ان یحسن اسمه و ان یعلمه الکتابة و ان یزوجه اذا بلغ؛ از حقوق فرزند بر پدر این است که نام نیک برایش انتخاب کند، نوشتن به او بیاموزاند، و وقتی که بالغ شد همسر برایش انتخاب کند.»
قرآن کریم در کمال صراحت می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اذا تداینتم بدین الی أجل مسمی فاکتبوه و لیکتب بینکم کاتب بالعدل؛ ای اهل ایمان! هنگامی که نسبت به یکدیگر تعهداتی برای مدت معینی پیدا می کنید آن را بنویسید. باید نویسنده ای به درستی و انصاف و عدالت آن را بنویسد.» (بقره/ 282) لهذا به دستور خدا و پیامبرش لازم شد مسلمانان به خاطر حفظ آثار دینی شان و هم برای ادای حقوق فرزندانشان و هم برای انتظام دنیاشان به صنعت شریف نوشتن و خواندن همت بگمارند. همین جهت سبب شد که "نهضت قلم" به وجود آید، آنچنان نهضتی که همان مردمی که افراد با سوادشان انگشت شمار بودند، آنچنان رو به علم و دانش و خواندن و نوشتن آوردند که گروهی از آنها در مدینه چند زبان را آموختند و توانستند پیام اسلام را با زبان های گوناگون به سراسر جهان ابلاغ نمایند. در تواریخ می خوانیم که اسرای بدر را پیغمبر با گرفتن فدیه آزاد کرد. برخی از آنها که فقیر بودند بدون فدیه آزاد شدند و برخی که تعلیم خط می دانستند با آنها قرارداد کرد که هر کدامشان ده نفر از کودکان مدینه را خط نوشتن بیاموزانند و آنگاه آزاد شوند.