پناه بردن به خداوند از شرور نفسانی، موثرترین وسیله تزکیه نفس، اصلاح اخلاق، و پاکی عمل است. برای آنکه جهات مختلف این موضوع بهتر روشن شود لازم است قبلا چند نکته خاطر نشان گردد:
1- پناه بردن به پروردگار از شرور نفسانی بدان معنی نیست که پناهندگان از تمام اندیشه های بد مصونیت پیدا می کنند و ضمیرشان از کلیه افکار خلاف اخلاق منزه می گردد، چه این کار ناشدنی است و پاره ای از وساوس نفسانی و منویات غیراخلاقی مانند قسمتی از شرور طبیعی و آفات اتفاقی اجتناب ناپذیرند و مردم خواه نا خواه به آنها مبتلا هستند و این مطلب در روایات اسلامی نیز آمده است. در این قبیل موارد پناهندگی به خدا، افراد با ایمان را از عملی ساختن اندیشه های بد خود باز می دارد و نمی گذارد دامنشان به ناپاکی و گناه آلوده شود. رسول اکرم (ص) فرموده: «سه اندیشه مذموم است که هیچکس از آنها نجات و خلاصی ندارد گمان بد، فال بد، و حسد، و به شما می گویم چگونه خود را از شرور آنها برکنار سازید. موقعی که به کسی گمان بد بردید درباره او تجسس نکنید و پییرامون کارش تحقیق و کاوش ننمائی. زمانی که بر اثر فال بد، آزرده و رنجیده خاطر شدید به آن اعتنا نکنید و به کار خود ادامه دهید. هنگامی که درباره کسی حسد پیدا کردید نسبت به او مرتکب ظلم و عصیان نشوید و درباره اش تعدی و ستم روا مدارید.» نبی اکرم (ص) فرموده است: «در هر دلی وسوسه وجود دارد اگر آن وسوسه پرده دل را بدرد و زبان آن را بگوید آدمی مورد مواخذه باری تعالی قرار می گیرد ولی اگر در ضمیر بماند و به زبان نیاید برای شخص، مسئولیتی نخواهد بود.»
2- شرور طبیعی و آفات ناگهانی، معلول عوامل تکوینی و رویدادهای اتفاقی است و قسمت اعظم آن عوامل، از حیطه قدرت و اختیار ما خارج است، بخواهیم یا نخواهیم حوادث ناگوار در شرائط مخصوص به خود تحقق می یابند و اگر در معرضشان قرار داشته باشیم به شرور و آسیبشان دچار می شویم. لیکن شرور نفسانی و آفات اخلاقی ناشی از هوای نفس و غرائز حیوانی است. گرچه هوی و غرائز در کمال قدرت و نیرومندی بر ما حکومت می کنند و غلبه بر آنها بسی دشوار و مشکل است لیکن با همه قدرتی که دارند به مقدار قابل ملاحظه ای در اختیار ما هستند، اگر جدا بخواهیم و تصمیم بگیریم می توانیم غرائز را مسخر و مقهور خود سازیم، تمایلات سرکش را مهار کنیم، عنانشان را بدست عقل بسپاریم، و از آفات سیئات اخلاقی و افکار شیطانی در امان بمانیم، بنابراین وظیفه مردم در مبارزه با شرور نفسانی به مراتب سنگین تر از مبارزه با شرور طبیعی است. کسانی که از سیئات اخلاقی خویش احساس خطر می کنند و می خواهند با پناه بردن به پروردگار از بلایا و شرور نفسانی در امان باشند باید از آزادی و اختیاری که در تحدید خواهش های نفسانی خود دارند حداکثر استفاده را بنمایند، به تزکیه و تنزیه نفس خود همت گمارند، با نیروی ایمان، اخلاق ناپسند را از صفحه خاطر بزدایند، به سجایای انسانی متخلق گردند، و موجبات مصونیت خویش را از آفات نفسانی فراهم آورند.
3- همان طور که برای دفع شرور طبیعی باید از پناهگاههای تکوینی خداوند بهره برداری کنیم برای مصون ماندن از شرور نفسانی هم باید از پناهگاههای تشریعی باری تعالی استفاده نمائیم. پناهگاههای تکوینی خداوند عبارت از مجموعه قوانین و سنن الهی است که به صورت علل و عوامل طبیعی در نظام آفرینش برقرار شده است و پناهگاههای تشریعی پروردگار عبارت از مجموعه تعالیم الهی است که به عنوان مبانی اعتقادی و برنامه های تربیتی در شرع مقدس مقرر گردیده است. استفاده از قوانین و سنن طبیعی مختص به انسانها نیست بلکه حیوانات نیز به هدایت تکویتی باری تعالی برای دفع آفات و بلایای طبیعی از همان قوانین و سنن تکوینی استفاده می کنند ولی تعالیم ایمانی و تکالیف دینی که پناهگاههای تشریعی خداوند است به آدمیان اختصاص دارد زیرا حیوانات، وسوسه گناه و تجاوز ندارند و از چهار چوبه غرائز طبیعی خود قدم فراتر نمی گذارند. این انسان است که آزادی عمل دارد، می تواند به فساد اخلاق گرایش یابد، فکر گناه و ناپاکی در سر بپرورد و عملا به افراد نوع خود تجاوز نماید و برای آنکه از ناپاکی و انحراف مصون باشد به مقررات قانونی و اخلاقی احتیاج دارد. از این رو خداوند در سوره ( فلق) که ناظر به شرور طبیعی و آفات تکوینی است از مردم، اسمی نبرده و خود را به عنوان ( رب فلق) یعنی پروردگار سفیده صبح یا پروردگار مجموع جهان تکوین یاد کرده است. اما در سوره ( ناس) که ناظر به وساوس شیطانی و شرور نفسانی است و مختص به انسان است سه بار نام مردم را به میان آورده و از خود به عنوان مربی آدمیان، پادشاه آدمیان، و معبود آدمیان اسم برده است. "قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس".