در مسأله غیبت چهار تکلیف وجود دارد:
1. حرمت غیبت
2. حرمت گوش کردن به آن
3. نهی از منکر
4.دفاع از حیثیت برادر مومن و حفظ آبروی او.
یعنی در مورد غیبت علاوه بر لزوم نهی از منکر و جلوگیری از وقوع جرم ( به طور مطلق) رد غیبت و دفاع از آبروی برادر دینی واجب است. به عبارت دیگر، هرچند گوش نکردن غیبت و بی اعتنایی به سخنان غیبت کننده به عنوان یکی از مصادیق نهی از منکر واجب است اما این مقدار کافی نیست بلکه بر هر فرد لازم است که از برادران دینی خود دفاع کند و در حفظ آبروی آن ها بکوشد. یعنی بر هر مسلمانی لازم است انتقادها و عیب هایی را که به برادر دینی اش وارد می شود با توجیه صحیح و خدا پسندانه دفع کند و زمینه رشد شایعه پراکنی ها و اشاعه فحشاء را از بین ببرد تا دیگر کسی جرأت نکند بدون حساب و کتاب درباره مومنان به شایعه سازی بپردازد و حیثیت آن ها را در معرض تهمت و افترا و غیبت قرار دهد؛ زیرا خداوند عزیز و مهربان عزت و عظمت و سربلندی مومنان را می خواهد و عواملی که این ارزش ها را تهدید می کند دشمن می دارد و بدین جهت دستور داده است که مسلمانان با ایمان در برابر این گونه عوامل مخرب بی تفاوت نباشند و با شکستن سکوت به هیچ کس اجازه ندهند که با شایعه سازی و اشاعه فحشاء و غیبت، محیط زیست اجتماعی را آلوده و حیثیت مومنان را لکه دار کند و با شایعات بی اساس، حس اعتماد عمومی را متزلزل سازد. بعضی گمان کرده اند که رد غیبت همان نهی از منکر است که همه ملزمند در تمام موارد گناه از وقوع جرم و تکرار گناه جلوکیری کنند؛ ولی چنان که گفته شد مسأله رد غیبت از مقوله دیگری است و تنها جلوگیری از نهی از غیبت کافی نیست بلکه باید کاری کرد تا آب رفته به جوی باز گردد و از شخص غیبت شده اعاده حیثیت شود.
مرحوم شیخ انصاری می فرماید: ظاهر این است که رد غیبت غیر از نهی از غیبت است بلکه مقصود از رد غیبت این است که از غیبت شونده دفاع کند و او را یاری نماید، بدین معنی که اگر غیبت مربوط به امور دنیوی باشد، باید با گفتن این که این ها عیب نیست بلکه عیب آن چیزی است که خدای متعال از آن نهی فرموده و از جمله گناهانی که خدا نهی فرموده این است که برادرت را به چیزی که خداوند آن را عیب ندانسته یاد کنی] به او گوشزد نمایی که غیبت کردن تو عیب است[ و اگر آن عیب دینی باشد] مثل این که بگوید فلان شخص فلام گناه را انجام داده است باید به گونه ای آن را توجیه کند که از عنوان گناه خارج شود، مثلا اگر به نامحرمی نگاه کرد بگوید شاید خیال می کرده یکی از محارم او است یا اگر ترک نماز کرده بگوید شاید فراموش کرده یا در جای دیگر و وقت دیگر نمازش را به جای آورده است و امثال آن از محمل های درست.
به این جهت شیخ انصاری دردنباله بحث می فرماید: پس اگر قابل توجیه نباشد باید به طریق دیگری او] غیبت شونده[ را یاری کند مثلا بگوید مومن که معصوم نیست، گاهی مرتکب خطا می شود و شایسته است انسان برای او طلب مغفرت نماید نه این که او را سرزنش و رسوا کند. چه بسا توبیخ و سرزنش تو از گناه آن مومن نزد خدا بیشتر باشد. به هر حال ، انسان تا می تواند باید غیبت برادر دینی را رد کرده و از وی دفاع نماید.
آثار مثبت رد غیبت
پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: "من اغتیب عنده أخوه المومن و هم یستطیع نصره فنصره الله تعالی فی الدنیا و الإخره"، کسی که نزد او از برادر دینی اش غیبت شود و در صورت امکان به یاری او برخیزد خدای تعالی در دنیا و آخرت او را یاری خواهد کرد.
دفع بلایا
از پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: «من رد عن أخیه غیبه سمعها فی مجلس رد الله عنه ألف باب من الشر فی الدنیا و الإخره»، کسی که در مجلسی غیبت برادر خود را بشنود و در مقام رد آن برآید و از او دفاع کند خداوند هزار نوع از شرور دنیا و آخرت را از او دور خواهد ساخت.
رفتن به بهشت
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: "من رد عن عرض أخیه المسلم و جبت له الجنه البته"، کسی که از آبروی مسلمان خود دفاع کند بهشت بر او واجب می شود.
آثار منفی رد نکردن غیبت
خواری دنیا و آخرت- رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ضمن حدیثی فرمود: «....و من خذله و هو یستطیع نصره خذله الله فی الدنیا و الإخره»، کسی که در حضور او از برادر دینی اش غیبت می شود و او می تواند دفاع کند ولی یاری نکند خداوند او را در دنیا و آخرت به حال خود وا می گذارد ]و او را خوار می کند.
گناه هفتاد برابر
مرحوم شیخ صدوق در ضمن حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: « فإن هو یردها و هو قادر علی ردها کان علیه کوزر من اغتابه سبعین مره»، کسی که بتواند غیبت برادر خود را رد کند و کوتاهی ورزد گناه او هفتاد برابر شخص غیبت کننده است.
مرحوم شیخ انصاری پس از ذکر این روایت می فرماید: شاید علت افزایش گنه مستمع در این مورد به خاطر آن است که سکوت او موجب تجری و جرأت غیبت کننده می شود و در نتیجه او را در ارتکاب مجدد غیبت و دیگر گناهان تشویق می کند.
به نظر می رسد علت افزایش گناه مستمع در صورت سکوت و عدم رد غیبت علاوه بر آنچه شیخ فرموده آن است که سکوت او در اینگونه موارد زمینه را برای شایعه پراکنی ها و هتک حرمت ها فراهم و اذهان مردم را نسبت به یکدیگر بدبین می سازد و باعث سلب اعتماد عمومی می شود و چه بسا اشخاص مفید و خدمتگزار که در اثر این شایعات بی اساس مظلومانه از صحنه کنار رفته اند و کسی از آن ها دفاع نکرده است و در حقیقت عدم دفاع از کسانی که آماج تهمت ها و غیبت ها قرار می گیرند جامعه را به ناامیدی و خدمتگزاران صدیق را به سرخوردگی سوق می دهد. در چنین صورتی دیگر نهی از منکر به تنهایی نمی تواند حقوق اینگونه مظلومان را استیفاء کند بلکه علاوه بر نهی از منکر مطالبی که در اثر غیبت و تهمت به شخص نسبت داده شده باید رد شود؛ یعنی با توجیه صحیح و دفاع درست و منطقی باید تصورات و خاطرات نادرست را از دلها زدود و بدبینی ها را به خوش بینی تبدیل کرد و از شخص غیبت شده اعاده حیثیت نمود.