از آن رو که سلسله امامت زیدیان برخلاف امامیه تا زمان حاضر نیز استمرار یافته، کسان بسیاری از ناموران زیدی در این زنجیره جای می گیرند. بررسی هر یک از اینان خود دانشنامه ویژه ای می طلبد و از همین رو پس از یادآور شدن مشاهیری که در هریک از سده ها از آنان بعنوان «مجدد» یاد شده است به بحث درباره برخی از شخصیتهای اثرگذار بر اندیشه زیدی می پردازیم. چونانکه زینهم گزارش می کند احیاگران یا مجددان زیدیه در سده های مختلف عبارتند از: امام زید بن علی (د.122ق.)، در سده دوم، قاسم رسی( د. 246ق.)، در سده سوم، ناصرالدین حسن بن علی ملقب به اطروش (د.304ق.)، در سده چهارم در دیلمان و طبرستان، احمد بن یحیی بن حسین (د.325ق.)، در همان سده در سرزمین یمن، یوسف بن یحیی بن احمد (د.403ق.)، در سده پنجم در یمن، احمد بن حسین هارون (د.411ق.)، در همان سده در دیلمان، یحیی بن حسین بن هارون ملقب به ابوطالب کبیر (د.424ق.)، در همان سده در دیلمان، یحیی بن حسین بن اسحاق جرجانی(د.499ق.)، در سده پنجم در گرگان و ری، یحیی بن احمدبن ابی القاسم ملقب به ابوطالب صغیر (د.520ق.)، در سده ششم در دیلمان، احمد بن سلیمان بن محمد مشهور به متوکل (د.566ق.)، در همان سده در یمن، عبدالله بن حمزه بن سلیمان مشهور به منصور بالله (د.614ق.)، در سده هفتم در یمن، محمد بن مطهر بن یحیی ملقب به مهدی لدین الله (د.729ق.) در سده هشتم، احمد بن یحیی بن مرتضی (د.840ق.) و علی بن صلاح الدین (د.840ق.) در سده نهم، یحیی شرف الدین بن شمس الدین (د.965ق.) در سده دهم، قابوس بن محمد بن علی( د.1029ق.) در سده یازدهم، یوسف بن متوکل (د.1140ق.) و محمد بن احمد بن حسن(د.1130ق.) در سده دوازدهم، علی بن عباس بن حسین (د.1189ق.) و اسماعیل بن احمد بن عبدالله کبس ( د.1250ق.) در سده های دوازدهم و سیزدهم و سرانجام محمد بن یحیی بن محمد (د.1322ق.) در سده چهاردهم.
از میان این مشاهیر که «احیا گران به دانش و شمشیرند» مهمترین کسی که نظریه پرداز مذهب کلامی فقهی زیدیه دانسته می شود و اندیشه موجود زیدی در روزگار حاضر ادامه مکتب اوست، قاسم رسی یعنی همان کسی است که برخلاف دیگر رهبران زیدی از صحنه سیاست و پیکار در عرصه فرهنگ و دانش حضور داشت و در آن میدان گام برداشت.
قاسم رسی: نام کامل او قاسم بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن علی بن ابی طالب است و در منابع زیدی او را نجم، عالم و ترجمان دین لقب داده اند. وی که از بزرگان مذهب زیدی است و در فقه با بزرگان مذهب حنفی گفت و شنودی داشته، به سال 169ق./785م. دیده به جهان گشود. هنگامی که ابن طباطبا بر ضد عباسیان شورید با او بیعت کرد و پس از درگذشت ابن طباطبا (1999ق/815م.) مردمانی بسیار در مکه، مدینه، کوفه، ری، قزوین، طبرستان و دیلمان به او گرویدند، و او به رغم اصرار مردم از حجاز به سودان و از آنجا به مصر رفت و نخستین دعوت خود را در آنجا آشکار ساخت. وی البته خود پنهان از دید مأموران مأمون که در تعقیبش بودند زیست و فرستادگان خویش را به نواحی مختلف از جمله بلخ، طالقان و جوزجان روانه کرد. تلاش مأمون برای کنار آمدن با او به جایی نرسید و وی پس از مرگ خلیفه آهنگ قیام داشت، اما در پی اعزام سپاهی از سوی معتصم و به فرماندهی عبدالله بن طاهر به زادگاه خود آبادی رس در نزدیکی مدینه بازگشت و تا پایان عمر در آنجا زیست و به سال 246ق./ 860م. در همان جا درگذشت. پیشوایان زیدیان یمن عمدتا از نسل او معرفی شده اند و روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره او نقل شده است. قاسم رسی که تدوین اندیشه های زیدیان به وی نسبت داده شده و او را پایه گذار مذهب فقهی قاسمیه نیز خوانده اند دارای آثاری در زمینه رد بر مخالفان و شرح اندیشه زیدیان است. بروکلمان از هشت اثر در زمینه عقاید، چهارده اثر در زمینه فقه و اخلاق، سه اثر در زمینه علوم قرآن و هشت اثر در مورد جدل و ردیه ای برای او نام می برد که از آن میان کتابها و رساله های الدلیل الکبیر علی الله، اصول العدل و التوحید، الدلیل الصغیر، الخمسه الاصول، احتجاج فی الامامه، الردعلی الروافض من اصحاب الغلو والرد علی المجبره از مهمترین آثار کلامی او هستند.
یحیی بن حسین: نام کامل او یحیی بن حسین بن قاسم و از نوادگان قاسم رسی و مشهور به الامام الهادی الی الحق است وی به سال 245ق./859م. در مدینه دیده به جهان گشود و در همان شهر از پدر و عموی خود محمد بن قاسم دانش آموخت. وی دوبار برای ایجاد امامت زیدی در یمن تلاش کرد. تلاش نخستین او که به سال 280ق./ 893م. انجام گرفت موفقیتی در پی نداشت و در نتیجه او به حجاز بازگشت. اما چهارسال بعد دیگر بار به یمن رفت و در صعده استقرار یافت و از آنجا ضمن دفع تعرضهای برخی از قبایل، نجران را نیز فتح کرد و بر منبرها به امامت او و نام او خطبه خواندند. وی با قرمطیان درگیریهای فراوان داشت و شمار پیکارهای او با این گروه را نزدیک به چهل مورد روایت کرده اند. یحیی بن حسین به سال 398ق./ 1007م. درگذشت. او که مذهب فقهی هادویه را به وی نسبت داده اند دارای آثار متعددی در زمینه های گوناگون بوده است، چونانکه ابن ندیم شماری از آثار وی را نام می برد و در تحقیقات بروکلمان از دو اثر در زمینه تفسیر قرآن، بیست و نه اثر در زمینه عقاید و فقه، دو اثر در زمینه اصول فقه و همچنین از وصیتی منظوم مشتمل بر 54 بیت برای او یاده شده است. از این میان باید از آثاری چون اصول الدین، فی تثبیت الامامه، جامع الاحکام فی مسائل الحلال و الحرام، کتاب المسترشد فی التوحید، کتاب المنزله بین المنزلتین، الرد علی المجبره و القدریه، کتاب الدریانه و کتاب الرد علی اهل الزیع من الشبهین نام برد. اما افزون بر این دو تن، و همچنین کسانی که پیشتر از آنها یاد شده، چند تن دیگر نیز هستند که فرقه ها یا انشعابهای درونی زیدیه به آنان نسبت داده شده است.