جستجو

فضیلت عرفات و روز عرفه

«عرفات» بیابان صاف و همواری است که تقریبا در 24 کیلومتری ( چهار فرسخی) شمال مکه و در دامنه ی کوهی به نام «جبل الرحمه» قرار گرفته است. «عرفات»، سرزمین بسیار مقدسی است که خداوند کریم آنجا را برای ضیافت و  پذیرایی از میهمانان خود، مقرر فرموده و سفره ی خاص انعام و اکرامش را در دامن «کوه رحمت» گسترانیده و از کافه ی مهمانان و واردین، دعوت به عمل آورده که در ساعت معین، همه با هم بر گرد خوان نعمت بی دریغش بنشینند و از بحر مواج کرم و رحمت بی کرانش، هر یک به قدر ظرفیت و استعداد خویش برخوردار گردند. خداوند رحیم منان، به منظور نجات دادن انسان از گرداب هولناک «حب دنیا» و رهانیدن او از لجنزار پرعقونت شهوات و اتباع هوی، به قید وجوب و الزام، او را از زندگی مألوف و خانه و کاشانه اش بیرون می آورد و از تمام تجملات دنیایی، حتی لباس تن و کفش و کلاهش، منخلع می سازد و در سرزمینی دور افتاده از تمام مظاهر فریبنده ی مادی، متوقفش می گرداند که آنجا، نه کاخ و قصری می بیند و نه پرده و فرشی، نه لباس شیکی دارد و نه فرزند و زن، به یمین و یسارش می کشاند. جز یک خیمه ی ساده و بی آلایش و خاک و سنگ بیابان خشک حجاز چیزی نمی بیند. از همه جا و همه کس منقطع گشته و خیمه در دامن «جبل الــرحمه» و «دارالضیافه» حضرت حق زده و آنجا به خاک نشسته است. یعنی دگر با کسی حسابی ندارد جز خدا، دگر در عالم، پناه و آشنایی ندارد جز خدا. مانند میتی که از همه چیز زندگی جدا گشته و با یک کفن، به رحمت خدا پیوسته است. آری! در این موقع و با این شرایط است که می تواند با خدا خلوت کند و مجلس معارفه و شناسایی بین خود و خدا تشکیل داده و خود را به عجز و بیچارگی و فقر و احتیاج همه جانبه زده و خدا را به احاطه ی علم و قدرت و قیومیت و قهاریت توأم با لطف و کرم و رحمت بی منتها بشناسد و از صمیم قلب بگوید «عمیت عین لاتر یک علیها رقیبا و خسرت صفقه عبد لم تجعل له من حبک نصیبا» (دعای عرفه)، «کور باد آن چشمی که ترا نگهبان خود نبیند و زیانبار گردد تجارت (یک عمر) آن بنده ای که بهر ه ای از محبت نگیرد». وظیفه ای وقوف در عرفات، از ظهر روز نهم ذیحجه شروع می شود و مغرب آن روز به پایان می رسد. این عبادت بزرگ، از نظر زمان، بسیار محدود است، اما از نظر آثار و نتایج معنوی و برکات و رحمات الهی که عاید حضار در موقف می گردد، فوق العاده عظیم و جلیل و از حد تصور آدمی، بیرون است.

امام سجاد علیه السلام شنید که سائلی در عرفات از مردم سوال مال می کند، فرمود: «ویحک اغیر الله تسدل فی هذا المقام انه لیرجی لما فی بطون الجبال فی هذا الیوم ان یکون سعیدا»، «وای بر تو! آیا در چنین محلی از غیر خدا طلب می نمائی و حال آن که امروز آنچنان رحمت حق، شامل و عام است که امید آن می رود آنچه در شکم کوه هاست مشمول رحمت عامه ی حق گشته و خوشبخت و سعادتمند شوند».

(مرحوم فیض در بیان این حدیث می گوید: سعادت هر چیزی مناسب حال خودش می باشد، بنابراین شاید مراد از سعادت آنچه در شکم کوه هاست، این باشد که از کوه، گیاهی بروید و بعد از تحولات پی در پی به صورت نطفه ای در آید و از آن، انسان سعیدی متکون گردد). و در روایت دیگری که «مستدرک» نقل کرده به جای کلمه ی «الجبال» کلمه ی «الحبالی» آمده است که به معنای «زنان آبستن» است و در این صورت، معنای حدیث روشن تر خواهد بود.

مردی در مسجدالحرام از امام صادق علیه السلام پرسید: چه کسی گناهش از گناه همه کس بزرگتر است؟ فرمود: «من یقف بهذین الموقفین عرفه و مزدلفه و سعی بین هذین الجبلین ثم طاف بهذا البیت و صلی خلف مقام ابراهیم ثم قال فی نفسه او ظن ان الله لم یغفر له فهو من اعظم الناس وزرا»، «کسی که در این دو موقف: عرفه و مشعر، وقوف کند و بین این دو کوه (صفا و مروه) سعی نماید و گرد این خانه (کعبه) طواف انجام داده و نماز پشت مقام ابراهیم بجا آورد، در عین حال بعد از تمام این اعمال، پیش خود بگوید یا گمان نماید که خدا او را نیامرزیده است، این آدم از همه کس، گناهش عظیمتر است ( یعنی بدگمانی به خدا و یأس از رحمت خدا، گناهی بسیار بزرگ و خطرناک است).

«قال ابو جعفر علیه السلام: ما یقف احد علی تلک الجبال بر و لا فاجرا الا استجاب الله له فاما البر فیستجاب له فی آخرته و دنیاه و اما الفاجر فیستجاب له فی دنیاه»، امام باقر علیه السلام فرموده اند: «احدی از نیکان و بدان نیست که بر این کوه ها (عرفات و مشعر) وقوف نماید مگر اینکه خدا (دعای) او را به اجابت می رساند (منتها، دعای) نیکوکار نسبت به امور دنیا و آخرتش مستجاب می شود، ولی (دعای) آدم بدکار، درباره ی دنیایش مستجاب می گردد».

«و قال الصادق علیه السلام: ما من رجل من اهل کوره وقف بعرفه من المومنین الا غفرالله لاهل تلک الکوره من المومنین و ما من رجل وقف بعرفه من اهل  بیت من المومنین الا غفرالله لاهل ذلک البیت من المومنین»، امام صادق علیه السلام فرموده اند: «هیچ مرد با ایمانی از اهل یک قریه و آبادی، وقوف در عرفات نمی کند مگر اینکه خدا، تمام اهل آن آبادی را که دارای ایمانند می آمرزد و هیچ مردی از خانواده ی با ایمانی در عرفات وقوف نمی نماید مگر اینکه تمام افراد مومن آن خانواده مشمول مغفرت خدا قرار می گیرند» (البته چنانکه ملاحظه می فرمائید، در لسان روایت، داشتن سرمایه ی اصلی ایمان که منشأ بروز تقوا و اعمال صالحه است، شرط شمول مغفرت نشان داده شده است بنابراین مردم طاغی و بی بند و بار، از موضوع حکم روایت خارجند و هرگز نباید اینگونه روایات، مایه ی دلگرمی آنها بوده و بهانه ای برای تجری و گستاخی آنان در وادی معصیت بحساب آید).

روز عرفه، روز دعا و روز تضرع به درگاه خداست

همچنین روز عرفه در میان تمام ایام سال، امتیاز خاصی برای دعا دارد. دعا و تضرع به درگاه خدا و طلب حوایج دنیا و عقبی، از اهم اعمال این روز است تا آنجا که فرموده اند روزه داری این روز، با تمام فضیلت و اجر عظیمی که دارد و کفاره ی نود سال و یا مساوی با روزه ی یک عمر است، اگر موجب ضعف و سستی از دعا گردد، محکوم به کراهت می باشد.

منابع

  • سیدمحمد ضیاء آبادی- حج، برنامه تکامل – از صفحه 175 و صفحه 177 تا 180

کلید واژه ها

عرفات عرفه حج

مطالب مرتبط

فلسفه وقوف در عرفات در ایام حج مروه صفا عرفات کتاب راهنمای حقیقت (پرسش و پاسخ پیرامون عقاید شیعه) کتاب صهبای حج کتاب عرفان حج

اطلاعات بیشتر

ابزار ها