مشرکین بر اثر عدم درک مفهوم نبوت و رهبری الهی، آن را در سطح رقابتهای قبیله ای مطرح می کردند و می گفتند: «ما با قبیله ی عبد مناف (قبیله ی پیامبر) بسان دو اسب مسابقه، دوش دوش هم پیش می رفتنیم، ناگهان قبیله ی عبد مناف با ادعای نبوت خواست بر ما سبقت بگیرد، نه ما هرگز ایمان نمی آوریم مگر اینکه بر ما نیز وحی گردد و آنچه که بر دیگر پیامبران خدا (وحی) نازل می گردد بر ما نیز نازل شود.»
خداوند در سوره ی انعام آیه ی 124، اشاره اى کوتاه و پر معنى به طرز تفکر و ادعاهاى مضحک این سردمداران باطل و "اکابر مجرمیها" کرده مى گوید؛ «و إذا جاءتهم ءایة قالوا لن نؤمن حتى نؤتى مثل ما أوتى رسل الله؛ هنگامی که آیه ای برای آنان بیاید می گویند ما هرگز ایمان نمی آوریم مگر اینکه همانند چیزی که به پیامبر خدا داده شده است، به ما هم داده شود.» مثل اینکه احراز مقام رسالت و رهبرى خلق به سن و مال است و یا به رقابتهاى کودکانه قبایل، و خدا نیز موظف است که رعایت این رقابتهاى مضحک و بى اساس را بکند و بر آن صحه بگذارد، رقابتهایى که از نهایت انحطاط فکرى و عدم درک مفهوم نبوت و رهبرى خلق سرچشمه مى گیرد. قرآن پاسخ روشنى به آنها مى دهد و مى گوید لازم نیست شما به خدا درس بدهید که چگونه پیامبران و رسولان خویش را اعزام دارد و از میان چه افرادى انتخاب کند! زیرا «الله أعلم حیث یجعل رسالته؛ خداوند از همه بهتر مى داند رسالت خود را در کجا قرار دهد.» (انعام/ 124)
روشن است رسالت نه ارتباطى به سن و مال دارد و نه به موقعیت قبایل، بلکه شرط آن قبل از هر چیز آمادگى روحى، پاکى ضمیر، سجایاى اصیل انسانى، فکر بلند و اندیشه قوى، و بالاخره تقوى و پرهیزگارى فوق العاده اى در مرحله عصمت است، و وجود این صفات مخصوصا آمادگى براى مقام عصمت چیزى است که جز خدا نمى داند، و چقدر فرق است میان این شرایط و میان آنچه آنها فکر مى کردند. جانشین پیامبر (ص) نیز تمام صفات و برنامه هاى او را، به جز وحى و تشریع، دارد یعنى هم حافظ شرع و شریعت است و هم پاسدار مکتب و قوانین او و هم رهبر معنوى و مادى مردم، لذا باید او هم داراى مقام عصمت و مصونیت از خطا و گناه باشد تا بتواند رسالت خویش را به ثمر برساند و رهبرى مطاع و سرمشقى مورد اعتماد گردد. و به همین دلیل انتخاب او نیز به دست خدا است و خدا مى داند این مقام را در چه جایى قرار دهد نه خلق خدا و نه از طریق انتخاب مردم و شورى.
در آخر آیه سرنوشتى را که در انتظار این گونه مجرمان و رهبران پر ادعاى باطل است بیان کرده مى گوید: «سیصیب الذین أجرموا صغار عند الله و عذاب شدید بما کانوا یمکرون؛ به زودى این گنهکاران به خاطر مکر و فریبى که براى گمراه ساختن مردم به کار زدند، گرفتار کوچکى و حقارت در پیشگاه خدا و عذاب شدید خواهند شد.»
این خودخواهان مى خواستند با کارهاى خلاف خود موقعیت و بزرگى خویش را حفظ کنند ولى خدا آنها را آن چنان "تحقیر" خواهد کرد که دردناکترین شکنجه هاى روحى را احساس کنند، به علاوه چون سر و صداى آنها در راه باطل زیاد و تلاش آنها "شدید" بود کیفر و عذاب آنها نیز "شدید" و پر سر و صدا خواهد بود.