عبودیت رسول اکرم

خدای سبحان درباره ی رسول اکرم (ص) فرموده است: «و أن إلی ربک المنتهی؛ و این که پایان [کار] به سوى پروردگار توست.» (نجم/ 42) (همراه با الف ولام) خدا، رب العالمین است ولی بعضی از انسانها تحت تدبیر اسمای جزئیهی حقند، مثلا بعضی در حقیقت، عبدالرزاق، عبدالباسط، عبدالقابض، عبدالکریم، یا عبدالجلیل هستند اما پیامبر اسلام "عبده" است و پروردگاری مدبر و مربی شخصی وی است که نهایی ترین مرتبه را داراست، و در قوس صعود، مقامی برتر از مقام مربوبیت شخص رسول اکرم (ص) نیست، و آن حضرت (ص) منتسب به عالیترین اسم از اسمای حسنای خدای سبحان است، یعنی "هو" که همان هویت مطلقه است، چون کاملترین عبودیت از آن اوست، جامعترین کلمه به او اشاره دارد و حضرت در قوس نزول از نزد همان مقام تنزل کرده و هویت مطلقه مبدأ ارسال رسول اکرم (ص) است: «هوالذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله؛ او کسى است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند.» (توبه/ 33)
قرآن کریم وقتی می خواهد تعبیر "عبد" را نسبت به سایر انبیا به کار ببرد همراه با ذکر نام آنها به کار می برد مثلا می فرماید: «واذکر عبادنا إبراهیم و إسحق و یعقوب أولی الأیدی و الأبصار؛ بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را كه نيرومند و ديده ‏ور بودند به يادآور.» (ص/ 45) یا می فرماید: «یاد کن بنده ی ما داود را.» (ص/ 17) «یاد کن بنده ی ما ایوب را.» (ص/ 41) «بنده ی ما نوح را تکذیب کردند.» (قمر/ 9) و... ولی پیامبر خاتم را بدون نام یاد می کند، عبد مطلق، به آن فرد کامل انصراف دارد: «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا؛ او کسى است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند.» (فرقان/ 1)
گرچه تورات موسی (ع) نیز "فرقان" است: «و إذ اتینا موسی الکتاب و الفرقان؛ آنگاه كه موسى را كتاب و فرقان [=جداكننده حق از باطل] داديم.» (بقره/ 53) اما وقتی عبد مطلق گفته می شود، عبد کامل به ذهن می آید و آن رسول خداست. می فرماید: خدایی متبارک است که فرقان را بر بنده اش نازل کرد. نه قبل از کلمه ی "عبد" نام مبارک پیغمبر را می برد و نه بعد از آن، تا بگوییم نام آن حضرت (ص) محذوف به قرینه است؛ و نیز نمی گوید "عبدنا": بنده ی ما، که ناظر به کثرت باشد، بلکه می فرماید: "عبده" که ناظر به مقام وحدت است، این کلمه از "عبدالله" نیز بالاتر است، زیرا این عبودیت، حاکی از هویت مطلقه است که بالاتر از مقام الوهیت است.
نیز در ابتدای سوره ی "إسراء" می فرماید: «سبحان الذی أسری بعبده لیلا؛ خدایی سبوح است که بنده اش را در پاسی از شب به معراج برد.» (اسراء/ 1) دیگران عبد مقید، یعنی بنده ی تعینات مقیده اند، ولی رسول اکرم بنده ی آن مقام اطلاق است. خداوند، از رسولش به عنوان "عبده" یاد می کند، نه به خاطر اینکه کلمه ی "الذی" از موصولات است و عاید می خواهد، زیرا این مطلب را با الفاظ دیگر نیز می توان بیان نمود؛ اگر متکلم بخواهد آن معارف بلند و عبودیت مطلقه ی رسول اکرم (ص) را تفهیم کند، از عبودیت وی با الفاظ دیگر یاد می کند. در ابتدای سوره ی "کهف" نیز تعبیری مشابه تعبیر همین آیه دارد: «الحمد لله الذی أنزل علی عبده الکتاب؛ ستايش خدايى را كه اين كتاب [آسمانى] را بر بنده خود فرو فرستاد.» (کهف/ 1) جز اینکه در آنجا سخن از تسبیح بود و در اینجا سخن از تحمید است. چون عبد محض می تواند در اثر عبودیت تامه مظهر "سبوح" بشود، چنانکه می تواند در اثر عبودیت کامله، مظهر "حمید" قرار گیرد.
نظیر آیه اول سوره ی کهف، آیه اول سوره ی فرقان است: «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده» جز اینکه در اینجا سخن از تبارک است و آنجا سخن از حمد، در اینجا می فرماید: خدای سبحان بر بنده اش فرقان نازل کرده و در سوره ی کهف می فرماید: "کتاب" فرستاده. "کتاب" جنبه ی ثابت کلام الله است و "فرقان" جنبه فرق و تغیر. بین کلام و کتاب، قرآن و فرقان فرق است، به لحاظ توحید کثرتها و جمع تفصیلها آن را قرآن، و از آن جهت که فارق بین حق و باطل است و تفصیل اجمال و تکثیر وحدت می کند فرقانش می نامند.
می فرماید: "حمد و ستایش برای خدایی است که بر بنده ی خویش کتاب را فرو فرستاده". در این آیه نیز نکات گذشته اعمال شده، نام حضرت رسول اکرم را قبل یا بعد از کلمه ی عبد نبرده، عبد به عنوان مطلق، بر او حمل شده، و آن را به هویت مطلقه ی خود نسبت داده است نه به اسمی از اسمای خاصه؛ و آنچه در صدر آیه قرار گرفته، از قبیل تسبیح یا تحمید، اثر خاص خود را خواهد داشت، و در ذیل فرموده: «لیکون للعالمین نذیرا» او نذیر عالمان و الگوی جهانیان است، از این رو هیچ کمالی از کمالات برای انسان متکامل فرض نمی شود جز اینکه پیامبر، به آن مقام نایل آمده است.


منابع :

  1. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 8 صفحه 26

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/110353