رهیافت های پیشنهادی در گفتگوهای بین دینی

به رغم آن که در نگاهی گذرا و ابتدایی، «ضرورت» گفت و گوی ادیان بدیهی به نظر می رسد و لزوم برگزاری جلسات گفت وگو میان متفکران دینی ادیان مختلف، به ویژه سه دین ابراهیمی، اسلام، مسیحیت و یهودیت که بخش اصلی دینداران کره خاکی را شامل می شوند، اجتناب ناپذیر می نماید، اما آنچه در جریان برگزاری نشست ها و جلسات و همایش های گفت وگوی بین دینی در دهه های گذشته اتفاق افتاده، گویای آن است که این مسیر بسیار دشوار و ناهموار است و بر خلاف تصور اولیه، تا رسیدن به مرحله ای که بتوان توقع نتایج کاربردی و عملی از آن داشت و برای زدودن غبارها و فرو نشاندن امواج سهمگین دین گریزی و دین ستیزی در جهان معاصر، چشم امید به اتخاذ پاره ای بینش ها و روش های مشترک توسط عالمان و پیروان ادیان بست، راه درازی در پیش است. پر واضح است که به دلیل بار ارزشی مثبت «گفتگوی بین دینی»، کمتر عالم و دانشمند دینی را می توان سراغ گرفت که بر لزوم و یا حداقل مفید بودن گفتگوی عالمان دینی تأکید و یا حتی تظاهر نورزد و در مواجهه ای صریح، آن را از اساس و پایه نفی کند و با دادوستد فکری میان رهبران ادیان مخالفت ورزد. اما به واقع، در پشت پرده و ضمیر مکنون متفکران و عالمان ادیان، مسائل جدی دشوار و غامضی مطرح اند که اتخاذ مسیر عملی و کاربردی گفتگوی بین دینی به منظور کسب کمترین نتایج مثبت از آن را با ابهامات فراوان روبرو می کنند. پرسش هایی نظیر این که: اصولا چه ضرورتی برای گفتگوی بین ادیان وجود دارد؟ آیا امکان تفاهم بین دینی از طریق گفتگوی رهبران ادیان وجود دارد؟ آیا گفتگوی بین دینی خود موجب افزایش سوء تفاهم ها و دوری بیشتر پیروان ادیان از یکدیگر نخواهد شد؟ این گفتگوها به کدام نیازها و سؤالات جاری در زندگی پیروان ادیان پاسخ می دهد؟ برگزاری جلسات گفتگو میان متفکران دینی، چگونه می تواند بر دینداران هر یک از ادیان، تأثیر مثبت بگذارد و نتایج و دستاورد مؤثر و رضایت بخشی به ارمغان آورد؟

در یک برنامه ریزی دراز مدت با تشریک مساعی رهبران ادیان، می توان سطوح مختلفی از گفتگوی بین دینی را ترسیم و تدوین کرد. این برنامه می تواند از نقاط آغازینی همچون «شنیدن اندیشه ها و مواضع یکدیگر» به جریان افتد و تا آخرین لایه های ممکن و اغراق آمیز نظیر تشکیل شورای جهانی رهبران ادیان و تصمیم گیری مشترک در تمامی امور جهانی به پیش رود! در این مسیر، مراحلی همچون «تبادل و تفاهم معرفتی و اعتقادی»، «تصحیح نگرش به یکدیگر»، « تصحیح مواضع نسبت به یکدیگر»، «تدوین منشور مشترک دین باوری» و «اتخاذ مواضع مشترک» در امور جهان معاصر قابل پیش بینی اند، اما چنین برنامه ای فرسنگ ها با واقعیت های موجود در دو سوی میزهای گفتگو فاصله دارد و بیش از حد رؤیایی و غیر واقع بینانه است!

تجربه دهه های اخیر گفتگوی بین دینی، بیانگر این واقعیت است که تدوین یک برنامه جامع گفتگو میان ادیان جهانی معاصر و اجرای آن در تمامی ابعاد و چارچوب های پیش بینی شده به صورت همزمان امکان پذیر نیست، بلکه این گفتگو ابتدا باید از نقطه «کاهش بحران ها میان پیروان ادیان» آغاز شود و سپس بر «الزامات و ضرورت های پایدار» گفتگوی بین دینی توافق حاصل شود و در مرحله بعد، پاره ای از موضوعات حساس جهان شمول نظیر «صلح جهانی و نقش ادیان در آن» که بهترین مجال ممکن برای هم اندیشی و همگرایی ادیانند، مورد توجه و تفاهم قرار گیرد و با اتخاذ پاره ای مواضع عملی و کاربردی مشترک، بخشی از آلام و مصایب زندگی انسان معاصر علاج شود و نتیجه بخش بودن مسیر گفتگوی بین دینی برای جوامع بشری به اثبات برسد.

رهیافت های مطرح شده
مروری بر تجربه ها و نتایج گفتگوی بین دینی در دو دهه اخیر، بیانگر این واقعیت است که گفتگوهای انجام شده با هر یک از سه رهیافت: «کاهش بحران ها»، «الزامات و ضرورت ها» و «اتخاذ مواضع مشترک»، هنوز در ابتدای راه است و تا رسیدن به سطح نتیجه بخشی، راه درازی در پیش دارد.

1- کاهش بحران ها میان پیروان ادیان
در پاره ای از جلسات گفتگوی بین دینی، بررسی و علاج وضعیت بحرانی موجود در میان پیروان ادیان، به عنوان مهم ترین و فوری ترین موضوع قابل توجه و بررسی مطرح شده است. از میان فهرست بلند بحران هایی که امروزه پیروان ادیان با آن رو به رو هستند، سه بحران: نفی آموزه های اخلاقی و معنوی ادیان در ساز و کار جهانی، تغییر دین، و ستیز پاره ای از پیروان ادیان با نمادهای مقدس ادیان دیگر، از دیگر بحران ها جدی تر و مخرب تر دانسته شده اند و لزوم بررسی و حل سریع آنها مورد توجه قرار گرفته است.

1- بحران نفی آموزه های اخلاقی و معنوی ادیان
جهانی شدن و کثرت گرایی جهانی، پیامدهای ویرانگری را برای ارزش های اخلاقی و معنوی ادیان موجب شده است. عالمان و پیروان ادیان، می توانند خود را در جایگاه تماشاگرانی منفعل که چاره ای جز تحمل ویرانی های ارزشی و اخلاقی جهان امروز ندارند تلقی کنند و یا اساسا این بحران را منکر شوند! اما همه می دانیم بحران وجود دارد و با رویکردهای منفعلانه، حل نخواهد شد. لذا باید به این سئوال که چگونه گفت وگوی ادیان می تواند به شیوه ای مبتکرانه بحران اخلاقی و معنوی جهان امروز را مهار و علاج کند، پاسخ دهیم. اولین نقطه الزام آور گفت و گوی بین دینی، توجه به این واقعیت است که در برابر بحران فراگیر نفی آموزه های اخلاقی و معنوی در جهان امروز، هیچ دینی نمی تواند به تنهایی با این بحران مقابله کند و برای تلاش مؤثر، نتیجه بخش و همزمان ادیان در مواجهه با بحران اخلاقی و معنوی بشریت، راهی بجز گفتگوی بین دینی وجود ندارد. این گفتگو برای آن که در جهان امروز اثرگذار باشد، باید مستمر، ریشه دار، کاربردی، انتقادی و تفاهم گرایانه باشد. با توجه به این که دست های جهانی شدن می کوشند اعتقادات اخلاقی و معنوی مشترک بین ادیان را از بین ببرند، گفتگوی ادیان باید برای بازگرداندن ارزش ها و تعهدات اخلاقی به درون جوامع کثرت گرای امروزین تلاش کند.

2- بحران تغییر دین
در وضعیت بحران دین ستیزی کنونی، عالمان و پیروان ادیان باید بجای تلاش برای تبلیغ دین خود به منظور تغییر دین پیروان ادیان دیگر، به فکر تبلیغ آموزه های اخلاقی و معنوی مشترک ادیان باشند. جوامع دینی امروز باید آن طرز فکر مبتنی بر گسترش دین خود با تغییر دین دیگران را که از زمان های قدیم، مسیحیت و تا حدی اسلام را احاطه کرده بود، کنار بگذارند. امروزه پیگیری طرح قدیمی میسیونری مسیحیان که تلاش می کرد ادیان سراسر جهان را ریشه کن کند، خدمتی به گسترش ارزش های اخلاقی و معنوی دینی نمی کند و عموما راه کسانی را که از دین خود عدول می کنند، به سوی بی دینی هموار می کند. طبیعی است همه ادیان به «اظهار و تبیین» آموزه ها و ارزش های دینی خود همت گمارند، اما این اظهار و تبیین، با «تبلیغ دین» به منظور تغییر دین مخاطبان، تفاوت و تمایز اساسی دارد. اظهار و تبیین دین، سهیم کردن مخاطب در اعتقادات مذهبی گوینده است، ولی تبلیغ دین، گاه آمیخته با تبلیغات اغواگرانه، زور و پروپاگاندای فریب آمیز است. موضوع تغییر دین و مذهب، موضوع پیچیده ای است که باعث بالا گرفتن تنش های بحران زا در درون و میان جوامع دینی می شود و خشونت و خشم بین دینی، نتایج غریبی برای آن نیستند. اما آموزه های دینی ادیان، ابزارهایی را در اختیار عالمان دینی گذارده اند که به واسطه آنها می توان بر این مشکل فائق آمد.

یکی از موضوعات مهم گفتگوی بین ادیان می تواند در این باره باشد که چه روش هایی «اظهار و تبیین دینی» اند و نقش سازنده در همگرایی و همسویی ادیان ایفا می کنند و چه روش هایی «تبلیغ دینی و کوشش برای تغییر دین» اند و تأثیرات بحران زا و مخرب در روابط بین ادیان بجا می گذارند. برای شکل گیری یک گفتگوی صادقانه بین دینی، باید به سمت تدوین اعتقادات، ارزش ها و آموزه های اخلاقی و معنوی مشترک ادیان گام برداشت و به شیوه های زندگی پیروان ادیان احترام گذارد.

3- بحران ستیز با نمادهای مقدس ادیان دیگر
برخی عالمان و بسیاری از پیروان ادیان، مقابله و ستیز با اعتقادات و مقدسات ادیان دیگر را وظیفه ای جدی برای خود می دانند. این افراد توجه به مخاطرات دین ستیزانه جهان امروز ندارند و از آن غافلند. مشغول شدن پیروان ادیان به مناقشات و بحران های میان خود، بزرگ ترین خدمت به ریزش پیروان ضعیف ادیان و حرکت آنان به سمت بی دینی است. این بحران دلایل روشنی دارد. برخی از عالمان دینی و پیروان ادیان، گفتگوی ادیان را یک تهدید برای دین خود بشمار می آورند و از بابت آن نگرانند و گمان می کنند که گفتگوی بین دینی، بهانه ای برای تضعیف اعتقادات دینی آنها و جذب پیروان دینی شان به سمت دین دیگر است. در پاره ای از موارد این نگرانی به حدی بحران زا شده که برخی از دانشمندان دینی شرکت کننده در جلسات مختلف گفتگوی ادیان را در معرض تهدیدهای هم کیشان خود قرار داده و آنان اتهامات سنگینی را از این بابت تحمل کرده اند. برای حل این بحران، باید به جوامع دینی توضیح داد که گفتگوی ادیان، نه تنها تهدیدی در برابر قدرت و هویت جامعه دینی شان نیست، بلکه موجب تقویت همه ادیان و توسعه دینداری در میان همه انسان ها می شود. رهبران و دانشمندان ادیان باید هوشیار باشند که در گفتگوهای بین دینی و بین المللی، با حرف هایشان موقعیت دیگر ادیان را تضعیف و تهدید نکنند. لازم است دقت بیشتری به کار گرفته شود تا از انجام هر نوع فعالیت یا انتشار هر نوع بیانیه عمومی که ممکن است خطراتی برای دیگر ادیان بیافریند، اجتناب شود. نیز، ایجاد روابط بین پیروان ادیان به صورتی که با حفظ اختلافات دینی خود گردهم آیند تا برای فعالیت های گروهی برنامه ریزی کنند، گفتگوی ادیان را تقویت می کند. دوستی هایی که در میان دینداران ادیان مختلف از طریق همکاری در یک پروژه مشترک شکل می گیرند، اعتماد کافی برای گفتگوی بین دینی فراهم می کنند. این نوع رویکرد به گفتگوی ادیان، رویکرد توده ای نامیده می شود و از آنجا که قصد آن توسعه گفتگوی ادیان است و در میان پیروان ادیان به عنوان عمده ترین سطح جوامع دینی صورت می گیرد، به آن «گفتگوی زندگی» نیز گفته اند. به محض این که با مشارکت طرفین گفتگو، اعتماد لازم در میان آنها شکل می گیرد، نیاز برای بهتر شناختن سنن دینی یکدیگر و فرصت و فضای مناسب برای درک متقابل میان پیروان ادیان ایجاد می شود.

2- اتخاذ مواضع مشترک
توقع اتخاذ مواضع مشترک از جلسات گفتگو میان رهبران ادیان جهانی، چندان نا به جا و دور از انتظار نیست، ولی به هر حال موانع متعددی وجود دارند که پشت سرگذاردن مراحل بحران میان پیروان ادیان و سپس اذعان به ضرورت گفتگو و تعامل بین دینی و رسیدن به مرحله اتخاذ مواضع مشترک را سخت و دشوار می کنند. با این وجود، طی دو دهه گذشته، تغییرات مهمی در رویکردها، برنامه ها و محیط برگزاری گفتگوی ادیان رخ داده و بسیاری از موانع درون دینی و برون دینی در برابر گفتگوی ادیان رفع شده و گرایش رهبران ادیان به سمت اتخاذ مواضع مشترک بیشتر شده است. اکنون برای حل معضلات جهانی ای همچون فرونشاندن نزاع های نژادی و دینی، سیاستمداران چشم امید به گفتگوی ادیان بسته اند و به نظر نمی رسد همزیستی اقوام مختلف جوامع دینی در درون فرهنگ های دیگر، بدون گفتگوی بین دینی و رسیدن به اشتراک مواضع درباره چگونگی همزیستی، امکان پذیر باشد.

از مهم ترین موضوعاتی که تاکنون در گفتگوهای بین دینی برای رسیدن به مواضع مشترک مطرح شده، سه موضوع: «صلح و همزیستی مسالمت آمیز»، «آموزش و پرورش دینی جوانان» و «تدوین یک منشور مشترک برای زندگی دینی»، شمول و فراگیری بیشتری نسبت به سایر موضوعات دارند و زمینه گسترده ای برای اتخاذ مواضع مشترک بین الادیانی فراهم می کنند.

1- گفتگوی بین دینی برای ایجاد صلح
اتخاذ مواضع مشترک رهبران ادیان برای رسیدن به صلح و همزیستی مسالمت آمیز بین پیروان ادیان و عموم انسان ها، در معادلات جهانی امروز می تواند نقشی حیاتی و بی بدیل برای گفتگوی بین ادیان رقم بزند. به ویژه مبانی و مؤلفه های مشترک فراوانی در ادیان ابراهیمی وجود دارند که می توانند راهگشای صلح و همزیستی مسالمت آمیز جوامع بشری گردند.

1- ارزش های درونی مشترک میان ادیان ابراهیمی اسلام، یهودیت و مسیحیت و حتی ادیان بودایی، هندو و نظایر آن، بنیان محکمی برای همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان و ایجاد صلح در میان ملل جهان به وجود می آورند؛ برای مثال ارزش های درونی مشترکی همچون: عشق، محبت، آزادی، عدالت، صلح و بخشش. بیان و توصیف این ارزش های درونی مشترک، اگرچه در متون دینی ادیان به گونه ای متفاوت مطرح شده است، اما درون مایه و جوهره همه آنها یکی است و به مضمون واحد بر می گردد. بدیهی است توصیف ها و تبیین های متون دینی درباره ارزش های مشترک، بر یکدیگر تأثیر می گذارد و به دریافت مفاهیم و مصادیق نزدیک به هم منجر می شود.

2- با وجود آن که اصول عقاید ادیان، تفاوت های فلسفی، ساختاری و زبانی بارزی با یکدیگر دارند، اشتراکات فراوانی را می توان در میان اعتقادات ادیان جستجو کرد و نشان داد. همین عقاید مشترک، می تواند بن مایه جهت دادن بینش ها و نگرش های پیروان ادیان به سوی صلح و همزیستی را فراهم آورد و راه ایفای نقش برجسته ادیان در مسیر ایجاد صلح جهانی و پاسداری از آن را بگشاید.

3- هر یک از ادیان، مناسک و آداب نیایش های معنوی ویژه خود دارند. این مناسک و نیایش ها، به رغم تفاوت های شکلی، ساختاری و ظاهری شان، در اکثر موارد بازنمودهای مشترک معنویت گرایی لبریز شده در مناسک و نیایش های ادیانند و رشته های پنهان در ضمیر پیروان ادیان مختلف را به هم پیوند می دهند. از درون این معنویت لبریز شده، حرکت به سوی صلح جهانی بسیار آسان و سهل الوصول است.

4- ادیان ظرفیت های فراوانی برای تلاش موفق در جهت برقراری صلح جهانی و همزیستی مسالمت آمیز انسان ها دارند. رهبران ادیان می توانند پیوندهای معنوی دینی را در جریان اجرای برنامه های مشترک تقویت کنند و از راه های: برپایی گردهمایی های جهانی دانشمندان و پیروان ادیان، زیارت اماکن مقدسه ادیان، برگزاری جلسات گفت وگو و بحث فعال بین الادیانی، ایجاد مدرسه تشریک مساعی ادیان برای صلح جهانی، اعلام هفته نیایش جهانی ادیان برای صلح، برپایی جشن چند ادیانی تعطیلات مقدس، اعلام هفته بین فرهنگ ها، برپایی نمایشگاه های سمبل های صلح ادیان و حضور در مراسم و جشن های ادیان مختلف، به صلح و همزیستی مسالمت آمیز جهانی یاری رسانند.

2- آموزش و پرورش دینی جوانان
دین گریزی جوانان در دنیای امروز، دردی مشترک برای همه ادیان است. این مشکل به دلیل بحران های مدرنیته غربی و ریشه های دین ستیزانه آن، برای دو دین مسیحیت و یهودیت به مراتب بیش از اسلام مطرح است. هنوز بخش بزرگی از جوانان مسلمان، حضوری گسترده در آیین ها و مناسک مذهبی اسلامی دارند و امواج وسیع دینداری در میان آنها خروشان است. اما به هر حال، مشکل دین گریزی و سست دینی در میان هر سه دین ابراهیمی با شدت و ضعف ویژه هر یک، وجود دارد و لذا بخش قابل توجهی از گفتگوهای بین دینی، می تواند به بررسی چگونگی احیا و رشد دینداری در میان جوانان امروز اختصاص یابد.

بدون تردید آموزش و پرورش دینی، بهترین و پایدارترین روش گسترش دینداری در میان جوانان و کودکان است. در دهه های اخیر، موانع بسیاری در برابر آموزش و پرورش دینی در مدارس و دانشگاه ها بوجود آمده است که لازم است مورد توجه مستقیم رهبران ادیان قرار گیرد و در گفتگوهای بین دینی به بحث و بررسی گذاشته شود. سؤالات فراوانی مطرح اند: در حال حاضر چه منابعی برای آموزش دینی کودکان و جوانان استفاده می شوند؟ آیا این منابع در حد لازم مفیدند؟ گفتگوی ادیان چگونه می تواند به اجرای برنامه های آموزشی دینی در مدارس و دانشگاه ها کمک کند؟ آیا موضوعات درس های دینی که در دانشگاه های سکولار ارئه می شود، می توانند الگوی مفیدی و مؤثری برای دانشجویان باشند؟ طرح های آموزش های دینی چه گونه می توانند درون جوامع کثرت گرا مورد قبول واقع شوند؟

امروزه جوانان در مدارس و دانشگاه ها باید به شناخت بیشتری نسبت به ادیان و سنت های گونه گون دینی جهان برسند. در برخی جوامع، چنین چیزی را می توان با تعلیم آموزگاران و با قرار دادن منابع درسی مناسب در اختیارشان به دست آورد. در دیگر حوزه های اجتماعی وسیاسی، می شود قوانینی وضع کرد که شیوه مطرح شدن این مسائل را در محیط های آموزشی مدون و قانونمند کند. با اعزام دانشجویان و معلمان دینی به درون سنن دینی ادیان دیگر، آنها می توانند از نزدیک با سنت های دینی مختلف آشنا شوند و روابط حقیقی با پیروان ادیان دیگر برقرار کنند؛ این خود شیوه ای بسیار مفید برای توسعه فرهنگ گفت وگوی بین دینی است. برنامه های داد و ستد آموزشی دینی نیز می توانند تنظیم و به اجرا در آیند. این برنامه ها می توانند احترام و شناخت متقابل را بین جوامع دینی افزایش دهند و به غنای محتوایی و نوسازی گفتگوی ادیان کمک کنند.

3- تدوین یک منشور مشترک برای زندگی دینی
زندگی دینی، یک تعهد درونی و یک فراخوان بیرونی به گذران امور زندگی با الهام از منبع قدسی ادیان است. انسان دنیازده امروز، در موارد بسیاری این تعهد را زیر پا گذارده و با وقف تمامی ظرفیت خود برای زندگی این جهانی و مادی، خود را با بحران «معنای زندگی» مواجه ساخته است.

1- امروزه سؤال از «معنای زندگی»، به پرسشی فراگیر برای همه انسان ها تبدیل شده است. سؤالاتی همچون: چه راه ها و منابعی وجود دارد که از آن ها برای زندگی مان معنا و تکامل بگیریم؟ آیا منابعی برای معنویت وجود دارد که زندگی ما را در این دنیای پیچیده، پلورالیسم و همیشه در تغییر تقویت و حمایت کند؟ در دوران معاصر، این سؤال ها نه تنها توسط افرادی که هویت دینی سنتی دارند، مطرح می شود، بلکه دانشمندان، سیاستمداران، اقتصاددانان، تاجران و تمام کسانی است که خلأ و کمبود هدف و گرایش در زندگی بشری را تجربه می کنند نیز، با سؤالاتی این چنین رو به رویند. اکنون انسان ها به دنبال بینش ها و ارزش هایی از زندگی اند که به هستی بشر معنا می بخشد. جستجوی «معنای زندگی»، ندای کسانی است که اعتمادشان را به زندگی در راه جمع آوری مال و قدرت از دست داده اند و پوچی بر آمده از حرص و طمع را با تمام وجود لمس می کنند؛ ندای کسانی که در دنیای تجارت و اقتصاد، به دنبال مبادی و ارزش های اخلاقی به منظور راهبری زندگی اقتصادی انسان هایند، از مشاهده میلیون ها انسانی که گرفتار فقرند، آشفته می شوند؛ ندای کسانی که در عرصه سیاست، ویرانی های ناشی از جنگ ها و درگیری ها را درک می کنند. نسل امروز بشر، با جست وجوی شدید برای یافتن معنا مواجه شده و تمایل عمیقی به سوی معنویت دارد.

2- در جهان امروز، بسیاری از افراد به سنت های ادیان مراجعه می کنند تا منابع معنوی و ارزش هایی را بیابند که به درک حقیقت و معنای واقعی زندگی بشر کمک کند. سنت های دینی در واقع بر پایه درک ها و تحلیل های عمیق ادیان از ماوراء طبیعت، انسان و طبیعت شکل گرفته اند. ادیان وارثان بینش های معنوی و ارزش هایی اند که توسط قدیسان و حکما طی قرن ها معرفی شده و به دست ما رسیده اند. ادیان در پرورش رحمانیت و عدم نفس پرستی، مبارزه برضد بی عدالتی، تکریم ارزش و شأن انسان، نقشی بی بدیل ایفا کرده اند.

3- در دهه های اخیر، بسیاری از جوانان از انعطاف ناپذیری سنت های نهادینه شده پیروان ادیان مختلف و عدم ظرفیت آن ها در ارائه پاسخ به چالش های زندگی روزمره، ناراضی اند و به دلیل وجود تعصباتی که سد راه بصیرت های دینی و حرکت به سوی معنویت عملی در زندگی می شود، برآشفته اند. نگرانی و دغدغه بسیاری از مردم جهان، سوء استفاده از دین یا احساسات دینی در اقدام به خشونت، نزاع، تروریسم و جنگ است.

4- اکنون به تناسب افزایش آگاهی های پیروان ادیان از سنت های دینی یکدیگر و تجربه همزیستی در جوامع مختلف، رفع توهم در مورد مفاهیم، ارزش ها و سنت های دینی یکدیگر ضرورت دارد. اگر به عنوان انسان، قادر به دیدار، گفت و گو، کار کردن و زیستن با یکدیگر، در زندگی روزمره مان هستیم، پس در ادراک شخصی دینی ما به عنوان افراد مذهبی، می تواند دیوارهای سوء تفاهم فرو ریزد. خوشبختانه در دهه های اخیر، متدینان ادیان شروع به درک یکدیگر کرده اند تا آنچه هدف و غایت زندگی است را پیدا کرده و برای عموم انسان ها بازگو نمایند. دینداران ادیان یکدیگر را به عنوان افرادی متعهد به پیگیری ارزش های اخلاقی عالی و اهداف معنوی، تجربه می کنند و پیوسته متوجه نیاز به شناخت دقیق تر از یکدیگر می شوند.

5- در جهان کنونی، وقت آن رسیده است که پیروان ادیان، سنت های راستین دینی یکدیگر را نه به عنوان یک ادعا و یا تهدید، بلکه به عنوان روش هایی الهام بخش و زندگی ساز بنگرند و با احترام به گفتگوی بین دینی، دیوارهای جدایی را بردارند و به یکدیگر در مواجهه با چالش های مشترک فرا روی یاری رسانند. لذا اهمیت کم کردن موانع بین ادیان، به منظور ممکن ساختن استفاده افراد و جوامع از معنویت های غنی سنت های دینی در زندگی فردی و اجتماعی، قابل انکار نیست.

6- آموزه ها و سنت های ادیان، نه به عنوان واقعیت های ساکن و جامد، بلکه همچون رودخانه ای که به انسان ها مسیر تغییر و تکامل را نشان می دهند، جریانی همیشه حرکت زایند. دین به عنوان جزیی کامل از فرهنگ و زندگی، یک جریان متحرک است. بنابراین، دینداران نه فقط به عنوان کسانی که وارث و ادامه دهنده میراث دینی گذشتگان اند، بلکه به عنوان خلق کننده ایده ها و ایده آل هایی که آینده انسان ها را شکل خواهند داد، در دنیای امروز نقش آفرینند. وقتی تعالیم دینی در معنویتی که زندگی ما را اداره می کند فعال نیستند و یا فقط به عنوان سرمایه ای اندیشمندانه نگریسته می شوند، دیگر آن نیرویی که برای دنیا التیام می آورد، نخواهند بود.

7- وقتی زندگی بشری با الهام از ادیان الهی به عنوان منبع تمام رحمانیت ها، در آب های عمیق آرامش درونی و صلح غوطه ور نباشد، آن گاه با طوفان نفرت، کینه و خشونت جلو و عقب دست و پنجه نرم می کند. در حقیقت، بیشتر آشفتگی های بیرونی زندگی بشر امروز، ناشی از نیاز به آرامش است. سنت های دینی، بر رابطه نزدیک بین تغییر درونی و رحمانیت تأکید کرده اند و اهمیت ابعاد منطقی، تجربی، اندیشه ای و عملی زندگی فردی و اجتماعی دینی را یادآور شده اند.

8- اهمیت بسیار زیاد انتقال تربیت دینی از یک نسل به نسل بعدی، بی نیاز از توضیح است. مهم است که هر جامعه دینی، نیاز تقویت جوانان در زمینه آموزه ها و سنت های غنی دینی را درک کند و به این امر، با تدوین یک پروسه یادگیری اهتمام ورزد. می دانیم که خشونت در ذات هیچ دینی نیست و هیچ سنت دینی ای، خشونت را به عنوان تقوا یا ارزش دینی نمی شناسد. در مقابل، عشق، محبت و همزیستی مسالمت آمیز، ارزش هایی اند که در تمام سنت های دینی مشترک اند.

9- چالش هایی که امروزه دینداران در جهان با آن ها مواجه اند، بسیار قوی هستند. دینداران باید به یکدیگر در تلاش جمعی برای واکنش به این چالش ها یاری رسانند. بنابراین، نباید آنچه را که پیروان ادیان می توانند با هم انجام دهند، جداگانه انجام دهند. در عمل جمعی و فعالیت با یکدیگر است که دینداران به درستی می توانند یکدیگر را پیدا کنند و در ایجاد تعهدات مشترک است که با یکدیگر رشد خواهند کرد. گفتگوی بین ادیان می تواند راهی مؤثر و کوتاه به سوی تدوین یک منشور زندگی دینی جهانی باشد و بحران دنیازدگی انسان امروز را علاج کند.

گفتگوی درون دینی
پیش شرط گفتگوی ادیان

پیشرفت گفتگوی ادیان، اغلب نیازمند روشن شدن موضوعاتی در درون سازمان های دینی و انجمن هایی است که در زمینه گفتگوی ادیان قدم بر می دارند. یک گفتگوی درون دینی بهینه، پیش نیازی برای یک گفتگوی ادیان موفق است. جوامع دینی که نتوانند اختلافات بین خودشان را با گفتگوی درون دینی حل و فصل کنند، در گفتگوی ادیان شکست خواهند خورد و به دلیل داشتن معیاری دوگانه، از آنها خرده گرفته خواهد شد. گفتگوی درون دینی، نمونه روشنی از گفتگوی بین دینی است. باید خودمان پیش از دیگران مسئله اختلاف نظر بین اعضای فرقه ها و گرایش های دیگر درون جامعه دینی مان را حل کنیم و این کار را به رهبران ادیان دیگر واگذار نکنیم.


منابع :

  1. مجموعه مقالات دومین سمپوزیوم بین المللی اسلام و مسیحیت ارتدوکس

  2. مجموعه مقالات «دین و دنیای معاصر»، گزارش همایش مرکز گفتگوی ادیان

  3. گزارش همایش «تدوین یک بیانیه مشترک برای زندگی دینی»؛ شورای جهانی کليساها

  4. گزارش همایش «جهانی شدن برای خیر مشترک»؛ جامعه جهانی سیک های کنیا و مؤسسه جهانی شدن برای خیر مشترک

  5. مجموعه مقالات «صلح و عدالت»

  6. گزارش همایش «مذاکره بين الاديانی برای ايجاد صلح»

  7. گزارش همایش «دين و معنويت براي دنياي پر از صلح»

  8. گزارش همایش «لحظه بحرانی در گفت وگوی بین ادیان»

  9. سيد عباس نبوی- نشريه در گستره فرهنگ بين الملل- مقاله رهیافت های پیشنهادی در گفت و گوهای بین دینی دهه های اخیر

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/111856