اخلاقیات، علائم و مراسم مذهبی آیین بودیسم

اخلاقیات دین بودا
بودا ابتدا به پرهیز دعوت مى كند و نصیحت مى نماید.

الف- نباید كردها:
1- موجودات زنده را نباید كشت.
2- اموال دیگران را نباید تصاحب كرد.
3- به ناموس دیگران نباید تجاوز كرد.
4- دروغ نباید گفت.
5- شراب سكر آور نباید نوشید.

ب - باید كردها:
1- باید رنج فردى را ترك كرد.
2- باید در رنج زندگان اندیشید.
3- باید در رنج جامعه جهانى شریك بود.
4- باید حسن نیت داشت.
5- باید دلسوز دیگران بود.
6- باید عفو و بخشش داشت.
7- باید فداكار و خدمتگزار مردم بود.
8- باید از حیله و فریب پرهیز كرد.
9- باید از پرخورى و شكم پرورى دور كرد.
10 باید از لهو و لعب دورى كرد.
11- باید از زیور الات و عطریات پرهیز كرد.
12- باید از خوابیدن در بستر نرم دورى كرد.
13- باید از قبول سیم و زر و مال دنیا دست برداشت.

ج- بودا و زن:
به نظر مى رسد كه در دیدگان بودا زن جزء آلودگى ها باشد، اما در منطق اخلاقى بودا محترم است. به همین دلیل كه مرد را از زنا باز مى دارد و حرمت همسر مرد را واجب مى شمارد. از دیدگاه بودا بدرفتارى آلایش ‍زن است و چشم تنگى آلایش بخشنده، كردارهاى بد در این و آن جهان آلودگى اند.

مراسم و علائم بودائى
مراسم بودائى بر خلاف مراسم پیچیده ودائى؛ بسیار سهل و ساده است. این مراسم به تعلیم خود بودا به یادگار مانده است:
1- تراشیدن سر و صورت كه خود نوعى ریاضت و رنج در جهان مادى است.
2- لباس زرد پوشیدن كه مبین اضطراب درونى یك بودائى مذهب بشمار مى رود.
3- آرامش و تامل درونى، كه هر بودائى در هر روز پس از فراغت از كارهاى روزانه، چند ساعتى در خویش فرو رفته و خود را از جهان مادى بیرون كند.
4- انداختن كشكول بر دوش یا دست؛ بر هر بودائى لازم است كه كشكول گدائى بر دوش یا در دست داشته باشد تا اگر روح نخوت و غرور در او طغیان كند، این عمل وى را تسلیم و آرام سازد.

نیروانا
در سخنان بودا نیروانه بسیار بكار رفته است. نیروانه روح كلام و ایده آل بودا است. نیروانه چون ذات بیمرگى است: ارهت مى كوشد تا از آنچه جاوید نیست، آزادى بیابد و به ذات بی مرگى برسد. نیروانه چون ذات بی مرگى، جاوید و خواستنى است؛ نیك بختى است. رهرو به بی مرگى رسیده، به چنان یقینى آراسته است كه استوارى آن چون استوارى زمین و پایدارى آن چون پایدارى آستانه در است. او چون دریاچه اى است كه از گل و لاى آزاد است؛ بى آلایش و پاك است. او در این حالت آرامش جاوید چهره اى درخشان دارد؛ از این جاویدى جائى است كه در آن نه زمینى است، نه آبى، نه فروغى، نه هوائى، نه نامحدودى مكان، نه محدودى دانستگى، نه ادراك، نه ایستادن، نه رفتن، نه ماندن، نه مرگ، بى پایدارى بى پیشرفت و بى پایگاه است؛ این پایان رنج است. مسیر نیروانه؛ بودا مى گوید: همه چیز جهان در آتش است و از آتش ‍ مى سوزد. چیزها از چه در آتش اند؟ از آتش شهوت، كینه و فریب. من مى گویم كه از زاییده شدن، مرگ، پیرى، اندوه و زارى، رنج و غم و نومیدى است كه چیزها در آتش اند. رهروى كه راه هشتگانه عالى را پیموده و به فرونشاندن این سه آتش توفیق یافته، سردى و آرامش آن را مى شناسد. رهرو اگر در سیر عوالم درونى خود به نیروانه برسد و زیست او همچنان برقرار باشد، نیروانه او ذات نیروانه با در كار بودن بنیاد خوانده مى شود. مراد از بنیاد همان پنج بخش هستى ساز است و از آنجا كه ندانستن و تشنگى (دو علت دوباره زائیده شدن)، به آنها مى چسبند، آن را بنیاد خوانده اند. رهرو كامل یا هرهت اگر در مسیر خود به نیروانه دست یابد، و این همزمان با مرگ او باشد، آن را ذات نیروانه با در كار بودن بنیاد مى خوانند كه به پرى نیروانه هم معروف است. باید توجه داشت كه این دو مقام نیروانه دو نیروانه جداگانه نیستند، بلكه به اعتبار آن كه ارهت آنگاه كه زیست او برقرار باشد، یا آن كه در مرگ به نیروانه رسیده باشد، یكى از این دو نام به نیروانه او داده مى شود. نیروانه، ذات بیمرگى است. سراسر راه هشتگانه عالى و به طور كلى همه ذمه راه میانه وسیله رسیدن به مقصود، یعنى نیروانه است كه آغاز آن آزادى و اوج آن ذات بی مرگى است. در آئین بودا آگاهى مقام برجسته اى دارد. آگاهى یعنى توجه همراه با هوشیارى و كوشش و همت است و بنیاد هر گونه پیشرفتى در زندگى رهروى است. آگاهى نیز بنیاد همه حالت هاى شایسته است و نیرومندترین این حالت ها به شمار مى آید. آخرین سخن بودا به هنگام مرگ این بود كه گفت: بیدار و هوشیار كوشش كنید.

شهوت و كینه و فریب:
(سه آتش یا سه ریشه (شهوت؛ یعنى اندیشه نادرست، ادراك ناپاكى، كشتن، دزدیدن، كامجوئى، دروغ گوئى، بدگوئى، درشتگوئى، یاوه گوئى، حرض، بدخواهى، و نظرهاى نادرست، اینها چیزهائى هستند كه یا از شهوت یا از كینه یا از فریب پیدا مى شوند. یعنى دشمنى و خشم، فریب؛ یعنى دانستن درغین، اندیشه نابجا و نادانى است. این سه، ریشه هاى كردارهاى ناشایسته اند. مراد از ریشه یا علت آن شرایطى است كه بودنشان تعیین كننده ویژگى اخلاقى یك كردار ارادى است. بیمرگى، راه بیمرگى؛ راه، حالت جنبه منفى نیروانه است كه به طور مثبت برترین آزادى معنوى است. بیمرگى به ذات جاوید نیروانه اشاره مى كند.

شریفان
مراد از شریفان، همان آریاهاست، مراد از آریائى در متن هاى بودائى، صفت نجیب، عالى و شریف است نه صفت یك نژاد خاص.

ارهت
ارهت؛ یعنى مرد تمام، مرد ارزنده. و یكى از چهارتن شریف. و این چهار تن انسانهاى ایده آل فلسفه بودا مى باشند:
1- به رود رسیده یا سوته پننه.
2- یك بار باز آمده یا سكد آگامى.
3- بى بازگشت یا آناگامى.
4- ارهت یا مرد تمام.
آزادى از بند (یوگا) به معناى یوغ و بند است و در اصطلاح به چهار آلودگى گفته مى شود كه همان كام، وجود، نظرهاى نادرست و نادانى است. یوگا كاهما یعنى آزادى از چهار آلودگى.

رهرو
در لغت به معناى گدا و درویش است. ولى در اصطلاح بودائى به كسى گفته مى شود كه راه هشتگانه عالى را در انجمن رهروان مى پیماید. در زمان بودا، در هند، مرتاضان دوره گرد بسیار بوده اند كه همه را به نام پارى باجاكا مى خوانده اند. نام اینان بارها در متن هاى كهن بودایى آورده شده است. و اغلب نیز به نام عمومى تر سمنه براهمنه نامیده شده اند. اینان گاهى گروه وار و در جرگه هاى گوناگون مى زیستند. در یوزگى مى كردند، زندگانى مرتاضانه در پیش مى گرفتند و بى خانمان بودند، ویژگى برجسته شان بینوائى، بى جفت و بى فرزند بودن و ساده زیستن بود. هم اینان بودند كه راه را براى انجمن رهروان بودائى باز كردند. رهرو زن، بكونى، و بكشونى خوانده مى شود.


منابع :

  1. حسین توفیقى- آشنایى با ادیان بزرگ- صفحه 45 به بعد

  2. جان بى ناس- تاریخ جامع ادیان- ترجمه على اصغر حکمت- صفحه 204، 188و 189

  3. غلامعلى آریا- آشنایى با تاریخ ادیان- صفحه 73، 47 و 72

  4. عبداللّه مبلغى آبادانى- تاريخ اديان و مذاهب جهان- جلد اول

  5. داریوش شایگان- ادیان و مکتب های فلسفی هند- صفحه 167-161

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/111996