شبهه معجزه و تغییر در سنت الهى

شبهه معجزه و تغییر در سنت الهى

برخی بر اساس مبانی نقلی شبهه ای را پیرامون مسأله اعجاز انبیاء ذکر نموده اند که: سنت الهى بر این، جارى شده که هر پدیده اى را از راه علت خاصى به وجود بیاورد، و طبق آیات کریمه قرآن سنتهاى الهى، تغییر و تبدیلى نخواهد یافت. به طور مثال خداوند در قرآن می فرماید:
1- «سنة الله فى الذین خلوا من قبل و لن تجد لسنة الله تبدیلا؛ این سنت خدا درباره ى کسانى است که پیش تر بوده اند، و در سنت خدا هرگز تغییرى نخواهى یافت.» (احزاب/ 62)
2- «سنة من قد أرسلنا قبلک من رسلنا و لا تجد لسنتنا تحویلا؛ (مانند) سنت (ما در حمایت) پیامبرانى که پیش از تو فرستادیم، و براى سنت و قانون ما تغییرى نخواهى یافت.» (اسراء/ 77)
3- «استکبارا فى الأرض و مکر السیى و لا یحیق المکر السیئ إلا بأهله فهل ینظرون إلا سنت الأولین فلن تجد لسنت الله تبدیلا و لن تجد لسنت الله تحویلا؛ (زیرا انگیزه ى آنها) گردنکشى در زمین و نیرنگ زشت بود، و نیرنگ زشت جز دامن صاحبش را نگیرد. پس آیا جز سنت (و سرنوشت شوم) پیشینیان را انتظار مى برند؟» (فاطر/ 43)
4- «سنة الله التى قد خلت من قبل و لن تجد لسنة الله تبدیلا؛ سنت الهى است که در گذشته نیز بوده است، و هرگز براى سنت الهى تغییرى نخواهى یافت.» (فتح/ 23)
در نتیجه می گویند: خرق عادت که به منزله تغییر و تبدیل در سنت الهى است به وسیله چنین آیاتى نفى مى شود.

عناصر منطقی شبهه

1- سنت الهى بر این، جارى شده که هر پدیده اى از راه علت خاصى به وجود بیاید.
2- طبق آیات قرآن سنت هاى الهى، تغییر و تبدیلى نخواهد یافت.
3- معجزه که به منزله تغییر و تبدیل در سنت الهى است به وسیله چنین آیاتى نفى مى شود.

پاسخ شبهه

در این شبهه به آیات قرآنى، استناد شده است. و پاسخ آن این است: انحصار اسباب و علل پدیده ها در اسباب و علل عادى را یکى از سنتهاى تغییرناپذیر الهى شمردن، سخنى است بى دلیل، و نظیر این است که کسى ادعا کند که منحصر بودن علت حرارت در آتش، یکى از سنتهاى تغییرناپذیر الهى است! و در برابر چنین ادعاهایى مى توان گفت که تعدد انواع علل براى انواع معلولها و جانشین شدن اسباب غیر عادى براى اسباب عادى، امرى است که همیشه در جهان وجود داشته و از این روى باید آن را یکى از سنن الهى به شمار آورد و منحصر شدن اسباب به اسباب عادى را تغییرى براى آن تلقى کرد که در آیات کریمه قرآن، نفى شده است.
به هرحال، تفسیر کردن آیاتى که دلالت بر نفى تغییر و تحول در سنتهاى الهى دارد به صورتى که جانشین ناپذیرى اسباب عادى به عنوان یکى از آن سنتهاى تغییرناپذیر به حساب آید تفسیرى است بى دلیل. بلکه آیات فراوانى که دلالت بر وقوع معجزات و خوارق عادت دارد، دلیل محکمى بر عدم صحت این تفسیر مى باشد. در اینجا به طور اجمال، باید گفت: این دسته از آیات شریفه، ناظر به نفى تخلف معلول از علت است نه نفى تعدد علت و جانشین شدن علت غیرعادى نسبت به علت عادى، بلکه شاید بتوان گفت که قدر متیقن از مورد این آیات، تأثیر اسباب و علل غیرعادى است.

سنتهاى تغییر ناپذیر الهى

در آیات فوق خواندیم که قرآن یکى از سنتهاى تغییر ناپذیر الهى را مساله ریشه کن کردن توطئه گران با یک حمله عمومى ذکر مى کند که در امتهاى پیشین نیز بوده است. نظیر این تعبیر در مورد دیگرى از قرآن نیز آمده است.از جمله در همین سوره احزاب آیه 38 بعد از آنکه اجازه شکستن سنت غلط جاهلى را در مورد تحریم "همسر مطلقه پسر خوانده" صادر مى کند، مى فرماید: براى پیامبر گناه و جرمى نیست که اوامر الهى را هر چه باشد اجرا کند، سپس مى افزاید: «سنة الله فی الذین خلوا من قبل و کان أمر الله قدرا مقدورا؛ در این سنت پروردگار است که در اقوام پیشین و انبیاء سلف نیز بوده است و فرمان خدا بر اساس معیارهاى ثابت و تغییرناپذیرى بوده است.»
در سوره فاطر آیه 43 بعد از آنکه اقوام کافر و مجرم را تهدید به هلاکت مى کند مى فرماید: «فهل ینظرون إلا سنت الأولین فلن تجد لسنت الله تبدیلا و لن تجد لسنت الله تحویلا؛ آیا آنها انتظار همان سرنوشت شومى را مى کشند که اقوام نخستین را در برگرفت؟ اما هرگز براى سنت الهى تبدیلى نمى یابى و هیچگاه براى سنت الهى دگرگونى نمى بینى بر سر اینان همان فرود مى آید که بر سر آنان آمد!»
در آیه 85 سوره غافر بعد از آنکه تصریح مى کند که ایمان آوردن کفار لجوج از اقوام پیشین به هنگام مشاهده عذاب استیصال مفید واقع نشد، اضافه مى کند: «سنت الله التی قد خلت فی عباده و خسر هنالک الکافرون؛ این سنت الهى است که در گذشته نیز در بندگانش اجرا مى شد، و در آنجا کافران گرفتار زیان و خسران شدند.» و در سوره فتح آیه 23 بعد از آنکه پیروزى مؤمنان و شکست کفار و عدم وجود یار و یاور براى آنها را در جنگها مطرح مى کند مى افزاید: «سنة الله التی قد خلت من قبل و لن تجد لسنة الله تبدیلا؛ این سنت پروردگار است که در گذشته نیز بوده، و هرگز سنت الهى تغییر نمى پذیرد.» و نیز در سوره اسراء آیه 77 هنگامى که توطئه تبعید یا نابودى پیامبر (ص) را بیان مى فرماید اضافه مى کند: اگر آنها این کار خود را عملى مى کردند بعد از تو جز مدت کوتاهى باقى نمى ماندند «سنة من قد أرسلنا قبلک من رسلنا و لا تجد لسنتنا تحویلا؛ این سنت پیامبرانى است که قبل از تو فرستادیم و هرگز دگرگونى در سنت نمى بینى.»
از مجموع این آیات به خوبى استفاده مى شود که منظور از "سنت" در اینگونه موارد قوانین ثابت و اساسى "تکوینى" یا "تشریعى" الهى است که هرگز دگرگونى در آن روى نمى دهد، و به تعبیر دیگر خداوند در عالم تکوین و تشریع اصول و قوانینى دارد که همانند قوانین اساسى مرسوم در میان مردم جهان دستخوش دگرگونى و تغییر نمى شود، این قوانین هم بر اقوام گذشته حاکم بوده است، و هم بر اقوام امروز و آینده حکومت خواهد کرد.
یارى پیامبران، شکست کفار، لزوم عمل به فرمانهاى الهى هر چند ناخوشایند محیط باشد، عدم فایده توبه به هنگام نزول عذاب الهى، و مانند اینها جزء این سنتهاى جاودانى مى باشد. این تعبیرات از یک سو به همه رهروان راه حق دلگرمى و آرامش مى بخشد و از سوى دیگر انسجام و وحدت دعوت انبیاء و یکپارچگى قوانین حاکم بر نظام آفرینش و نظام زندگى انسانها را روشن مى سازد، و در حقیقت شاخه اى است از شاخه هاى توحید.


منابع :

  1. آیت الله مصباح یزدی- آموزش عقاید- جلد 1 صفحه 229

  2. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏17 صفحه 435- 436

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/112225