همان گونه که غیبت کردن از گناهان بزرگ است، شرکت در مجلس غیبت و گوش دادن به سخنان غیبت کننده نیز از گناهان بزرک محسوب مى شود، چرا که تمام مفاسد غیبت مربوط به همکارى دو طرف است، (یعنی غیبت کننده و مستمع غیبت)، اگر کسى حاضر نشود به غیبت گوش کند، علاوه بر این که گامى در طریق نهى از منکر برداشته شده ماهیت غیبت نیز از اساس تحقق نمى یابد، نه عیوب کسى فاش مى شود نه آبروى انسانى مى ریزد، نه هتک حرمت مى شود و نه مفاسد دیگر اجتماعى به بار مى آید. به همین دلیل در روایات اسلامى مستمع غیبت همکار غیبت کننده یا به تعبیر روایت، یکى از دو غیبت کننده محسوب شده است. چنان که از رسول خدا (ص) مى خوانیم: «المستمع احد المغتابین» و از على (ع) نقل شده است که فرمود: «السامع للغیبة احد المغتابین».
در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان على (ع) مى خوانیم که هنگامى که مشاهده کرد کسى نزد فرزندش امام حسن (ع) غیبت مى کند فرمود: «یا بنى نزه سمعک عن مثل هذا فانه نظر الى اخبث ما فى وعائه فافرغه فى وعائک؛ فرزندم! گوش خود را از این گونه سخنان پاک دار، چرا که او (غیبت کننده) کثیف ترین چیزى را که در ظرف خود داشت انتخاب کرد و در ظرف تو ریخت». حتى در روایات آمده است که شنونده غیبت باید به دفاع از برادران مسلمانش برخیزد و از طریق حمل به صحت مدافع او باشد. در حدیثى از پیامبر اکرم (ص) مى خوانیم: «من اغتیب عنده اخوه المسلم فاستطاع نصره فلم ینصره خذله الله فى الدنیا و الاخرة؛ کسى که غیبت برادر مسلمانش نزد او شود و توانایى بر یارى او داشته باشد و یاریش نکند، خداوند او را در دنیا و آخرت مخذول مى کند». در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «اذا وقع فى رجل و انت فى ملأ فکن للرجل ناصرا و و للقوم زاجرا و قم عنهم؛ هنگامى که عیب جویى و غیبت کسى را در میان جمع مى کنند و تو در آنجا حضور دارى، او را یارى کن و حاضران را نهى از منکر و از آن مجلس (گناه) برخیز» و نیز از همان حضرت نقل شده است که فرمود: «الساکت شریک المغتاب؛ سکوت کننده شریک غیبت کننده است».
این سخن را با حدیث دیگرى از پیامبر اکرم (ص) پایان مى دهیم فرمود: «الا ومن تطول على اخیه فى غیبة سمعها فیه فى مجلس فردها عنه رد الله عنه الف باب من الشر فى الدنیا و الاخرة، فان هو لم یردها و هو قادر على ردها کان علیه کوزر من اغتابه سبعین مرة؛ کسى که بر برادر مسلمانش منت بگذارد و در برابر غیبتى که از او در مجلسى شنیده دفاع کند، خداوند هزار در از شر و بدى را در دنیا و آخرت از او باز مى گرداند و اگر دفاع نکند در حالى که قادر بر دفاع است هفتاد برابر گناه غیبت کننده بر او خواهد بود». ممکن است این روایت ناظر به مواردى باشد که شخص مستمع انسان صاحب نفوذ و با شخصیتى است در حالى که غیبت کننده چنین نیست، روشن است سکوت چنین شخصى آثار زیانبارش در مورد هتک حرمت آن فرد مسلمان بسیار بیشتر از کلام غیبت کننده است.
دفاع در برابر غیبت
آیا در برابر غیبت کننده باید به دفاع از فرد با ایمانى که غیبت او شده است برخاست مثلا بگوید بشر جایز الخطا است، هر کسى ممکن است در زندگى لغزشى پیدا کند، یا گفته شود ممکن است این کار سهوا یا از روى فراموش کارى انجام شده باشد یا نظر آن شخص فلان موضوع حلال بوده است، باید فعل برادر مسلمان را حمل بر صحت کرد. بنابراین اگر قابل توجیه باشد توجیه کند و اگر قابل توجیه نباشد مى گوید چه بهتر که به جاى غیبت براى او استغفار کنیم، زیرا همه ما در معرض این گونه لغزش ها هستیم.
بعضى از بزرگان فقها معتقدند که دفاع واجب است، از جمله شیخنا الاعظم مرحوم علامه شیخ انصارى در بحث غیبت از مکاسب محرمه است. روایات زیادى نیز درباره لزوم رد غیبت(دفاع از برادر مومن) از معصومین (ع) نقل شده است که مرحوم صاحب کتاب وسائل الشیعه در باب 156 از ابواب احکام العشرة حج گردآورى نموده است از جمله: در حدیثى از پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «یا على من اغتیب عنده اخوه المسلم فاستطاع نصره و لم ینصره خذله الله فی الدنیا و الآخرة؛ کسى که نزد او غیبت برادر مسلمانش شود و توانایى بر یارى او داشته باشد و یاریش نکند خداوند او را در دنیا و آخرت مخذول مى کند». همین تعبیر یا شبیه آن در روایات متعدد دیگرى از پیغمبر اکرم (ص) و امام صادق (ع) نقل شده است.
در حدیث دیگرى از رسول خدا (ص) مى خوانیم که در خطبه اى براى عموم مردم فرمود: «من رد عن اخیه غیبة سمعها فى مجلس رد الله عنه الف باب من الشر فى الدنیا و الاخرة، فان لم یرد عنه و اعجبه کان علیه کوزر من اغتاب؛ کسى که از برادرش غیبتى را که در مجلسى مى شنود رد کند (و در برابر آن دفاع نماید) خداوند هزار در از درهاى بدى را در دنیا و آخرت از او رد مى کند. و اگر آن غیبت را رد نکند و از آن خوشحال شود همانند گناه غیبت کننده براى او خواهد بود» و نیز در حدیث دیگرى از همان بزرگوار نقل شده است که فرمود: «من رد عن عرض اخیه کان له حجابا من النار؛ کسى که از آبروى برادرش دفاع کند حجابى از آتش دوزخ براى او خواهد بود». ولى از مجموع این روایات وجوب دفاع استفاده نمى شود، بلکه نهایت امر، استحباب مؤکد مى توان استفاده کرد، زیرا تعبیر به مخذول کردن که در چند روایت آمده بیش از این نمى رساند که خدا دست از یارى چنین کسى بر مى دارد (چرا که خذلان به معنى ترک نصرت و یارى است) همچنین وعده ثواب بهشت یا نجات از دوزخ که در روایات آمده است آن هم دلیل بر وجوب نخواهد بود، ولى تعبیرى که در روایت دوم آمده است که مانند گناه غیبت کننده براى او مى نویسند دلیل بر وجوب دفاع است، ولى در آن حدیث این گناه در مورد کسى ذکر شده که نه فقط دفاع نمى کند بلکه از غیبت برادر مسلمانش خوشحال هم مى شود.
به هر حال خواه دفاع در برابر غیبت برادر مسلمان واجب باشد و خواه مستحب مؤکد، یکى از وظایف حساس اسلامى است و اگر جنبه نهى از منکر به خود بگیرد به یقین واجب است.