سرگذشت عاموس نبی علیه السلام

سرگذشت عاموس نبی (ع)
عاموس (به عبری:עָמוֹס به معنی بار) یکی از دوازده پیامبر کوچک در عهد عتیق و نویسنده کتاب عاموس بود. عاموس در تقوع یهودا بین بیت لحم و اورشلیم زاده شد. او دو سال قبل از وقوع زمین لرزه، در دوران سلطنت یربعام دوم بر قبایل اسرائیل و سلطنت عزیا بر یهودیه به پیامبری رسید. آغاز پیامبری او را در سال ۷۶۳ قبل از میلاد دانسته اند؛ و بنا به روایات پیش از آن چوپانی می کرده، گله ها را می چرانیده و انجیر مصری می فروخته است. عاموس در بیت ئیل عبادتگاه مذهبی بنی اسرائیل خدمت می کرد. او بعدها به دسیسه در مقابل یربعام متهم شد و امصیا، کاهن اعظم یهود او را تهدید کرد. عاموس داوری امت های آرام، فلسطین، صور، ادوم، عمون، موآب، یهودا و اسرائیل را اعلام کرد. و بت پرستی، تجمل پرستی، گناه و رشوه خواری را محکوم نمود. عاموس پس از انجام مأموریتش به یهودیه بازگشت و در همانجا مرد.
در کتاب مقدس در مورد عاموس نبی آمده عاموس که به شغل چوبانی و انجیر چینی مشغول بود، زمانی که حکومت شمالی در اوج قدرت خود بود برای این خدمت دعوت شد و رد آنجا نبوت نمود. انتقاد آتشین عاموس از زندگی تجملاتی، بت پرستی و انحطاط اخلاقی مردم اسرائیل او را به عنوان یکی از قویترین واعظین آن روزگار مطرح نمود. عاموس نبی داوری خدا بر قوم اسرائیل را به خاطر گناهان و ظلم به فقرا اعلام نمود.

سرگذشت عاموس نبی از دیدگاه جان بی ناس
عاموس ظاهرا بزرگترین پیغمبران بنی اسرائیل در قرن هشتم ق. م است. وی در نواحی سرحدات جنوبی کشور فلسطین زاییده شد. هنوز در آن نواحی ایمان به خدای یهوه در برابر پرستش طبیعت، انحطاط و تنزل نیافته بود. این نکته قابل توجه است که انبیای پیشین همه از نواحی سرحدی کنعان و از شهر تیشبه در ماورای اردن نشات گرفته اند، زیرا که در آنجا ساکنان، همه به احادیث و اخبار موسوی از قدیم معتقد و ثابت مانده بوده اند. عاموس از بلده تقوع، که قصبه کوچکی در 12 میلی اورشلیم بود، برخاسته، به شغل شبانی اشتغال داشت و انجیر بری می چید. وی گله گوسفندان خود را به مراکز پرجمعیت تجاری شمال برد و عرضه کرد. در آن زمان سلطنت اسرائیل در شمال تازه تشکیل شده بود و بعد از شورش ده سبط علیه رحبعام، پسر سلیمان، خود را از یهودیه (در جنوب) متنزع کرده بودند. عاموس با مردم شمال و مراکز اجتماعی و مذهبی آن حدود، در سال 60 ق م آشنا گردید. در آن زمان عزیا بر اسباط دهگانه و در جنوب (یهودیه)، و یربعام دوم در شمال سلطنت می کردند. اوضاع و احوال آنجا (بلاد شمالی) عاموس را اندیشناک ساخت و ملاحظه کرد که به کلی وضع اجتماعی و اقتصادی در آنجا غیر عادی و ناموزون است و طبقات متوسط به واسطه جنگها از میان رفته و دیگران، از غنی و فقیر، در انحطاط اخلاقی فرو افتاده اند و همه کس به مبادی مذهبی و اخلاقی لاابالی و بی اعتنا گردیده، محبت و عدالت و رحم و انصاف و بالاخره دین روحانی از میان رفته است. در این حال او را مکاشفاتی دست داد و به او الهام شد که مردم شمال محکوم به قضای الهی هستند.
پس، بی درنگ به ناحیه سلطنت اسرائیل شتافت و به نام یهوه به نبوت پرداخت. عاموس در بیت ئیل و در سایر نقاط الهامات قلبی خود را به صورت کلمات منظوم و مسجع به تحریر در آورده است و سخنان پر از وعید و تهدید او همه حکایت از یک ایمان راسخ می کنند که بر فنا و زوال محتوم قوم یقین داشته است. این معانی را در کتاب اول (از باب اول تا پنجم) که از صحف عهد عتیق است ملاحظه می توان کرد. خداوند چنین می گوید: «به سبب سه و چهار تقصیر [جرایم پیاپی] اسرائیل، عقوبتش را نخواهم برگردانید، زیرا که مرد عادل را به نقره و مسکین را به زوج نعلین فروختند. و به غبار زمین که بر سر مسکینان است حرص دارند، در راه حلیمان را منحرف می سازند و پسر و پدر به یک دختر در آمده، اسم قدوس مرا بی حرمت می کنند. و بر رختی که گرو می گیرند نزد هر مذبح می خوابند، و شراب جریمه شدگان را در خانه خدای خود می نوشند... ای شما که انصاف را به افسنتین، [چیزی بسیار تلخ]، مبدل می سازید و عدالت را به زمین می اندازید، آن که ثریا و جبار را آفرید و فجر را به سایه موت مبدل ساخت و روز را مثل شب تاریک گردانید و آبهای دریا را خوانده، آنها را بر روی زمین ریخت، یهوه اسم او می باشد. بنابراین چونکه مسکینان را پایمال کردید و هدایای گندم از ایشان گرفتید، خانه ها را از سنگهای تراشیده بنا خواهید نمود، اما در آنها ساکن نخواهید شد و تاکستانهای دلپسند غرس خواهید نمود ولیکن شراب آنها را نخواهید نوشید... وای بر آنان که در صهیون ایمن و در کوه سامره مطمئن هستید که نقبای امتهای اولی که خاندان اسرائیل نزد آنها آمدند می باشند [متن انگلیسی، که چون خدایان در اسرائیلند!]... [شما] که بر تختهای عاج می خوابید و بر بسترها دراز می کشید و بره ها را از گله و گوساله ها را از میان حظیره ها می خورید،[شما] که با نغمه بر بط می سرایید و آلات موسیقی را مثل داود برای خود اختراع می کنید، و شراب را از کاسه ها می نوشید، و خویشتن را به بهترین عطریات تدهین می نمایید [ولی هرگز حتی یک بار رد اندیشه آلام و جراحات ملت و قوم خود نیستید].
این پیام خداوند به بنی اسرائیل است: «زیرا خداوند به خاندان اسرائیل چنین می گوید: مرا بطلبید و زنده بمانید. اما بیت ئیل را مطلبید و به جلجال داخل نشوید و به بئر شبع نروید.... خداوند را بطلبید و زنده مانید، مبادا او مثل آتش در خاندان یوسف افروخته شده، بسوزاند، و کسی در بیت ئیل نباشد که آن را خاموش کند.... من از عیدهای شما نفرت و کراهت دارم، و (عطر) محفلهای مقدس شما را استشمام نخواهم کرد. و اگرچه قربانیهای سوختنی و هدایای آردی (انواع، حلوا و کلوچه و نذری) خود را برای من بگذرانید آن را قبول نخواهم کرد و ذبایح سلامتی پرواریهای شنا را منظور نخواهم داشت. آهنگ سرودهای خود را از من دور کنید زیرا نغمه بر بطهای شما گوش نخواهم کرد. [نه، بگذارید] انصاف مثل آب و عدالت مانند نهر دایمی جاری بشود.»
بدیهی است امصیا، کاهن بیت ایل، از این نبوتهای پرشور عاموس بیمناک شده و به نام پادشاه او را متهم ساخت و رد آن حینی که انذارات و تهدیدات خود را بیان می فرمود او را امر کردند از خاک یهودیه خارج شود. به او گفتند از یهودیه که جایگاه معبد سلطنتی است خارج شود و نقش نبوت خود را بر هر جای دیگر که می خواهد ایفا نماید. عاموس در پاسخ می گفت: «من پیغمبر نیستم و از زمره پیغمبران به شمار نمی آیم، من فقط یک شبانم و انجیر بیابانی گرد می آورم. اما خدای ابدی مرا از میان قوم برانگیخته و به من فرموده است برو و در میان امت اسرائیلی من نبوت کن اینک به آنچه خدای لایزال گفته است گوش فرا دهید....»
عاموس دوری تازه در تبلیغات مذهبی افتتاح کرد. وی کلماتی نوین درباره حقیقت یهوه و ملکوت او پیشگویی کرد و گفت، یهوه عنقریب سپاه خصم را از شمال بر آنها خواهد فرستاد و بنی اسرائیل و مردم فلسطین و دیگر اقوام، چون بین عموم و موآبیان و اهل دمشق و فنیقیه و ادومیها همه گرفتار عقوبت یهوه خواهند شد، زیرا او خداوند مافوق قوای طبیعت است که به خشکی و بی بارانی سه ماه قبل از فصل حصاد مردم را مبتلا خواهد فرمود، و ابرهای ملخ را بر مزارع آنها نازل خواهد ساخت و با طاعون عام سپاه اسرائیل را هلاک خواهد فرمود، و زلزله شدیدی مانند زلزله سدوم و عموره بر بلاد ایشان خواهد گماشت و میدان قدرت او در سراسر روی زمین پهن خواهد بود. وی چنان که گذشت امثال این سخنان را بر قوم می گفت.

 


منابع :

  1. ویلیام گلن، هنری مرتن- کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید- ترجمه فاضل خان همدانی

  2. یاردون سیز- دانشنامه کتاب مقدس- ترجمه بهرام محمدیان

  3. جیمز هاکس- قاموس کتاب مقدس- ترجمه عبدالله شیبانی

  4. جان بی ناس- تاریخ جامع ادیان- ترجمه علی اصغر حکمت- صفحه 507- 510

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/113335