متون دینی مانوی

ارژنگ

مشهور ترین کتاب مانی آردهنگ است که در فارسی ارتنگ و ارژنگ خوانده می شود و سراسر تصویری ست. مانی تمام اساطیر مانوی، داستان آفرینش و اصول اعتقادی آیین خود را در این کتاب به تصویر کشیده است. ارژنگ کتاب مصوری است که اکثر جنبه های مهم آموزه های مانی را به تصویر کشیده است به شیوه ای که حتی برای بیسوادان نیز قابل فهم است. مانی بر این باور بود که سخنانش باید به گونه ای بیان شود که برای همه مردم قابل فهم باشد. کتاب آردهنگ را می توان ابتکار مانی برای تکمیل آموزش آیین خود به توده مردم به ویژه کم سوادان و بیسوادان دانست. در سراسر قرون وسطا در ایران، مانی به نقاشی و صورتگری معروف بود. او به تقلید از چینیان و هندوان برای شرح و توضیح تعالیم خود دست به کار آفرینش نقوش و تصاویر شد. وقتی که دین مانی در ایران نابود شد، مردم اویغور در ترکستان چین و آسیای مرکزی همچنان به آن عقاید پایدار مانده و سلاطین ایشان آن را دین رسمی خود قرار دادند؛ در پایتخت ایشان، شهر چتچو، (chatcho)، قسمتی از کتاب ارژنگ با تصاویر و نقوش به دست آمد که در قرون دوم و سوم هجری نگاشته شده بود و بالاخره آن کتاب مصور را انجیل مانی یا «انگلیون» نیز گفته اند. ظاهرا در عهد غزنویان نسخه ای از کتاب انجیل مانی وجود داشته است. این کتاب شاهکاری هنری بود از هنر خاص مانویان که با کوچ آنان به چین بر هنر این سرزمین تأثیراتی شگرف بر جای گذاشت. با آن که تنها یک کتاب مانی مصور گفته شده، اما در سایر کتاب ها نیز برای پرهیز از یک نواختی تزئیناتی در حاشیه نوشته ها و حتی استفاده از رنگ های مختلف دیده می شود. وی در خط فارسی اصلاحات زیادی انجام داد.

کفالیا (Kephalaia)

اثر مهم دیگری که در نوشته های قبطی به دست ما رسیده، کتابی است که در ترجمه یونانی اش عنوان کفالیا را دارد. به نظر می رسد که این کتاب بیش از 520 صفحه بوده و به فصول (کفالیا) متعددی تقسیم می شده است. کتاب کفالیا یا سخنرانی ها مجموعه گفتارها و تا حدودی پیشگویی های مانی ست. اشعار و ترانه ها و زمزمه های مانوی از شاهکارهای ادبی آن زمان به حساب می آید. سرود مروارید مانی که تازه یافته شده است، منظومه ای عارفانه و دلنشین است. این نوشته گزارشی از آموزه ها، تفاسیر و الهامات مانی است و غالبا او را در حال گفتگو با شاگردانش معرفی می کند. اما مضمون کتاب بسیار پراکنده و مطول است و هیچ نظام مشخصی را ارائه نمی دهد. شاگردان مانی در اینجا گروهی ویژه اند که حواریون عیسی را به یاد می آورند. نویسنده کفالیا آشکارا عیسی را مد نظر داشته است. معلوم نیست که این کتاب را خود مانی نوشته یا یکی از پیروان او. در هر حال این کتاب مربوط به قرن چهارم و اثری عقیدتی و یکی از منابع مهم مانویان به شمار می رود.

دست نوشته های مانوی کلن (Cologne Mani - Codex)
این دست نوشته ها به زبان یونانی و مجموعه ای است کوچک مربوط به قرن پنجم میلادی که اکثر آن از میان رفته و مزین به مینیاتور و دارای عنوان «در تکوین بدن او (مانی)» است. کتاب از زندگی مانی سخن می گوید و شامل سخنان خود مانی است. در سال 1969 بخشی از مجموعه کلن بازسازی و قرائت شد و بدینگونه زندگینامه مانی که دارای سبکی شورانگیز است به دست آمد.

زبور مانوی Psalms Book
زبور مانوی یکی از آثار ادبی دینی عصر ساسانی (قرن سوم و چهارم میلادی) است که نخست به زبان سریانی سروده شد. بیشتر آثار مانی در اصل به سریانی بوده که بعدها به زبانهای دیگر، از جمله پارتی (پهلوی اشکانی)، فارسی میانه (پهلوی ساسانی)، یونانی، قبطی، چینی و جز آن ترجمه گردید. زبور مانوی در سده چهارم مسیحی به یونانی و آنگاه به زبان قبطی ترجمه شد. آلبری، پژوهنده و متخصص زبان قبطی، زبور مانوی را برای نخستین بار قرائت و به انگلیسی ترجمه کرد. ادبیات مانوی به ویژه در بخش زبور و نیایش ها، از نظر احساسات لطیف و شاعرانه ارزش ادبی بسیار چشمگیری دارد. زبور مانوی به پیروی از زبور داود سروده شده است و پیش از دو کتاب مهم دیگر قبطی زبان یعنی، مواعظ و کفالیا، (حدودا در سال 340 ق. م) نوشته شده است.
این کتاب شامل 289 مزمور شماره دار و گروه بیشماری از مزامیر پراکنده است. به جز مزامیر توماس همه مزامیر مانوی یک ویژگی مشترک دارند؛ هر یک با ستایش خداوند، عیسی، مانی، برگزیدگان و شماری از مانویانی که چه بسا جزو شهدا بوده اند، پایان می یابد. در هر نیایش دست کم نام یکی از افراد گرامی داشته می شود. این سرودها نقش مؤثری در دین مانوی داشته و بسیار متنوعند. زهد مانوی در این مزامیر به خوبی منعکس شده است. در یکی از مزامیر آمده است: «کسی که مزموری را به آواز بخواند، مانند کسی است که تاج گل می بافد، آنان که پس از او پاسخ می دهند، چون کسانی اند که گل سرخ به دستشان دهند.» پس می توان نتیجه گرفت که سرودخوان یا چاووشی خوان مانوی به تنهایی شعری را می خوانده و در پایان، همه شرکت کنندگان در نیایشهای دسته جمعی پاره ای از شعر را تکرار می کرده اند. این سنت هنوز در مرثیه خوانی های ایران محفوظ مانده است.

اشعار و مواعظ

نخستین بار پروفسور کارل اسمیت در سال 1930 شماری از دست نوشته های پاپیروس قبطی را در مصر کشف کرد و همو تشخیص داد که دست نوشته های مذکور همان اشعار مانوی است. انتشار این اشعار از سال 1934 آغاز گردید. این پاپیروس های قبطی که اشعار مانوی بر روی آنها نوشته شده مربوط به نیمه دوم سده چهارم مسیحی است که از یونانی ترجمه شده اند و متنهای یونانی نیز از زبان سریانی برگردانده شده بودند. اشعار مانوی به چند زبان نوشته شده اند که عبارتند از:
1- اشعار پارتی یا سرودهایی به زبان پهلوی اشکانی. 2- اشعار فارسی میانه مانوی که شامل نیایشهایی در ستایش ایزدان مانوی است. 3- اشعار قبطی که مهمترین بخش آن سرودهای کتاب زبور مانوی است. این اشعار از لحاظ ادبی بسیار متفاوتند. اشعار و زبور را می توان ادبیات آهنگین دین مانوی برشمرد.
بخش دیگری از ادبیات مانوی مواعظ (به زبان قبطی) است. بخشهای مهمی از این مجموعه قبطی در جنگ جهانی دوم یکسره نابود شدند. نیز باید از اعترافات نام برد که کتاب قواعد اقرار به گناه است. قطعات پراکنده دیگری در جاهای مختلف یافت می شوند که گرچه نمی توانند دوره زندگی مانی را از همه نظر بازسازی کنند، اما تصویری جالب و مشخص از آغاز و انجام فعالیت عمومی او ارائه می دهند. بخشهایی از چنین گزارشهایی در الفهرست، سه قطعه مکشوفه در ترفان و متون گوناگون قبطی مانوی وجود دارند. زندگی مانی به شدت با عناصر افسانه ای درآمیخته که به مقوله زندگی قدیسان تعلق دارد. این نوع گزارش درباره قدیسان ابتدا در روزگار هلنی دیده می شود که بعدا از سوی مسیحیان و نیز مانویان پذیرفته شد و سرانجام در تالیفات اسلامی دیده می شود. داستانهای عهد عتیق تا حدی این الگو را فراهم می کنند. گزارش زندگی مانی تا حد زیادی شبیه به زندگینامه های مسیحی و هلنی است: همان آمیختگی شرح زندگی با داستانهای واقعی از زبان شاهدان عینی، همان تاکیدات بر اوضاع و احوال شگفت انگیز تولد و تهذیب نفس، همان مرگ معجزه آسا، همان وصف سفرهای تبلیغی به سرزمینهای دور، همان ملاقاتها با حکام قدرتمند، همان گزارشهای جالب و سخنان واعظانه و همان تراکم فقرات مختلف نامربوط به هم مانند آنچه در اعمال رسولان وجود دارد.

تعالیم مانی در آثار مخالفان (زرتشتی و مسیحی)

جوامع دینی هم عصر مانی از همان آغاز، تعالیم او را همچون خطری مهم تلقی کردند. جامعه مسیحی و زرتشتی هر دو با تنفر بر ضد وی شوریدند.

رساله شکندگمانیک وزار
موبد کریتر که مانویان او را مسئول اصلی مرگ مانی می دانستند در میان زرتشتیان فعالیت مؤثر و ویژه ای داشت. اما کریتر در این مورد تنها نبود. دشمنی زرتشتیان با دین مانی که قرنها دوام یافت به ویژه در ادبیات وسیع کلامی سده سوم هجری نمودار است، از جمله در رساله شکندگمانیک وزار (گزارش گمان شکن، که از دیدگاه زرتشتی با اسلام، مسیحیت، یهودیت و مانویت برخورد می کند) تمامی فصل شانزدهم به انتقاد از مانی و تعالیم او اختصاص یافته است.

رساله گجستگ ابالیش
رساله گجستگ ابالیش (ابالیش ملعون) بیانگر مناظره ابالیش زندیق و موبد آذر فرنبغ است. نیز در دینکرد، تفاوت دیدگاههای مانویت به نمایندگی شخص مانی و دین زرتشتی به نمایندگی آذرباد مارسپندان، با دوازده موضوع نمایانده شده است. در این اثر از هر فرصتی برای نشان دادن انزجار نسبت به مانی و آموزه های او استفاده شده است.

کتاب اکتا آرخلای اثر هگمونیوس
دین مانی در پایان سده سوم میلادی در غرب نفوذ کرد. الهیون کلیسای باستان کم کم خطر را به چشم می دیدند، در این زمان، نخستین تلاش های ضد مانوی مسیحیان آغاز گشت که حاصل آن کتاب اکتا آرخلای اثر هگمونیوس بود. این کتاب گرچه گزارش یک مسیحی درباره مانی است اما شامل مواد معتبر بسیاری است که توصیفی شخصی از او به دست می دهد و می گوید که مانی کتابی بابلی به دست چپش داشت.

رساله های آگوستین
در پایان سده سوم میلادی آگوستین جوان به آیین مانی گروید و 9 سال در حلقه سامعان زیست. او در طی این نه سال بینش و درک کاملی از تعالیم مانی به دست آورد، اما بعدها به نافذترین چهره مخالف آن تعالیم بدل شد. آگوستین در چند رساله از دین پیشین خود یاد کرده، با آن مخالفت می کند. حتی در رساله هایی نیز که درباره مانویت نیست گهگاه مخالفت خود را نشان می دهد. به هرحال همه آثار آگوستین تقریبا منابع دست اول این دین به شمار می رود به ویژه بنیادنامه.

کتاب مکاتب اثر تئودور برکنای

نیز باید به اثر مهم دیگری اشاره کنیم. کتاب مکاتب اثر تئودور برکنای، نویسنده سوری سده هشتم که از مآخذ سریانی دین مانی است. در میان نویسندگان ایرانی ابن ندیم در الفهرست خود بر اساس نوشته های اصیل مانوی گزارشی از آنها به دست داده است. نیز ابوریحان بیرونی گزارش تازه و بی طرفانه ای از مانویت در کتابهای خود آورده است که از نظر اهمیت همتای الفهرست است. پیش از آنکه دست نوشته های مانوی کشف شوند، آثار آگوستین، بیرونی، ابن ندیم و هگمونیوس منابع بنیادی مانویت به شمار می رفت. گرچه امروزه بازیافتهای تازه تری داریم اما برخی از آثار نویسندگان مخالف با مانویت هنوز اهمیت شایانی دارند زیرا متضمن آگاهی هایی ارزشمند و شایسته اند.
آثار مانی و رسالات و سخنان او را پیروان او به زبانهای مختلف، فارسی، پهلوی اشکانی، سغدی، چینی، یونانی، قبطی و لاتینی ترجمه کردند. بیشتر این کتابها یا رساله ها به زبان سریانى و یا زبان آرامى خاورى نوشته شده است. پیروان مانى کتابهایى جعل کرده و به او نسبت دادند، مانند کتاب کفالایا (فصول) که به منظور ترویج دین مانى نوشته شده بود و آثار دیگر از قبیل نیایش ها و مواعظ و تاریخ هاى جامعه مانوى و یا عبارات خستوانى و غیره؛ ولى هیچ کدام از این نوشته ها پایه هاى اصلى دین وى را متزلزل نکرده اند.
روزگارى دراز تنها منبع اطلاعات موجود درباره مانى، نوشته هاى مخالفان دین وى بود که به منظور رد و جرح عقاید مانى نوشته شده بود. ولى کشفهاى بسیار مهم سالهاى آخر سده 19 و آغاز سده 20 میلادى که در منطقه تورفان و ترکستان چین، و در کانسو و در غارهاى نزدیک تون هونگ و نیز نوشته هائى که در فیوم (1931 م) در مدینه مادى به دست آمد، مدارک بسیار استوار و اصیل در اختیار پژوهندگان گذاشت. این مدارک که عبارت از کتابها و نوشته هاى پوسیده با تجلید و نقاشى هاى زیباست، هنوز کاملا خوانده نشده است.
بخش مهمى از این نوشته ها به زبان اصلى نویسندگان آن به دست ما نرسیده، بلکه بیشتر ترجمه هایى است به زبان چینى یا ایغورى یا به یکى از زبانهاى ایرانى (سغدى، پارتى، پارسى) در ترکستان و یا به زبان قبطى در مصر. نوشته هاى مانى به چندین زبان تألیف و ترجمه شده است. در اویل سده بیستم میلادی آثاری از مانی و مانویان به زبانهای فارسی میانه، پهلوی اشکانی، سغدی و چینی از ترفان، واقع در ترکستان چین، به دست آمد. پیش از به دست آمدن آثار مانی و مانویان، منابع مطالعه درباره مانویت نوشته هایی بودند که مخالفان مانویت یا مورخان و ملل و نحل نویسان در رد بر مانویت و یا در شرح احوال مانی و افکار او نوشته بودند. از جمله نوشته هایی، که به آن استناد می شد، نوشته شهرستانی بود. علامه مجلسی در بحارالانوار شرحی، با استفاده از ملل و نحل شهرستانی و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، در مورد مانی، توضیحاتی را آورده است.


منابع :

  1. حسین توفیقی- آشنایی با ادیان بزرگ- بخش ادیان ایران باستان- مانویت

  2. عبدالله مبلغى آبادانى- تاریخ ادیان و مذاهب جهان- جلد 1- ادیان و مذاهب ایران باستان، مانی

  3. سجاد واعظی منفرد- مقاله یادمانی از مانی- مجله هفت اقلیم- پیش شماره 2

  4. پایگاه اطلاع رسانی کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت

  5. فروزان راسخى- مقاله متون دینى آیین مانى- فصلنامه هفت آسمان- شماره 12 و 13

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/113569