خدا در عقاید و باورهای مردم آفریقا (مذهب)

خداوند پدر مخلوقات
بطور کلى این عقیده که خداوند پدر مخلوقات است در میان اقوام دیگر آفریقا گزارش مى شود، که برخى از نامها یا تنها نام اصلى متشخص آنها به معنى پدر است. ابوت خداوند در نیایش ها نیز مى آید و اشاره دارد که مردم او را پدر شخصى خود محسوب مى کنند که مى توانند با او تماس برقرار نمایند. همینطور در دعاها و نیایش ها، از او به عنوان «پدر» یا «پدرما»، «پدر من»، «پدر بزرگ»، «خداى پدر» یا «پدر پدران من یا ما»، توسط اقوام بامبوتى، آزنده، نوئر، گیکویو و اقوام دیگر یاد مى شود. مفهوم ابوت خدا بیشتر در مواقع احتیاج مانند خطر، ناامیدى، بیمارى، ناراحتى، خشکسالى یا مصیبت مورد نیاز و تجربه است.

نسبت جسمانى و تصورات انسان گونه از خداوند
بعضى از جوامع مادر سالار، بمیا، لوگبارا، نوئر، و اقوام دیگر به انسانها (یا گروه خاصى از آنها) به عنوان «فرزندان خدا» یا «پسران خدا» و یا «خلق خدا» اشاره مى کنند. اعضا و فعالیتهاى بدنى را برخى از جوامع به خدا نسبت مى دهند، در حالى که بقیه تاکید مى کنند که نمى دانند خداوند به چه چیز شبیه است. برخى از جوامع مانند جوامع آکان، گالا، ناندى و اوامو مى گویند که خداوند چشم دارد که تصور مى شود خورشید، ماه یا گنبد آسمان است. بسیارى مى اندیشند که خداوند دعاهاى آنان و آنچه را که مى گذرد مى شنود، اما فقط در یک مورد یعنى قبیله ایلا است که واقعا گفته مى شود خدا گوش دارد. اقوام بامبوتى و جومجون خدا را کسى تصور مى کنند که داراى محاسنى بلند است. جداى از این چند مثال، مردم آفریقا به خداوند نسبت جسمانى نمى دهند. با وجود این در مورد اعمال جسمانى نمونه هاى بیشترى در دست است. در مراسم مذهبى، اهداى قربانیها و نذورات به درگاه خداوند و به این قصد انجام مى گیرد که او آنها را «مى خورد» یا «مى آشامد»، اما مردم این را به گونه استعاره اى درک مى کنند. پیشتر دیده ایم که تصور مى شود خدا هر چیزى را «مى بیند» و «مى شنود». این شیوه اى زنده براى بیان علم مطلق خداوند است. وقتى که قوم بامبوتى بخور یا عود براى خدا مى سوزانند، آشکارا معتقدند که حداقل به طور استعارى آن را «استشمام مى کند». وقتى رعد و برق وجود دارد مردم زولو آن را اینگونه معنى مى کنند که خداوند با شور و شادى بازى مى کند و مردم گیکویو مى اندیشند که رعد و برق صداى مفصل هاى اوست هنگامى که عبور مى کند. زمین لرزه ها را قبایلى مانند بامبوتى و شوگا به معناى قدم زدن خدا تفسیر مى کنند. برخى مانند قبیله شونا مى گویند که او در میان ابرها مى خوابد. شمارى از قبایل معتقدند که خدا عصبانى مى شود و مردم را تنبیه مى کند و جدایى ظاهرى خدا از انسانها عموما به غمگین شدن خدا از اعمال انسانى نسبت داده مى شود. بعضى از این تصورات انسان انگارانه مى تواند حقیقى باشد اما اکثر آنها به نظر مى آید که استعارى، شاعرانه و آیینى هستند. هنگامى که مردم از آنها استفاده مى کنند، شاید همیشه میان این تمایزات فرق نگذارند. هم چنین باید یادآورى کرد که در نهایت هر آن چه ما درباره خدا مى گوییم به اشکال مختلف انسان انگارانه است زیرا در قالب زبانى و صور فکرى انسانى بیان مى شوند. انسان زبانى را که با آن خداوند خود را توصیف مى کند نمى شناسد. هر تصویر ذهنى که ما از خدا بسازیم، در بهترین حالت صورتى انسانى است.

ب ـ خدا، حیوانات، گیاهان
حیوانات و گیاهان غذاى انسان را تشکیل مى دهند، و اهمیت آنها آشکارا بسیار است. مردم آفریقا تداعی هاى مذهبى فراوانى در ارتباط با آنها دارند، که برخى از آنها با مفاهیم مربوط به خداوند مرتبط هستند. افسانه هایى وجود دارد که مى گوید چگونه حیوانات اهلى هم زمان و به همان طریق که انسان خلق شد، آفریده شدند. از اینرو، مردم زولو روایت مى کنند که هم انسانها و هم گله ها از یک نقطه سرچشمه گرفتند، و خدا به انسانها دستور داد و گفت: «بگذار آنها غذاى شما باشند از شیر و گوشتشان بخورید!» اگر رعدو برق، رمه ها را نابود کند، مردم مى گویند که خداوند از میان غذاى خودش براى خود کشتار کرده است، و این براى دهکده اى که در آن اتفاق مى افتد رحمت الهى شناخته مى شود. مردم قبیله آکامبا معتقدند که گله، گوسفندان و بزها اولین انسانها را که خداوند آنها را از آسمان پایین آورد همراهى کردند. قوم ماسایى به جد معتقدند از آنجا که خداوند از همان ابتدا به آنان گله داد، هیچکس دیگرى حق تصاحب آنها را ندارد. بدین ترتیب وظیفه آنان است که به گله قبایل مجاور هجوم برند، بدون این که احساس کنند مرتکب دزدى و سرقت مى شوند. قوم نوئر در افسانه اى مى گویند که خداوند زمانى انسانها را مخیر نمود که بین گله و تفنگ یکى را انتخاب کنند. عرب ها و اروپایی ها تفنگ را برگزیدند، اما قبایل نوئر و دینگا گله را انتخاب کردند. رمه، گوسفندان و بزها براى قربانى و اهداف مذهبى دیگر به کار مى روند و نمونه هاى این کاربرد در سراسر قاره دیده مى شود.

نگرشى مذهبى نسبت به حیوانات
بسیارى از مردم نگرشى مذهبى نسبت به حیواناتشان دارند. بطور مثال مردم قبیله هررو تمام گله ها را مقدس مى دارند وآنها را منشعب از «درخت زندگى» مى دانند که حیات انسان و موجودات زنده از آن آغاز مى شود. آنان فقط زمانى از گوشت آنها مى خورند که در مراسم مذهبى قربانى شده باشند. براى مردم دینکا در نهایت سرنوشت هر گاو ماده یا نرى براى قربانى رقم زده مى شود. آنان معتقدند که رمه و کودکان به خدا تعلق دارند، و این که او آنها را از طرف خود به مردم هدیه مى دهد. اهالى ناندى هر روز به پیشگاه خداوند براى سلامت و آسایش رمه هایشان دعا مى کنند. اگرچه هنوز حیوانات وحشى بسیارى در آفریقا وجود دارند، اما اطلاع اندکى در مورد معنا و اهمیت مذهبى آنها وجود دارد. قبایل لانگى و تور و حیوانات درنده، مانند گاومیش و شیر را به خدا ربط مى دهند و آنها را تجلى خداوند در جنبه حضور او در همه جا مى دانند. تعدادى از قبایل (مانند فاجولو هنگام دعا براى باران، خرگوش کوهى را قربانى مى کنند. حیوانات خزنده بیشتر از دیگر حیوانات وحشى در عقاید مذهبى نقش دارند. بعضى از قبایل مانند واگوسو و سیدامو فکر مى کنند که مار فناناپذیر است. قبایل دیگر مارهاى مقدسى خصوصا مانند پیتونها دارند که مردم نباید آنهارا بکشند. تعداد قابل ملاحظه اى ازجوامع مار را به مردگان زنده یا دیگر ارواح انسانى نسبت مى دهند و هنگامى که این حیوانات به خانه هاى مردم مى روند، به آنها غذا و آب داده مى شود. در بسیارى افسانه ها، مارمولک پیام آورى محسوب مى شود که از جانب خداوند پیام مى آورد که انسانها خواهند مرد. از طرف دیگر، بوقلمون پیام آورى است که خبر از جاودانگى و رستاخیز را مى آورد، اما در راه تاخیر کرد و یا پیام را اندکى تغییر داد یا در بیان آن دچار لکنت شد. در این اثنا مارمولک (یا حیوان دیگرى) به صحنه رسید و اخبار غم انگیزى را برزبان راند. از میان پرندگان، جوجه مرغها در بیشتر جوامع براى مقاصد مذهبى مورد استفاده قرار مى گیرند، عمدتا به عنوان قربانیها به درگاه خدا یا موجودات روحانى پست تر و مرده هاى زنده. عنکبوت، اگرچه موجود کوچکى است، در بسیارى از افسانه ها و داستانها ظاهر مى شود. در میان قبایل آکان و آشانتى، عنکبوت مظهر «حکمت» داده مى شود که به معنى عنکبوت بزرگ یعنى «یگانه بزرگ» است.

نگرشى مذهبى نسبت به گیاهان
درختان اساطیرى در تعدادى از داستانها نقش مهمى دارند. بطور مثال، مردم قبیله هررو از «درخت زندگى» خود صحبت مى کنند که گفته مى شود در عالم زیرین قرار دارد و باور بر این است که این درخت منبعى است که همه مظاهر حیات از آن سرچشمه مى گیرد. مردم برخى قبایل مانند نوئر و ساندو معتقدند که انسانها از یک درخت سرچشمه گرفتند. اهالى قبایل دیگر از «درخت ممنوع» علف را در انجام شعائر مذهبى مورد استفاده قرار مى دهند و دعا مى خوانند و پشکشهایى را به پیشگاه خداوند اهدا مى کنند.

ج ـ خدا، پدیده ها و موجودات طبیعى
بسیارى از باورها گزارش مى شوند که با خدا و موجودات و پدیده هاى طبیعى رابطه دارند. مردم آفریقا این ارتباط را جهانى مذهبى مى دانند و این نگرش به طریقى که آنان خدا را در موجودات و پدیده هاى گوناگون مى بینند کاملا نشان داده مى شوند. عموما باور بر این است که خداوند آسمان را همزمان با زمین خلق کرد آسمان همتاى زمین است و مردم آفریقا تصور مى کنند که آسمان مکان سکونت خداست. داستان هایى در سراسر آفریقا نقل مى شود که چگونه در آغاز آسمان و زمین یا به یکدیگر نزدیک یا با طناب و یا با پلى بهم متصل بودند و چطور خداوند به انسانها نزدیک بود. این افسانه ها در ادامه شرح مى دهند که چگونه جدایى اتفاق افتاد.

ارتباط خدا با آسمان در باورهای مردم آفریقا
تا آنجا که به منابع مکتوب موجود مربوط است، تمام مردم آفریقا خدا را به شکلى با آسمان مرتبط مى دانند. کسانى وجود دارند که مى گویند او در آنجا حکومت مى کند اکثریت مى اندیشند که او در آنجا زندگى مى کند و برخى او را با آسمان یکى مى شناسند و یا آسمان را تجلى بزرگ او مى دانند. ما اقوام فراوانى داریم که نامهاى آنها براى خدا به معناى آسمان، هوا یا بالا است. براى نمونه واژه اى که مردم فاجولو و بارى براى خداوند به کار مى برند کلمه نگون لوکى به معنى از «بالا، بر» مى باشد. از این رو، خدا نمى تواند از آسمان جدا باشد، و آسمان نیز نمى تواند از خدا جدا باشد، شى به آفریننده خود اشاره مى کند و اندیشه هایى که درباره آفریننده وجود دارد بر آسمانها و هوا دلالت دارد. خورشید، ماه و ستارگان در اسطوره ها و باورهاى بسیارى از اقوام نقش برجسته اى دارند. مردم زولو روایت مى کنند که وقتى خداوند انسانها را خلق کرده بود، به آنان خورشید و ماه را داد تا روشنایى آنها باشند و بتوانند ببینند. مردم قبیله بالیز توصیف مى کنند. در میان بسیارى از جوامع، خورشید تجلى خود خداوند شناخته مى شود و همچنین کلمه و یا کلمه هم ریشه آن را براى هر دو بکار مى گیرند. نمونه هایى از این قبیل را مى توان در میان مردم قبیله چاگا (رووآ او، قدرت او، جاودانگى او و حتى ماهیت اوست. عقاید مشابهى درباره ماه وجود دارد، اگرچه در مجموع از پیوندهاى کمترى با خدا نسبت به خورشید برخورداراست. هیچ شاهدى مبنى بر این که نامهاى خدا با نامهاى ماه یکى باشد در دست نیست. درمیان قبایلى مانند آکان، بامبوتى، دروبو ماه بسان خدایى مونث ویا رفیق خدا، یا مادر(یاخواهر) خورشید و یا به سادگى به عنوان روح تجسم مى یابد ومردم قبیله زولو فکر مى کنند که ماه دو همسر دارد ستاره هاى صبح و شامگاه (ستاره زهره در وضعیت هاى متفاوت). «ستاره صبح» او را بخوبى غذا مى دهد، و از اینرو بزرگتر مى شود، اما «ستاره شامگاه» به سختى به او غذا مى دهد، لذا لاغرتر مى شود. ازنظر مردم بالى ماه چشم چپ خداست ومردم نوئر بر این باورند که خدا ازطریق یا درماه مى درخشد. تعدادى از جوامع، مانند بانیورو، بوشمن، کاتاب و کاگورو، بخصوص زمانى که ماه نو ظاهر مى شود مراسم مذهبى را ماهانه بجا مى آورند. در مورد ستاره ها، ستاره هاى دنباله دار و شهاب سنگ ها، اطلاع قابل دسترس اندکى وجود دارد. تعدادى از جوامع به عنوان ارواح به آنها تشخص مى بخشند، برخى قبایل مانند قبایل آزنده، بامبوتى و چاگا آنها را فرزندان خدا مى دانند، و دیگر قبایل مانند باوندا و گیکویو و شونا آنها را تجلیات خدا محسوب مى کنند. قوم آکامبا در یک فصل معین موقعیت ستاره ثریا را به میزان ریزش باران تعبیر مى کنند.

باران در باور مذهبی مردم آفریقا
مردم آفریقا باران را یکى از بزرگترین برکات خداوند مى دانند. به آن دلیل، معمولا به او به عنوان «بخشنده باران» اشاره مى کنند. برخى اقوام، مانند الجیو سخن مى گویند با این وجود بین او و باران کاملا تمییز مى گذارند. قبایل دیگر مانند آکامبا و تیو، باران را آب دهان خدا مى دانند، و این نماد رحمت عظیم خداوند است. بسیارى از جوامع به خصوص طى دوره هاى خشکسالى، قربانى، هدایا، و دعاهایى به درگاه خدا در رابطه با باران به جا مى آورند. گزارش مى شود در تمام مناطق قاره آفریقا سازندگان باران وجود دارند که وظیفه آنان درخواست کمک از خدا براى ایجاد باران و یا ممانعت او از بارش بیش از اندازه آن است.
(ادامه دارد...).


منابع :

  1. جان اس.مبیتی- ادیان و فلسفه آفریقایی- مترجم مرضیه شنکایی- نشر ادیان- تاریخ نشر 1383

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/113647