خداشناسی در دوره های مختلف آیین هندو (انواع خدایان)

ب: خدایان آسمانی فرعی:
اینان به سه دسته دوتایی منقسم می شوند:

1. تواشتری و ساویتری
«تواشتری» مظهر صنعت گری و اسلحه سازی است و «ساویتری» مظهر، نماد و معبود اسلحه سحرآمیز و یا قدرت کلام. بدین روی، «تواشتری» را عنصری اساسی در امنیت و پیشرفت به شمار می آورند. او را خالق آذرخش و آذرخش را یکی از سلاح های خدایان معرفی می نمایند. «تواشتری» را عطا کننده طول عمر و برکت می دانند، کسی که زن و مرد را برای یکدیگر شکل می دهد و همان که منی را در رحم سامان می دهد و به اشکال گوناگون انسان و حیوان در می آورد. این خدا حتی شکل دهنده برخی دیگر از خدایان مثل «آگنی» (خدای آتش) دانسته شده و از ازدواج دختر این خدا با مردی، «آشوین ها» (خدایان کشاورزی) پدید آمده اند. البته از این خدا علاوه بر خدایان مذکور، خدایان دیگری نیز پدید آمده اند. «ساویتری» نیروی سخن و معجزه کلام خدایان است. در واقع، در ادیان و آیین های مختلف، نیروی کلام خدا یا خدایان یکی از نکات قابل توجه ای است که مورد عنایت ویژه قرار گرفته است. ساویتری به معنى برانگیزنده، تحریک کننده و جذاب، ناظر به خاصیت و نیروى حیات بخش خورشید است. در ریگ ودا یازده سرود که از مشهورترین سرودهاى ودایى است به او اختصاص دارد و 170 بار ذکر او آمده است. او یکى از قدیمى ترین خدایان ودایى است که همواره مورد خطاب بوده و اکنون نیز برهمنان در نیایش هاى صبحگاهى او را ستایش می کنند. در حالى که سوریه، جنبه عینى و ملموس و خاص خورشید را نمایان مى سازد، ساویتری، خورشید را به عنوان نیروى محرک و برانگیزاننده مردمان به فعالیت معرفى مى کند. این دو خدا در برخى از عبارات ودا یکى شده اند، اما در بیشتر موارد متمایز از یکدیگراند. ساویتری، خدایى زرین و طلایى است. چشم ها، دست ها، زبان و بازوان او طلایى اند. موهاى او زرد است و لباس زرد مایل به قهوه اى به تن دارد و داراى گردونه و ارابه اى زرین و مزین به زیورآلات است که دو اسب سفید آن را مى کشند و او از طریق جو و هوا، و از مسیرهاى بى گرد و خاک سفر می کند. همه خدایان مطیع امر او یند، و او در جهان و اطراف جهان و براى انسانها روشنایى را آشکار مى سازد و زمین و آسمان را روشن مى کند. او داراى گنج هاى نی کو است و به خدایان بى مرگى و گنج می بخشد. او خالق جهان و خداى همه کائنات است و به مردمان روزى و عمر طولانى عطا می کند و آنان را شادمان مى سازد و روح مردگان را به جایگاه راستى و درستى و منزلگاه صدق هدایت مى کند.

2. پوسان و سکرا
پوسان، به معناى رونق دهنده و شکوفا کننده، در اصل از ایزدان عصر شبانى و دامپرورى و مظهر جنبه بارورى و برکت بخشى خورشید است. پوسان بیشتر به سبب صفت محافظت از گله و رمه شهرت یافته است. او در اصل، محافظ انسان ها در روی کره خاک است و جوامع انسانی را از آسیب محفوظ می دارد. او انسان ها را در جاده ها هدایت می کند و اشیا و حیوانات گم شده را باز می یابد. از این رو، جادوگران و ساحرانی که با این مقوله در ارتباطند او را عبادت می کنند. این خدا را با ازدواج و حاصل خیری نیز مرتبط می دارند. «سکرا» مظهر شجاعت و نشان دهنده این حقیقت است که در جنگ و برخی حالات، که در زندگی رخ می دهد، بی رحمی مورد نیاز است. او نماد روح قهرمانی و شجاعت در میان جنگاوران و به صفات فاتحان موصوف است. از این روست که در «وداها» دایم «سومه» می نوشد و از خود بی خود می شود و به کارهای متهورانه می پردازد. او شخصیت شگفت انگیز و اسرارآمیزى دارد و حامل نیزه، درفش و سیخ است. گله ها را حمایت و هدایت مى کند و محافظ راههاست. او راههاى آسمانى را مى شناسد و مردگان را به منزلگاه پدرا ن راهنمایى مى کند. در ریگ ودا 8 سرود خطاب به اوست و نام او 120 بار، و گاه با ایندره و سومه یاد شده است. پوسان همچنین قوى، خشن، چابک، توانا، مقتدر، فرمانرواى قهرمانان، حافظ جهان و خردمند خوانده شده است.

3. ویواسوات و ویشنو
«ویواسوات» بر اعمال نیاکان نظارت دارد و عقل و خرد نیاکان از طریق او بر زمین نازل می شود. در ریگ ودا، این خدا پدر «یامه»، خدای وادی مردگان، خوانده شده است. به هر حال،این خدا در دیدگاه آیین ودایی از جایگاه و مرتبتی خاص برخوردار است. علاوه بر «یامه»، خدایان دیگری را نیز به او نسبت می دهند. «ویشنو» خدای فرعی عهد ودایی، در دوران باستانی هندو مورد توجه قرار می گرفت. ولی اجمالا در دوران آیین ودایی، این خدا را محافظ کائنات می خواندند.

ویژگى هاى ویشنو در وداها
ویشنو، در ریگ ودا فقط پنج سرود به نام اوست و حدود 100 بار ذکر او آمده است؛ وگرچه در متون ودایى نسبت به چهار خداى پیشین از جایگاه و منزلت کمترى برخوردار است، از لحاظ تاریخى مهمترین خداى خورشید و جامع کلیه خواص و کیفیات به شمار می رود و یکى از دو خداى مهم و بزرگ هندویى جدید است. او خداوند و خالق و فرمانرواى همه است و به همین دلیل، خداى خدایان خوانده شده است. او از همه خدایان برتر، و از همه قدرتمندان، قوى تر است. هیچ کس نمى تواند به جلال و عظمت او نزدیک شود. اوست که گنبد پهناور آسمان را نگه می دارد، و دو جهان را از هم جدا و متمایز می سازد، و زمین را با میخ هایى محکم نگاه می دارد و عرش یا منزلگاه اعلى را مکان خود قرار داده است. او خدایى جوان است، اما بدن و جسمى پهناور و گسترده دارد. او مظهر نیروى آفتاب است و در سه گام، هفت ناحیه جهان را می پیماید و همه چیز را با نور خویش احاطه مى کند. او با گامهاى بلند نواحى سه گانه را مى پیماید و تمام آفریدگان در میان سه گام وسیع او جاى دارند. گام سومش مملو از شراب و عسل است و سرور و شادى مى بخشد. از سه گام او فقط دو گام قابل رؤیت است و گام سوم او ناپیدا و فراتر از فهم و در قلمر و روشن آسمان است. او سه گام خود را به خاطر منافع انسانها برداشت و زمین را به عنوان مسکن و مأوا به انسانها بخشید. برخى سه گام ویشنو را عبارت دانسته اند از مظاهر سه گانه نور، یعنى آتش، برق و خورشید، و بعضى دیگر آن را به سه وضع خورشید یعنى موقع طلوع و هنگام ظهر و وقت غروب تعبیر کرد ه اند. به هر حال مهمترین وجه تمایز ویشنو با سایر خدایان ودایى، سه گامى است که ویشنو با آن پهنه گسترده زمین و آسمان را در مى نوردد و اندازه مى گیرد. او با اندازه گیرى جهان در کار آفرینش شرکت مى کند و گاه همچون اگنى خدایى واسطه ای میان خدایان و انسانها است. او داراى صفاتى چون بخشندگى، نیکویى و نیکخواهى است و او را "نگهدار شکست ناپذیر" نامیده اند. ویشنو در دوره هاى بعد اهمیت بسیارى پیدا می کند و پاسدارى جهان و حفظ قانون و نظم جهان یعنى دهرمه به او واگذار مى شود و تجلیات بسیارى نیز مى یابد.

ج: خدایان فردی:
در میان خدایان آسمانی، تعدادی از خدایان نیز وجود دارند که به آنها «خدایان فردی» گفته می شود: «دیائوس»، «سوریا»، «آشوین ها»، «اوشس».

1- خداى دیئوس
از لحاظ تاریخى کهن ترین خداى آسمان، دیئوس است که هر چند در ریگ ودا سرود مستقلى به نام او نیست، اما با پریتهیوى (به معنى زمین) نخستین زوج خدایان ودایى را تشکیل مى دهد و با هم به عنوان پدر و مادر کیهانى مطرح مى شوند. دیئوس خداى پدر است و پریتهیوى خداى مادر. اورا خدای آسمانی می دانند و با القاب خاصی مثل پدر آسمانی معرفی می نمایند. این خدا را رومیان با نام «ژوپیتر» و در زبان یونانی، با نام «زئوس» می شناسند. نور و رنگ برق، و قوه حاصل خیزی نهفته در باران، همه از اوست. همسر او پریتوی (الهه مادر و خدای طبیعت) است که با الهه یونانی قابل انطباق است. به این زوج، اصطلاحا «Dyava Prthivi» می گویند که به معنای «پدر و مادر جهانی» است و خدایان و انسان ها را زاییده این دو می دانند. این خدا به تدریج، از مقام خدایی پایین آمد و به درجه پدیده های آسمانی همچون روشنایی روز تنزل یافت و به جای این خدا، «وارونا» مطرح گردید.

2- خدای سوریه
سوریه، یکى دیگر از خدایان آسمان و به معناى آفتاب یا خورشید، و در اصل نام خاص و ثابت خورشید و شوهر سپیده دم است. او در کنار اگنى و ایندره، تثلیث خدایان با اهمیت ودایى را تشکیل مى دهد. او چشم آسمان و یا چشم ورونه و میتره است. در ریگ ودا، ضمن ده سرود، مورد ستایش و نیایش قرار می گیرد و گفته می شود که او به وجود آورنده روشنایى و درخشان از نور رحمت است. اشعۀ او همچون آتش سوزان شعله ور است و مى درخشد و به سوى خدایان و مردمان روى مى آورد و بر خانه هاى آنان مى تابد. او پدید آورندۀ روشنایى است و جان و روح همه روندگان و همه ثابتات است و همۀ موجودات به او وابسته اند. او نیز همچون سایر خدایان، پسر دیئوس است. در سرود پوروشه گفته شده است که او از چشم پوروشه به وجود آمده است. به علاوه، نور او وسیله اى است براى آنکه او جهان و جهانیان را حفظ کند. او زندگانى را طولانى مى سازد و بیمارى را دور مى کند. او داراى ارابه اى است که هفت اسب آن را می کشد. «سوریا» همکار «وارونا» است. این خدا، که «خدای خورشید» خوانده می شود،از یک سو، با جسم فیزیکی خورشید، که تجلی عظمت آتش الهی است، انطباق دارد، و از سوی دیگر، منبع و منشأ نور، گرما، حیات و معرفت است. اشراف «سوریا» به جهان، با بروج دوازده گانه خورشید در طول سال نسبت دارد. در واقع، آدی تیاهای دوازده گانه نماینده های او در طول سال هستند. برای هر یک از خدایان، از جمله این خدا، اوصافی ذکر می شود و بر اساس این اوصاف، تماثیلی برای آنها ساخته شده، مورد عبادت قرار می گیرند که در نوع خود، قابل توجهند.

3- خدایان آشوین ها
«آشوین ها» از واژه «آشو» به معنای اسب گرفته شده است. علت اینکه این خدایان را «آشو» می نامد، وجود سر اسب مانند این خدایان است. «آشوین ها، خداوندان اسب ها، خدایان جفتى و توأمان صبحگاهان، پسران دیئوس و خدایانى ذاتا جوان و خوش ترکیب و جذابند که در بسیارى از سرودهاى ودایى مورد خطاب قرار گرفته اند. آنها خدایانى نیکخواه و یارى دهنده اندو چون پدر خود با نور آسمانى پیوند دارند و هر بامداد در گردونه زرینشان که اسب یا پرنده آن ها را می کشد، پیش از اوشس بر آسمان پدیدار مى شوند. آنان مردمان را از رنج، اندوه، شکست و ناکامى نجات مى دهند. مهمترین صفتى که به آنها نسبت داده اند، ناستیه، یعنى حقیقت، است. در اساطیر و حکایات هند، داستان هایی درباره این خدایان وجود دارد که سر این نام گذاری را آشکار می سازد. بر اساس این حکایات، یکی از موجودات الوهی نمی توانست حرارت خورشید را تحمل نماید. از این رو، جای خود را به سایه داد و برای در امان ماندن از نور به داخل جنگل ها رفت. «سوریا» (خدای خورشید) با چشم تیزبینی که داشت، در آن میان او را یافت و سپس خود را به شکل یک اسب بر او متجلی ساخت و با او درآمیخت. محصول این کار پدیدآمدن دو فرزند است با نام «آشوین» که خدای کشاورزی و باروری است.

4- خدای اوشس
اوشس، الهه سپیده دم و خدا بانوى سحرگاهان، دختر دیئوس، عروس سوریه و یکى از زیباترین خدایان است. او تنها ایزد بانویى است که در ریگ ودا بارها مورد خطاب و استدعا واقع شده است. در ریگ ودا حدود 20 سرود خطاب به اوست و بیش از 300 بار ذکر او آمده است. «اوشس» به صورت زنی جوان و زیبا توصیف شده است. او هر روز صبح، جسم زیبای خود را برای نظاره جهانیان عرضه می دارد. او همیشه جوان و زیبا و بیدار کننده همه موجودات است. همه کائنات با نور و طراوت او از خواب برمی خیزند و طعم نور را می چشند. «اوشس» الهه برکت زاست که با نور و ثروت مقارن است. گاو در هند، موجود مقدس است و بقای مردم تا حد زیادی بسته به شیر اوست. «اوشس» را مادر گاوها نامیده اند که سینه های سپید و نورانی اش را عریان می کند تا انسان ها از انوار حیات بخش و جلوه های زیبای آن بهره مند شوند. این الهه چندان با سخاوت نیست؛ زیرا گنه کاران را مجازات می کند و با تیرهای خود، جان انسان ها را می گیرد و چون با طلوع خود، گذشت یک روز را اعلان می نماید، در حقیقت، یادآور نزدیکی مرگ است و خبر از کوتاهی عمر می دهد. بر این اساس، مردم برای طول عمر، دست به دامان او می شوند و برای خرسندی او، به نذر و قربانی و دعا می پردازند. اوشس بیشتر یک شخصیت شاعرانه است تا دینى، و لذا هر چند در مراسم قربانى مربوط به اگنى و سوریه حضور مى یابد، برخلاف سایر خدایان در مراسم تقدیم سومه، سهمى به او اختصاص ندارد. او الهه درخشان و تابان و برانگیزنده سعادت عظیم و بخشنده رزق و صاحب ثروت و گنج هاى فراوان است. با راستان راست، با بزرگان بزرگ، و بخشنده فراوانى و روشنایى است. اشعۀ شگفت انگیز و ابدى او در اطراف جهان پراکنده مى شود. با درخشش خود دشمنان و بدخواهان را دور مى سازد. تنفس و حیات موجودات زنده از اوست. با آتش و خورشید ارتباط دارد. به آفتاب یارى می دهد. پیش از خورشید ظاهر مى شود و راهها را براى عبور او باز مى کند.
(ادامه دارد...).


منابع :

  1. فتح الله مجتبائی- شهر زبیای افلاطون و شاهى آرمانى در ایران باستان- صفحه 77-76

  2. ژان پیربایار- رمزپردازى آتش- ترجمه جلال ستارى- تهران- نشر مرکزى- صفحه 174-177

  3. قدیر س .ا- تفکر فلسفى در هند پیش از اسلام- ترجمه سید فتح اللّه مجتبائى- تاریخ فلسفه در اسلام- تهران- 1373

  4. فصلنامه برهان و عرفان- مقاله خداشناسی ودائی

  5. سیداکبر حسینی- مجله معرفت- شماره 121- مقاله حقیقت غایی در آیین هندو

  6. گزیده اوپانیشدها- ترجمه صادق رضازاده شفق- شرکت انتشارات علمى و فرهنگى- 1367

  7. سید محمدرضا جلالى نائینى- هند در یک نگاه- شیرازه- 1375

  8. ک. م. سن- هندوئیسم- ترجمه ع. پاشائى- فکر روز- 1375

  9. امیرحسین ذکرگو- اسرار اساطیر هند خدایان ودائى- فکر روز- 1377

  10. داریوش شایگان- ادیان و مکتب‌هاى فلسفى هند- امیرکبیر- 1362

  11. یوسف اباذرى و دیگران- ادیان جهان باستان- مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى- 1372- جلد 1

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/113870