نحوه برخورد پیامبر اکرم با کارشکنی های یهود

شیوه مدارا و گذشت

شیوه پیامبر (ص) در برخورد با اهل کتاب، مدارا و گذشت بود. با همه کارشکنی و کینه ورزی هایی که نسبت به پیامبر اکرم (ص) و مسلمانان به کار می بستند، آن حضرت، حقوق انسانی آنها را محترم می شمرد و در رعایت آزادی دینی آنها می کوشید. «در اسلام حتی برای مرد مسلمان، زناشویی با غیر مسلمان را که اهل کتاب باشد جایز نموده، حتی اگر اسلام را هم قبول نکند (گرچه زن مسلمان را از ازدواج با غیر مسلمان منع کرده)، و «ماریه قبطیه» از زنان پیامبر اسلام (ص) که برای وی فرزندی به نام ابراهیم آورد، خود مسیحی است. مقوقس فرمانروای اسکندریه او را به پیامبر هدیه داد» در حالی که دین مسیح ازدواج با زن غیر نصرانی را جایز نمی دانست، مگر آن که دین عیسی را قبول کند و زن نصرانی نیز حق ازدواج با غیر مسیحی نداشت. پیغمبر اسلام از ابتدای ورود به مدینه و پس از آن در برابر همه بدرفتاری یهودیان صبور بود و از نفاقشان چشم می پوشید و آنها را با مسلمانان برابر می گرفت و رسوم دینشان را محترم می داشت.

ایجاد پیمان نامه ها و وفاداری به این پیمان ها

پیامبر برای برقراری آرامش و امنیت در مدینه، پیمان نامه هایی امضاء نموده و به ادیان الهی دیگر آزادی عقیده داد. پیامبر (ص) مدینه را حرم اعلام کرد، و دستور داد مردم در امور اجتماعی همکاری کنند. البته در این پیمان نامه ها گناهکاران و ستمگران استثناء بودند. این پیمان نامه ها از هر جهت به نفع اسلام بود، چون مسلمانان با دشمنان خود اتمام حجت می کردند و مدتی از توطئه آنان در امان بودند. پیامبر (ص) به یهودیان خیبر نامه نوشتند و آنان را دعوت کردند تا به فطرت و حق برگردند، نشانه های پیامبری خود و مسلمانان را که در تورات آمده بود، تذکر دادند. بعد آنها را به چیزهایی که برایشان مقدس است، قسم دادند و فرمودند: «اگر در تورات می یابید که به محمد (ص) ایمان بیاورید، ما شما را به سوی خدا و پیامبر او دعوت می کنیم.»
پیامبر (ص) در تمام مدت بر اساس پیمان نامه ها با یهودیان رفتار می کردند. آن حضرت بر پیمان هایی که با یهودیان بسته بود استوار بود و اگر یکی از آنها بر خلاف پیمان رفتار می کرد به مجازات او اکتفا می کرد و دیگران را به گناه او نمی گرفت. وی با یهودیان مدارا می کرد. وقتی پیمان خود را می شکستند و بر آنها دست می یافت در مجازاتشان حد اعتدال را نگه می داشت و یا به حکم کسی که یهودیان او را به داوری انتخاب کرده بودند رضایت می داد، چون داوری «سعدبن معاذ» درباره یهود بنی قریظه. برای نمونه، پیغمبر (ص) در سال ششم هجری با راهب های کلیسای «سنت کاترن» نزدیک کوه سینا و نیز با مسیحیان پیمانی بست که گذشت و بردباری یا همدردی مذهبی را به ما تعلیم می دهد، چه در این پیمان، پیغمبر برای مسیحیان حقوق و اختیارات و مصونیت و آزادی مهم و قابل ملاحظه ای قائل شده است و مخصوصا به مسلمانان حکم اکید شده که بر طبق مندرجات آن عمل کنند و حتی برای متخلفان مجازات خیلی سخت معین بوده است.
در این عهدنامه اولا خود پیغمبر متعهد شده، سپس به پیروانش امر اکید فرموده است که از مسیحیان دفاع و حمایت کنند، مواظب باشند کسی به آنها آزار نرساند، از معابد و کلیساهایشان دفاع نموده، نگذارند کسی به آنها بی احترامی کند و نیز اقامتگاههای کاهنان و کشیشان را حراست و حفاظت نمایند، از ایشان مالیات یا عوارضی بر خلاف عدل و انصاف نباید گرفته شود، هیچ اسقفی را کسی نمی تواند از قلمرو اسقفی خویش تبعید کند، هیچ مسیحی را نمی شود مجبور بر ترک مذهب خود نمود یا کسی حق ندارد هیچ راهبی را از صومعه خود خارج سازد، هیچ کسی نمی تواند زائر قبر حضرت مسیح را از زیارت منع نماید، کسی نمی تواند هیچ کلیسایی را برای بنای مسجد یا ساختن خانه برای مسلمانان خراب کند، اگر مسیحیان برای مرمت و ترمیم معابد و کلیساهایشان یا در سایر امور مربوط به دیانت و مذهب احتیاج به کمک و همراهی پیدا کنند بر مسلمانان لازم است که به آنان کمک بدهند.

تاکید بر نقاط مشترک ادیان

پیامبر (ص) سعی می کرد با تاکید بر نقاط مشترک ادیان بین آنها اتحاد ایجاد کند. پیامبر برای دعوت به توحید واقعی (کلمه سواء) زحمات زیادی کشیدند. اما اهل کتاب از مسیر توحید منحرف شدند. اهل کتاب هم در مکه و هم در مدینه برای کارشکنی با پیامبر (ص) بحث و مناظره می کردند. آنها می خواستند محبوبیت پیامبر را کم کنند، اما چون پیامبر به منبع علم یعنی خداوند متصل بود، این بحث و مناظره بر حق بودن او را ثابت می کرد. در این بحثها پرسش هایی مطرح می شد. از جمله چگونگی خلقت یعنی خداوند متعال. دانشمندان یهود نزد پیامبر (ص) رفته می پرسیدند این مخلوقات را خدا آفریده است پس خدا را چه کسی آفریده است. پیامبر از هدف آنها آگاه شد و خشمگین شد، اما جبرئیل نازل شد و آیات سوره توحید را بیان کرد. سپس علمای یهود پرسیدند: کیفیت خلقت توسط خدا چگونه بوده و منظور از دست خدا چیست؟ رسول خدا برآشفت، جبرئیل برای دومین بار نازل شد و آیه ۶۷ سوره زمر را تلاوت کرد. خدا در این آیه می فرماید: «آنها خدا را آن گونه که شایسته است، نشناخته اند، در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمان های پیچیده دردست او، خداوند منزه و برتر است از شریک هایی که برای او می پندارند.»
علت ناراحتی پیامبر در برابر سؤالات یهود این بود که آنها عالمان یهود بودند و بر کتاب های دینی آگاهی کامل داشتند و جواب بسیاری از این سؤال ها را می دانستند. این سؤالات برای خوار کردن رسول خدا و گمراهی مردم عادی بود. روزی افرادی از پنج دین: یهود، نصاری، دهریه، ثنویه و مشرکان عرب نزد پیامبر آمدند و گفتند: «ما می گوییم عزیر فرزند خداست و می خواهیم نظر شما را بپرسیم.» پیامبر فرمود «من به خدای یگانه ایمان آوردم و اگر شما برای عزیر کرامتی قائل هستید و می گویید او فرزند خداست پس باید برای حضرت موسی که برای اولین بار تورات را آورد، کرامت بزرگتری قائل باشید، و اگر منظور شما از رابطه فرزندی، رابطه فرزندی زمینی است به معنی زادن و زاده شدن، پس برای خداوند، آفریننده قائل هستید و این کفر است.» بعد از این پاسخ محکم یهود گفتند: «ما را رها کن تا فکر کنیم.»
قضیه دیگر این بود که روزی یهود و نصاری نزد پیامبر رفته گفتند: «بین ما داوری کن.» پیامبر (ص) فرمود «داستان خود را بگویید.» یهود و نصاری هر یک در مورد دیگری گفتند: »ما به خدای واحد حکیم و اولیای او ایمان داریم و دیگری (یهود یا نصاری) بر چیزی از دین و حق نیستند.» پیامبر فرمود: «هر دو شما خلاف کار، فاسق و کافر هستید.» آنها گفتند «ما به تورات و انجیل ایمان داریم پس چگونه کافریم؟» پیامبر فرمود: «این دو کتاب برای راهنمایی شما و نجات از سرگردانی نازل شده اند، اگر به آن عمل نکنید موجب بدبختی شماست و گناهکار خواهید بود.»

استفاده از تحدی

پاسخ دیگری که پیامبر (ص) به کارشکنی های یهود داد این بود که از تحدی استفاده کرد، یعنی آنها را دعوت کرد اگر می توانند مانند قرآن سوره یا آیه ای بیاورند، زیرا پیامبران الهی برای اثبات پیامبری خود معجزاتی دارند، معجزه پیامبر اسلام نیز قرآن کریم است. پس پیامبر برای اثبات حقانیت خود از قرآن استفاده نمود. خداوند در آیات ۲۳ و ۲۴ سوره بقره می فرماید: «اگر می توانید مثل قرآن سوره ای بیاورید.» همچنین در روایتی از امام حسن عسگری (ع) آمده است، خداوند متعال می فرماید: «اگر در آنچه محمد (ص) می گوید، شک دارید سوره ای مانند قرآن از تورات، انجیل، زبور و صحف ابراهیم بیاورید.» این عمل یعنی دعوت به مقابله به مثل تحدی نام دارد، این تحدی نه تنها در مکه و مدینه یعنی در زمان پیامبر (ص) بلکه امروز هم ادامه دارد و برای همه زمان ها است.

روش موعظه و ارشاد
روش دیگر پیامبر در برخورد با کارشکنی ها موعظه و ارشاد آنها بود. وقتی پیامبر (ص) متوجه شد که یهود به عهد خود وفادار نیست و قصد فتنه دارد، آنها را در بازارشان جمع کرد و فرمود: «ای گروه یهود بترسید که همان عذابی که به قریش نازل آمد بر سر شما نازل شود.» یهود بنی قینقاع پاسخ دادند: «از اینکه با مردم بی خبر از فنون جنگی، برخورد کردی مغرور نباش، تو توان رویارویی با ما را نداری.» در این وقت آیه ای از سوره انفال نازل شد که تکلیف پیامبر را روشن کرد. خداوند در این آیه می فرماید: «به طور عادلانه به آنان اعلام کن که پیمانشان لغو شده است، زیرا خداوند خائنان را دوست ندارد.»

مبارزه با فساد فرهنگی و اخلاقی یهود
از کارشکنی های یهود فساد فرهنگی و اخلاقی بود، پیامبر برای نابودی فساد، کارهای جدی انجام داد. پیامبر (ص) ابتدا یهود را هم به اسلام دعوت کردند، اما وقتی آنها پیمان شکنی کرده و فتنه و آشوب ایجاد کردند، پیامبر فرمان جهاد و مبارزه مسلحانه را صادر کرد. البته فرمان جهاد فقط مخصوص یهود نبود و هر قبیله ای را که پیمان شکنی می کرد، شامل بود. بر اساس پیمان نامه، اگر قبیله ای پیمان شکنی می کرد، باید مجازات می شد و مجازات برای مردان اعدام و برای زنان و فرزندان اسارت بود، بعضی قبایل هم مجازات کمتری می شدند و تنها از جامعه مسلمانان اخراج می شدند.


منابع :

  1. مرتضی شیرودی- مقاله یهود و پیامبر- سایت پیامبر اعظم

  2. حسن ابراهیم حسن- تاریخ سیاسى اسلام- ترجمه ابوالقاسم پاینده- صفحه ‏147- 149 و ‏122-120

  3. محمدابراهیم آیتى- تاریخ پیامبر اسلام- صفحه ‏234- 236، ‏368-364

  4. جلال ‏الدین فارسى- پیامبرى و جهاد- صفحه 24- 28، ‏509-508

  5. محمدبن جریر طبری- تاریخ طبرى- ترجمه ابوالقاسم پاینده- جلد 3 ص ‏1006-1003 و 1014-1008، جلد 4 ص ‏1296

  6. رسول جعفریان- تاریخ سیاسى اسلام- جلد 1 صفحه ‏152- ‏154

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/114912