نامهای قیامت؛ روز حساب

به قیامت یوم الحساب نیز اطلاق شده است. گرچه خداوند همیشه حسابرس است و حسیب از نام های مقدس اوست، جز این که در قیامت که روز حساب است این نام مقدس به ظهور کامل می رسد. خداوند در قرآن مجید هشت بار خود را سریع الحساب معرفی کرده است؛ مانند: «لیجزی الله کل نفس ما کسبت إن الله سریع الحساب؛ تا خدا به هر كس هر چه به دست آورده است جزا دهد كه خدا زودشمار است» (ابراهیم/ 51)؛ آیه ی شریفه نخست جزاى اعمال را در روز جزاء بیان نموده و سپس انتقام اخروى خدا را معنا مى کند و مى فهماند که انتقام او از قبیل شکنجه دادن مجرم بخاطر رضایت خاطر نیست، بلکه از باب به ثمر رساندن کشته اعمال است. و به عبارت دیگر از باب رساندن هر کسى به عمل خویش است. و اگر این معنا را با جمله «إن الله سریع الحساب» تعلیل نموده، براى اشاره به این نکته است که پاداش مذکور بدون فاصله و مهلت انجام مى شود، چیزى که هست ظرف ظهور و تحققش آن روز است. و یا خواسته است بفهماند که حکم جزاء و نوشتن آن سریع و دوش به دوش عمل است الا آنکه ظهور و تحقق جزاء در قیامت واقع مى شود. و برگشت هر دو احتمال در حقیقت به یک معنا است.
کاملا روشن است هنگامى که اعمال انسان از میان نرود و با تغییر چهره به سراغ آدمى بیاید دیگر حسابى از آن سریعتر نخواهد بود، و در واقع حسابش همراه خودش است! در بعضى از روایات مى خوانیم: «ان الله تعالى یحاسب الخلائق کلهم فى مقدار لمح البصر؛ خداوند به اندازه یک چشم بر هم زدن حساب همه خلائق را مى رسد»، اصولا محاسبه پروردگار نیاز به زمان ندارد و آنچه در روایت فوق آمده، در حقیقت براى اشاره به کوتاهترین زمان است. باید توجه کرد که: خداوند متعال در جهت رسیدگى حسابها، هرگز مسامحه و سستى نکرده، و حسابها را به سرعت بررسى کرده و انجام مى دهد. و در اینجا دو مطلب روشن مى شود:
أول- نفس انسان در اینجهت خودکار است، یعنى هر عملى که از او سر مى زند، خود در صفحه نفس ثبت مى شود، و محتاج به ضبط و ثبت کردن نباشد، چنانکه ماشینهاى خودکار چنین باشند.
دوم- إحاطه و علم حضورى او به نتائج و آثار أعمال بندگانش، که در هر حال و زمانى از آنها آگاهى دارد. پس براى او هرگز مانعى پیدا نمى شود که از توجه به حسابها خوددارى کرده، و از روشن کردن آنها مسامحه و تعلل کند. و گاهی خود را «أسرع الحاسبین؛ سریعترین حسابرسان است» (انعام/ 62) دانسته است. با آن همه اعمال و پرونده هایى که افراد بشر در طول تاریخ پرغوغاى خود داشته اند به سرعت به تمام حسابهاى آنها رسیدگى مى کند، تا آنجا که در بعضى از روایات وارد شده، «انه سبحانه یحاسب جمیع عباده على مقدار حلب شاة!؛ خداوند حساب تمام بندگان را در زمان کوتاهى به اندازه دوشیدن یک گوسفند رسیدگى مى کند!».
سرعت حساب بندگان به قدرى است که حتى در یک لحظه همه حساب آنها را مى تواند مشخص کند، حتى ذکر زمان دوشیدن یک گوسفند و روایت بالا براى نشان دادن کوتاهى زمان است، و لذا در روایت دیگرى مى خوانیم: «ان الله تعالى یحاسب الخلائق کلهم فى مقدار لمح البصر؛ خداوند حساب همه بندگان را در یک لحظه مى رسد»! و دلیل آن همان است که در تفسیر آیه فوق گذشت، و آن اینکه اعمال آدمى در وجود او و در موجودات اطراف او اثر مى گذارد، یعنى درست همانند ماشین هایى است که مقدار حرکت و کارکرد خود را روى دستگاه هایى با نمره نشان مى دهند! و به تعبیر روشن تر اگر دستگاه هایى دقیقى باشد، مى تواند در چشم انسان تعداد نگاههاى خیانت آمیزى که کرده است، بخواند، و روى زبان انسان تعداد دروغها و تهمت ها و زخم زبانها و سخنان نادرست را مطالعه کند، خلاصه هر یک از اعضاء بدن انسان علاوه بر روح او دستگاه حساب و شمارشى در درون خود دارد و با یک لحظه بررسى حساب آن روشن مى گردد.
و اگر در پاره اى از روایات مى خوانیم که افراد پرمسئولیت و پرثروت محاسباتشان در آن روز طولانى مى شود، در حقیقت نه بخاطر آن است که معطل رسیدگى به اصل حساب شوند بلکه آنها باید در برابر سؤالاتى که نسبت به اعمال آنها مى شود، جوابگویى کنند، یعنى سنگینى بار مسئولیت و لزوم جواب گویى و اتمام حجت زمان دادگاه آنها را طولانى مى کند. مجموع این آیات یک درس کامل تربیتى براى بندگان خدا است، آگاهى خداوند از کوچکترین ذرات این جهان، احاطه علمى او بر همه چیز، قدرت و قهاریت او نسبت به بندگان، اطلاع او از تمام اعمال بشر، نگاهدارى حساب اعمال به وسیله کاتبان دقیق، گرفتن جان او در لحظه معین، برانگیخته شدن او در رستاخیز و سپس رسیدگى دقیق و سریع به تمام کارهاى این انسان.
کیست که ایمان به مجموع این مسائل داشته باشد، و مراقب اعمال خویش نگردد؟ بى حساب ظلم و ستم کند، بى دلیل دروغ بگوید، و بى جهت به دیگران تجاوز کند، آیا این اعمال با ایمان و اعتقاد و توجه به اصول فوق هرگز جمع مى شود؟! همچنین در مواردی قیامت را یوم الحساب خاطرنشان ساخته است، مانند: «إن الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب؛ بر آنان که از راه خدا منحرف شدند عذاب سختی است؛ زیرا روز حساب را فراموش کردند» (ص/ 26). همچنین می فرماید: «هذا ما توعدون لیوم الحساب؛ این نعمت های بهشتی (مانند باغ های پر از میوه، تخت های مرصع و حوران جوان و با عفت) همان چیزی است که شما برای روز حساب به آنان وعده داد می شوید» (ص/ 53). از آن جا که مسافت میان این پاداش و انسان در ایمان و کردار نیک تمثل و تجسم مى یابد، بى یقین این آیه به طور طبیعى بر دعوت بدان شامل مى شود. و قرآن کلمه «الحساب» را براى تأکید بر همین حقیقت به کار برده است، و اگر پاداش بدون کردارى به دست مى آمد، در آن صورت حساب براى چه بود؟!


منابع :

  1. جوادی آملی- تفسیرموضوعی- ج 4 صفحه 322 و 371

  2. سید محمدحسین طباطبائی- ترجمه المیزان- ج‏ 12 صفحه 130

  3. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- ج‏ 5 صفحه 275 و ج‏ 10 صفحه 389

  4. میرزا حسن مصطفوی- تفسیر روشن- ج‏ 12 صفحه 292

  5. محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- ج‏ 11 صفحه 376

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/115670