تجسم اعمال انسان از نظر قرآن

عقوبت سیرت همان شرک و اظهار عناد با حق و مبارزه با دعوت رسول (ص) است و هرگز عقوبت و مجازات زیاده بر استحقاق بیگانه نخواهد بود زیرا مجازات و عقوبت سیرت شرک روانى و عناد درونى است که در عالم قیامت بظهور رسیده است و از درون او افروخته شده اعضاء و جوارح بیرونى او را فرا خواهد گرفت. «و ما تجزون إلا ما کنتم تعملون؛ شما جز به اعمالتان جزا داده نمى شوید» (صافات/ 39). در حقیقت همان اعمال شما است که در برابر شما مجسم مى شود و با شما مى ماند و شما را شکنجه و آزار مى دهد، کیفر شما همان عمل خودتان است، همان استکبار و کفر و بى ایمانى، همان تهمت شعر و جنون به آیات الهى و پیامبرش بستن، همان ظلم و بیدادگریها و زشتکاریها.
سرتاسر قرآن فریاد میزند که خداوند ذره اى ظلم نمی کند زیرا عادل است و زائد بر استحقاق عذاب نمی فرماید: «و ما ظلمناهم و لکن ظلموا أنفسهم؛ و ما به آنان ستم نكرديم ولى آنان به خودشان ستم كردند» (هود/ 101)، «و ما ظلمناهم و لکن کانوا أنفسهم یظلمون؛ و ما بر آنان ستم نكرديم بلكه آنها به خود ستم میكردند» (نحل/ 118)، «و ما ظلمناهم و لکن کانوا هم الظالمین؛ و ما بر ايشان ستم نكرديم بلكه خود ستمكار بودند» (زخرف/ 76). «إن الله لا یظلم مثقال ذرة؛ در حقيقت‏ خدا هم‏وزن ذره ‏اى ستم نمیكند» (نساء/ 40)، «إن الله لا یظلم الناس شیئا و لکن الناس أنفسهم یظلمون؛ خدا به هيچ وجه به مردم ستم نمی‏كند ليكن مردم خود بر خويشتن ستم میكنند» (یونس/ 44)، «و لا یظلم ربک أحدا؛ و پروردگار تو به هيچ كس ستم روا نمی‏دارد» (کهف/ 49)، و غیر ذلک من الآیات و بالجمله زائد بر استحقاق عذاب نمی فرماید بلکه بسا از بسیارى عفو می فرماید مثل عصات مؤمنین که می فرماید: «و ما أصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفوا عن کثیر؛ و هر [گونه] مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسيارى درمی‏گذرد» (شورى/ 30)، بلى در طرف مثوبات و اعمال صالحه بسا اضعاف مضاعف خداوند اجر می دهد: «من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها و من جاء بالسیئة فلا یجزى إلا مثلها و هم لا یظلمون؛ هر كس كار نيكى بياورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر كس كار بدى بياورد جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود» (انعام/ 160)، انسان باید در دنیا خود را به این امراض و این معاصى مبتلا نکند و اگر مبتلا شد تا در دنیا است معالجه کند به توبه و انابه که می فرماید: «إنما التوبة على الله للذین یعملون السوء بجهالة ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم وکان الله علیما حکیما* و لیست التوبة للذین یعملون السیئات حتى إذا حضر أحدهم الموت قال إنی تبت الآن و لا الذین یموتون و هم کفار أولئک أعتدنا لهم عذابا ألیما؛ توبه نزد خداوند تنها براى كسانى است كه از روى نادانى مرتكب گناه می‏شوند سپس به زودى توبه میكنند اينانند كه خدا توبه‏ شان را میپذيرد و خداوند داناى حكيم است* و توبه كسانى كه گناه می‏كنند تا وقتى كه مرگ يكى از ايشان دررسد میگويد اكنون توبه كردم پذيرفته نيست و [نيز توبه] كسانى كه در حال كفر میميرند پذيرفته نخواهد بود آنانند كه برايشان عذابى دردناك آماده كرده ‏ايم» (نساء/ 17-18)، و به اعمال صالحه که می فرماید: «إن الحسنات یذهبن السیئات؛ زيرا خوبيها بديها را از ميان می‏برد» (هود/ 114).
این آیه مسئولیت کامل نسبت به هر کارى را که از دست انسان برآید از گفتار و کردار و رفتار در نفس آدمى ژرف و تأکید مى کند. پیامبر (ص) گوید: «چون مرا به آسمان برداشتند وارد بهشت شدم و دیدم فرشتگان بنایى برمى آورند و خشتى از طلا و خشتى از نقره مى نهند، و بسا که دست نگه مى دارند، به ایشان گفتم: از چیست که گاه بنا مى کنید و گاه از کار بنا باز مى مانید؟ گفتند: براى آن که مصالح به ما برسانند، گفتم: مصالح شما چیست؟ گفتند: این گفته مؤمن در دنیا که گوید: «سبحان الله، و الحمد لله، و لا اله الا الله، و الله أکبر» چون این سخن را بگوید بنا را مى سازیم و چون بازماند ما نیز از کار باز مى مانیم». کسى که این حقیقت را احساس کند که آینده اش در گرو کردار اوست تمام کوشش خود را براى درست سازى و استوارى و بناى آن آینده مطابق آنچه خداى سبحان اراده کند، صرف خواهد کرد.

جزایى که به شما داده شد عین اعمالى است که کرده بودید
در دادگاه عدل الهى جزاء مطابق عمل انجام خواهد گرفت، انسان در عمل مختار است اجبارى در کار نخواهد بود چگونه می توان تصور نمود خدایى که خود را به رحمت معرفى فرموده کسى را بر کفر و خلاف مجبور گرداند چنانچه رأى اشاعره بر این است پس از آن وى را مجازات نماید و گوید این پاداش اعمال خود تو است هرگز چنین نخواهد بود: «هل تجزون إلا ما کنتم تعملون؛ آیا شما جز به کردار خود پاداش داده خواهید شد؟» (نمل/ 90). کبت از ماده ی کب (بر وزن جد) در اصل به معنى افکندن چیزى به صورت بر زمین است و بنابراین ذکر وجوه (صورتها) در آیه فوق از باب تاکید است. افکندن این گروه را به صورت در آتش به عنوان بدترین نوع عذاب است. بعلاوه چون آنها هنگامى که مواجه با حق مى شدند، صورت خود را بر مى گرداندند و با همان صورت از گناه استقبال مى کردند اکنون باید گرفتار چنین مجازاتى شوند.
سیرت هر عمل ارادى و حرکت جوهرى نیل و رسیدن بهمان مقصد است که منتها سیر و کمال آنست که بر حسب اقتضاء نشئه بدان صورت درآمده و بعبارت دیگر سیر و سلوک در قطب مخالفت پروردگار مستلزم بعد و حرمان از رحمت و بالاخره سبب تیرگى و تاریکى قلب و قساوت روح مى شود و سیرت آن شقاوت و قطع رابط ارادى از ساحت پروردگار خواهد بود و در عالم قیامت نیز بصورت آتش حسرت روانى و سوز گذار درآمده که از عناد درون سر چشمه گرفته اعضاء و جوارح را فرا خواهد گرفت.

جلوه حقیقی اعمال در قیامت
در جاهائی دیگر به کرارت، به زبان حصر می فرماید: جز این نیست که غیر کردار خویش پاداش داده نخواهید شد: «إنما تجزون ما کنتم تعملون؛ تنها به آنچه می‏كرديد مجازات مى ‏يابيد» (طور/ 16) و (تحریم/ 7)، «فلا یجزی الذین عملوا السیئات إلا ما کانوا یعملون؛ پس کسانی که کارهای بد کرده اند جز سزای آنچه کرده اند نخواهند یافت» (قصص/ 84). و «من عمل سیئة فلا یجزی الا مثلها؛ هر که بدی کند، جز به مانند آن کیفر نمی یابد» (غافر/ 40). اساسا شدنی نیست که انسان پاداشی جز کردار خود ببیند: «هل یجزون إلا ما کانوا یعملون؛ آيا جز در برابر آنچه می‏كردند كيفر می‏بينند» (اعراف/ 147). اینها همگی تاکید مجددى است بر مساله ی تجسم اعمال و بازگشت آن به سوى انسان و نیز تاکید مجددى است بر مساله عدالت پروردگار، چرا که آتش جهنم هر قدر سوزان باشد و مجازات آن دردناک چیزى جز نتیجه اعمال خود انسانها و اشکال تبدل یافته آن نیست.
از نظر اینکه کیفر و عقوبتى که بر هر یک از بیگانگان اجزاء مى شود سیرت آنچه از اعمال و افعال اختیارى است که بجا آورده اید و در عالم دنیا افعال اختیارى را که برگزیده و شرک و گناهان که مرتکب شده سیرت آنها محرومیت از رحمت و آتش دوزخ است که خود برگزیده اید. به عبارت دیگر شرک و کفر و گناهان که در دنیا به آن توجه نموده و علاقه قلبى به آنها داشته و بدان اساس حرکت و سیر نموده و جوهر وجودى خود را کسب نموده لازم آن آنستکه سیرت روح و روان خود را متناسب با آتش دوزخ نموده زیرا شرک و کفر صورت اعتقادى و سیرت آن عناد و لجاج است که با ساحت کبریائى در روان پلید خود پرورانیده و بدان صورت و فعلیت درآمده بدیهى است عناد و قطع رابطه ارادى با پروردگار در جهان دیگر سیرت آن حرمان از رحمت و عقوبت و سوز و گداز دوزخ خواهد بود. زیرا بیگانه در دنیا و نظام آزمایش بر حسب تحلیل دو عمل روانى و جوارحى بجا آورده یکى عقیده شرک و کفر و عناد با ساحت کبریائى و دیگر عمل جوارحى و تمرد از وظایف دینى و ناسپاسى است. در عالم قیامت هر دو نیرو بظهور رسیده سیرت آنها آشکارتر شده عناد قلبى بصورت دوزخ و اعمال و گناهان بصورت شعله هاى آتشین که از درون و برون اعضاء و جوارح بیگانه را فرا خواهد گرفت. خلاصه عقوبت بیگانه ظهور عمل قلبى و جوارحى در نظام آزمایش است و هرگز عقوبت بوسیله خارج و اجنبى از ذات و از جوهر وجودى بیگانه نخواهد بود.


منابع :

  1. محمد حسینی همدانی- انوار درخشان- ج‏ 12 صفحه 175 و ج ‏14 صفحه 22 و ج‏ 15 صفحه 493

  2. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- ج‏ 8 صفحه 274 و ج‏ 19 صفحه 47 و ج‏ 22 صفحه 422

  3. سید محمدحسین طباطبائی- ترجمه المیزان- ج‏ 19 صفحه 562

  4. محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- ج‏ 11 صفحه 216

  5. عبدالحسین طیب- أطیب البیان- ج‏ 11 صفحه 147

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/117400