گواهان دادگاه الهی؛ افرادی از امت اسلامی

واسطه بودن امت بین رسول و مردم
در قرآن جمله «و تکونوا شهداء على الناس ولیکون الرسول علیکم شهیدا؛ تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» (بقره/ 143)، نتیجه و لازمه وسط بودن امت است. وسط بودن امت، به این معنا است که میانه رسول و مردم واسطه اند نه آن طور که آن مفسر گفت ملت و دین اسلام میانه افراط و تفریط، و میانه دو طرف تقویت روح و تقویت جسم واسطه باشد. سوم اینکه آیه شریفه مورد بحث، بحسب معنا مرتبط است به آیاتى که دعاى ابراهیم را حکایت مى کرد، و اینکه شهادت از شئون امت مسلمه ایست که آن جناب از خدا درخواست نمود. حال که این سه نکته را بعنوان نتیجه گیرى شنیدى، باید بدانى که شهادت بر اعمال، بطورى که از کلام خداى تعالى برمى آید، مختص به شهیدان از مردم نیست، بلکه هر کسى و هر چیزى که کمترین ارتباطى با اعمال مردم دارد، او نیز در همان اعمال شهادت دارد، مانند ملائکه، و زمان، و مکان، و دین، و کتاب، و جوارح بدن، و حواس، و قلب، که همگى اینها شاهد بر مردم هستند. و از خود کلمه شهادت فهمیده مى شود: آن شاهدى که از میانه نامبردگان در روز قیامت حاضر مى شود، شاهدى است که در این نشئه دنیوى نیز حضور دارد و یک نحوه حیاتى دارد که بوسیله آن، خصوصیات اعمال مردم را درک مى کند و خصوصیات نامبرده در او نقش مى بندد، و اینهم لازم نیست که حیات در هر چیزى به یک سنخ باشد، مثلا حیات در همه، از سنخ حیاتى باشد که در جنس حیوان هست، همه خواص و آثار آن را داشته باشد تا بگویى: ما به ضرورت مى بینیم که مثلا مکان و زمان چنین شعورى ندارند، چون دلیلى نداریم بر اینکه انحاء حیات منحصر در یک نحو است.

روایاتی درباره معنى شهداء
از طرق اهل سنت درباره اینکه امت اسلام گواه بر مردم و رسول خدا (ص) گواه بر امت است روایاتى آمده که مردم روز قیامت تبلیغ انبیاء را انکار مى کنند خداى تعالى از انبیاء شاهد میخواهد تا اثبات کنند تبلیغ کرده اند -با اینکه خدا عالم تر از هر کسى است- آن گاه امت محمد (ص) را می آورند و ایشان شهادت می دهند امتهاى دیگر مى پرسند: شما از کجا بدست آورده اید که پیغمبر ما رسالت خود را تبلیغ کرده؟ مى گویند: ما این معنا را از کتاب آسمانیمان بدست آوردیم که خداى تعالى به زبان پیامبر صادقش در آن خبر داد: که انبیاء گذشته رسالت خود را تبلیغ کردند. بعد محمد (ص) را مى آورند تا از حال امتش بپرسند، آن جناب امت را تزکیه مى کند و به عدالتشان شهادت میدهد، اینجاست که خداى سبحان فرموده: «فکیف إذا جئنا من کل أمة بشهید؛ پس چگونه است [حالشان] آنگاه كه از هر امتى گواهى آوريم» (نساء/ 41). مفاد این روایت را اخبار دیگرى تایید مى کند، که سیوطى آن اخبار را در تفسیر الدر المنثور و غیر او نیز آورده اند، چیزى که در این روایات به نظر درست نمى رسد اینست که پیامبر اسلام تمامى امت را تزکیه و تعدیل نکرده و معنا ندارد که در قیامت همه را تزکیه و تعدیل کند، مگر اینکه بمنظور تزکیه و تعدیل جمعى از امت باشد نه همه، وگرنه روایات نامبرده مطلبى بر خلاف ضرورت اثبات مى کند، ضرورت کتاب و سنت هر دو. آخر چطور ممکن است رسول خدا (ص) فجایع و جنایاتى را که افرادى از امت اسلام مرتکب شدند تجویز کند؟ و بر آن جنایات صحه بگذارد؟ جنایاتى که حتى نمونه اش هم در امت هاى گذشته رخ نداد؟ و چطور آن جناب طاغیان و فرعونهاى این امت را تزکیه و تعدیل مى کند؟ و آیا این روایات طعن بر دین حنیف و بازیگرى با حقایق این ملت بیضاء نیست؟! قطعا هست، علاوه بر اینکه این روایات گفتگو از شهادت نظرى دارد، نه شهادت تحمل، چون امت اسلام در زمان انبیاء گذشته حاضر نبودند، تا ببینند آیا رسالت خود را تبلیغ مى کنند یا نه؟ و شهادت نظرى اعتبار ندارد.
و در کتاب مناقب در این باره از امام باقر (ع) روایت کرده، که فرمود: «(شهداء مردم) به غیر رسولان و امامان کسى نیست و اما امت معقول نیست که خدا از آنها شهادت بطلبد، براى اینکه در میان امت کسانى هستند که شهادتشان یک بند سبزى و یک پر کاه ارزش ندارد». و در تفسیر عیاشى از امام صادق (ع) روایت کرده که در ذیل جمله «لتکونوا شهداء على الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا»، فرمود: «اگر خیال کنى که منظور خداى تعالى از این آیه همه موحدین اهل قبله است، سخت اشتباه کرده اى، براى اینکه آیا خداى تعالى در قیامت از کسى شهادت میخواهد، که در دنیا شهادتش در مرافعه اى که بر سر یک من خرما بپا میشد پذیرفته نبود؟ و آن وقت شهادت چنین کسى در درگاهش پذیرفته میشود؟ حاشا: این حرف معقول نیست و خداى تعالى چنین چیزى را از خلق خودش نمى پسندد، آن وقت خودش چگونه مرتکب آن میشود، بلکه منظور خداى تعالى از امت، افرادى است که مصداق آیه: «کنتم خیر أمة أخرجت للناس؛ شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديدار شده ايد» (آل عمران/ 110)، هستند و آنان امت وسط و بهترین امتند که خدا براى مردم خلقشان کرده است.» و در قرب الاسناد از امام صادق (ع) از پدرش از رسول خدا (ص) روایت کرده که فرمود: «از جمله خصائصى که خداى تعالى به امت من داده و با دادنش امتم را بر سایر امم برترى بخشیده، سه چیز است که حتى به هیچ پیغمبرى نداده -تا آنجا که مى فرماید:- خداى تعالى هر پیغمبرى که مبعوث مى کرد، او را شهید بر قومش قرار می داد، ولى خداى تعالى امت مرا شهید بر همه خلائق کرد، و فرمود: «لیکون الرسول شهیدا علیکم، و تکونوا شهداء على الناس». این حدیث منافاتى با حدیث قبلى ندارد، چون مراد به امت در این روایت نیز همان امت مسلمه ایست که دعاى ابراهیم بوسیله آن مستجاب شد. و در تفسیر عیاشى از امیرالمؤمنین (ع) روایت آورده که در حدیثى در ضمن توصیف روز قیامت فرمود: مردم در یک جا جمع میشوند و در آنجا تمامى خلائق استنطاق میشوند، واحدى بدون اجازه رحمان و جز به صواب سخن نمی گوید آن گاه به رسول خدا دستور می دهند، برخیزد و از پرسش ها پاسخ گوید اینجاست که خداى تعالى به رسول گرامیش می فرماید: «فکیف إذا جئنا من کل أمة بشهید و جئنا بک على هؤلاء شهیدا»، و بحکم این آیه آن جناب شهید بر شهیدان یعنى بر رسولان است.


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبائی- ترجمه المیزان- ج‏ 1 صفحه 487

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/119164