وضعیت زندگی مردم عربستان قبل از بعثت پیامبر اکرم (ص)

عربستان یا جزیره العرب، شبه جزیره ای است بزرگ، در جنوب غربی آسیا. شکل آن به تقریب چهار گوشه است و بیش از 000/000/3 کیلومتر مربع وسعت دارد، در حدود دو برابر مساحت ایران (000/648/1 کیلومترمربع ). این شبه جزیره، از شرق به خلیج فارس و دریای عمان محدود است، و از غرب به دریای سرخ (بحر احمر)، و از شمال به کشورهای عراق و فلسطین و اردن هاشمی، و از جنوب به دریای عمان.
کالاهای هندوستان و چین را، از راه عربستان، با کشتی به مصر و غرب می بردند. در اروپا قدیم، کالاهای هند (سنگهای قیمتی، انواع عطر، حیوانات کمیاب)، را چون از راه عربستان می آوردند، از خود عربستان می دانستند. نواحی جنوبی عربستان نیز کالاهایی داشت، مانند صمغ های معطر، مرو کندر، در اروپا برای سوزاندن در معابد مصرف بسیار داشت.
در روزگار بعثت تنها یک ششم مردم عربستان شهرنشین بودند و دیگران چادر نشین و بیانگرد. کار گروهی از آنان کشتار بود و غارت و همدمشان شتر و شمشیر. یکی از شاعران جاهلیت می گوید: کار ما غارتگری است و هجوم به همسایه، و گاه اگر جز برادر خود کسی نیابیم او را غارت می کنیم.
اعراب بدوی، به استقلال فردی و خود سرانه زندگی کردن علاقة بسیار داشتند. از این رو زندگی پرمشقت بادیه را بر هر چیز دیگر ترجیح می دادند. شجاع و مهمان نواز بودند، اما بی پروا در غارت و چپاول. عده ای از اعراب شهر نشین، به بازرگانی سرگرم بودند و عده ای به پرورش احشام و کسب و درآمد صحرایی. اعراب بیابانگرد بیشتر به غارت و دزدی روزگار می گذرانیدند. هر قبیله واحدی مستقل بود و قبیله های دیگر را بیگانه می شمرد. آدمکشی در میان آنان، چه شهر و چه بدوی، امری عادی و فراوان بود. وقتی شنفری (شاعری که به روزگار جاهلیت می زیست) مورد اهانت قرار گرفت، نود و نه نفر را کشت. بسوس، از زنان دوره جاهلیت ماده شتری داشت که نام آن را «سراب» گذاشته بود. روزی این ماده شتر به زمینهای کلیب رفت و تخم پرنده ای را که در آن زمین لانه کرده بود شکست. کلیب تیری به پستان ماده شتر بسوس زد. جساس، خواهر زاده بسوس، به دفاع برخاست و مرد را کشت. همین امر ساده باعث شد که میان دو قبیله «بکر» و«تغلب» چهل سال آتش جنگ افروخته بماند. دین این قبایل بت پرستی بود. بتنهایی به شکل انسان، حیوان و درخت می ساختند و می پرستیدند. گاه غاز چاه آب را نیز پرستش می کردند. نه فقط بی هیچ قید و شرطی، زنان بسیار می گرفتند، بلکه زنان در آنان به صورت کالا خرید و فروش می شد. دختر را ننگ می دانستند و زنده به گور می کردند.
شعر و شاعری در میان عرب رواج بسیار داشت، و شاعران بسیاری داشتند. لیکن شعرشان از مفاهیم با ارزش چندان برخوردار نبود مگر شمار اندکی از شاعران که دارای اندیشه و تفکر بلند بوند.
بخش عمده ای از اشعار عرب درباره تهییج به جنگ بود یا افتخار به کشتارها و غارت ها.
منابع درآمد و اقتصاد این قبایل بجز درآمدهای صحرایی، روابط بازرگانی محدودی بود که با برخی از کشورهای همسایه داشتند، و گاه از طریق یمن با خاور دور.
در این میان خانة کعبه، مهمترین وسیلة امرار معاش گروهی از قبیلة قریش بود. این خانه مورد احترام همة قبایل بود، هم به علت سابقة آن و هم اینکه در آن 300 یا 360 بت جای داشت هر بتی از آن قبیله ای و گروهی. این بود خلاصه ای از وضع فرهنگ و اخلاق و اقتصاد و زندگی قومی که در زادگاه بعثت می زیستند.


منابع :

  1. محمدرضا حکیمی- بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی- صفحه 15-13

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/119201