آلوسی

ابوالثناء سید محمود شهاب الدین حسنی حسینی فقیه، مفسر، ادیب و مفتی حنفیان بغداد. لقبش ابوعبدالله و به «شهاب آلوسی» معروف بود. آلوس، دهی یا جزیره ای در ساحل نهر فرات در عراق است که علما و شعرا و بزرگان بسیاری از آن برخاسته اند. آلوس کنونی، جزء استان انبار (رمادی) است ظاهرا در زمانهای گذشته شهری ساحلی بوده که در اثر تغییرات فرات، به جزیره تبدیل شد و آلوسی، طائفه ای مشهور در عراق بودند که از اواسط قرن 13 هـ ق دانشمندانی بزرگ در فقه و تفسیر و ادب، از این طائفه به جهان معرفی شدند.
اجداد بزرگ این خاندان، در زمان حمله ی هلاکوخان به بغداد از آنجا فرار کرده و به «آلوس» رفته و بعد فرزندانش تا قرن 11 هـ ق در همانجا مانده و سالهای بعد به بغداد برگشتند. شهرت این خانواده از مردی به نام سید محمود شروع شده که ادیب و دانشمند بوده و از پدر به نام امام حسین (ع) و از مادر به امام حسن مجتبی (ع) می رسد و به همین دلیل خانواده ی آلوسی به حسنی حسینی معروف شده و در زمانهای اخیر از خاندان های علمی مشهور بغداد است. از جمله آنها، همین ابوالثناء شهاب الدین محمود و نعمان پسر اوست.
ابوالثناء شهاب، در 1217 هـ ق در بغداد به دنیا آمده. پدرش علامه صلاح الدین مدرس بزرگ در جامع ابوحنیفه که در بغداد وفات کرد. شهاب در کودکی نزد پدر و جمعی از اساتید مبرز و ماهر درس خواند، تا آنجا که به فضل و ادب و خط زیبا و قوت حافظه مشهور شد. هوش سرشار و نبوغش باعث شد تا در مسائل علمی خیلی سریع پیشرفت کند، خودش می گوید: «چیزی را به ذهن خود امانت ندادم که خیانتش کرده باشد.» در 13 سالگی شرحی بر «قطر الندی» نوشت، آنگاه از بیشتر علمای بغداد کم کم اجازه ی روایت یافت و خیلی زود در شمار اساتید بزرگ درآمده و ملقب به «علامه» گردیده و بعد متولی (مدرسه مرجانیه) در بغداد شد و در وعظ هم بی نظیر گشت.
ابوالثناء شافعی مذهب بود اما به خاطر اطلاع فقهی قوی از مذاهب دیگر و خصوصا ابوحنیفه و گرایش به آرای او و تقلید از او، در سال 1248 هـ ق، مفتی پیروان مذهب حنفیه گردید. هرچند که بعد از مدتی بر اثر مخالف از طرف والی ترک بغداد، از این منصب برکنار شد و همین امر تصمیم او را بر مطالعه و تحقیق و تدریس و تألیف دائمی مسلم نمود. سال 1262 هـ به موصل رفت، و مورد احترام سلطان عبدالمجید قرار گرفت.
گفته شده که وی، احتمالا به قصد شکایت و دادخواهی از امورات گذشته اش، از راه موصل، دیار بکر، ارزروم و... به استانبول رفته، ولی ظاهرا صدر اعظم آنجا، روی خوشی نشان نداد و او نتیجه ای در این رابطه به دست نیاورد. اما سفرش بسیار پربار بود، ملاقاتهای بسیاری با علما و بزرگان آن دیار داشت و از سلطان عبدالمجید نشان افتخار گرفت. دو کتاب درباره ی این سفر نوشته است. سپس به بغداد بازگشت و به تکمیل تألیفاتش پرداخت.
شهاب آلوسی، در دوران عمرش شهرتی عظیم به دست آورد و این شهرت بیشتر به سبب تفسیر معروفش به نام «روح المعانی» و «تفسیر آلوسی» است. هرچند که به حوادث تاریخی علاقه زیادی نشان داده و این امر از نامه ها و کتابهای تراجمی که از او به جای مانده، به خوبی پیداست. همچنین در زمینه ی لغت هم، آثاری دارد که ظاهرا از دوران جوانی اوست.

فرزندان
آلوسی، چندین پسر داشته که هر کدام در باب علوم و دانش بهره کافی داشتند. از جمله:
1- «نعمان خیرالدین، ابوالبرکات» که او نیز به «آلوسی و ابن آلوسی» مشهور و فقیه، متکلم، مدرس، قاضی حنفی مذهب و در جوانی دانشمندی نامور شد و تا پایان عمر به کار علمی و تدریس و تألیف مشغول و طی سالیانی، کتابخانه ی گرانبهایی تشکیل داد که وقف مدرسه ی مرجانیه نمود و اینک از گنجینه های معتبر شهر بغداد به شمار می آید.
2- محمد حمید
3- عبدالله بهاء الدین
4- عبدالباقی سعدالدین، که او نیز فقیه، ادیب، اصولی حنفی مذهب و مفتی بوده و در بغداد به این منصب مشغول و مدتی هم قاضی بود، آثار و تألیفاتی نیز دارد.
5- بعضی از فرزندان خودشان عالم و دانشمند، قاضی، محدث و مدرس و صاحب مقامات عالیه بودند (که شرحشان در اینجا مناسب نیست). بعضی شاگردان او و شعرا، اشعاری در مدح و رثای «آلوسی» سروده اند از جمله کتاب:
1- حدیقة الورد فی مدایح ابی الثناء شهاب الدین محمود، که شاگردش ملاعبدالفتاح افندی معروف به «شواف زاده» سروده است
2- اریج الندوالعود فی ترجمه مولانا محمود. که شاگرد دیگرش ستایش او کرده است.
3- شیخ عبدالباقی فاروقی عمری/ شاعر
4- عبدالغفار اخرس/ شاعر
5- عزاوی نیز به مناسبت صدمین سال وفاتش کتابی در شرح حالش نوشته است.

آثار و تألیفات آلوسی
1- روح المعانی، فی تفسیر القرآن و السبع المثانی
2- الاجوبة العراقیه عن الاسئله الایرانیه
3- الاجوبه العراقیه عن الاسئله الاهوریه
4- التبیان فی مسائل الایران
5- کشف الطره عن الغره
6- سفرة الزاد کسفرة الجهاد
7- الطراز المذهب فی شرح قصیده الباز الاشهب
8- شرح درة الغواص فی اوهام الخواص (کشف الطره)
9- شرح علی حاشیه عبدالحکیم السیالکوتی فی علم المنطق (و بازهم تألیفات دیگری از او هست).

وفات
و سرانجام سال 1270 هـ ق، در پنجاه و سه سالگی در بغداد درگذشت.


منابع :

  1. محمدعلی مدرس- ریحانة الادب

  2. دائرة المعارف بزرگ اسلامی به نقل از: هدیة العارفین، اعلام الفکر الاسلامی، اعلام زرکلی و چند منبع دیگر

  3. سيدمصطفى حسينى دشتى- معارف و معاریف

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/119432