تقدم الهیات بر مادیات از سوی انبیاء

هیچ پیغمبری حق ندارد مسائل مادی را بر مسائل الهی مقدم بداند و این اصل جامع و کلی مربوط به نبوت عامه است، نه مرتبط به نبی خاص. در سوره‌ انفال می‌فرماید: «ما کان لنبی ان یکون له أسری حتی یثخن فی الأرض تریدون عرض الدنیا والله یرید الاخرة» (انفال/ 67)
مسلمانان در بعضی از جبهه‌ های جنگ وقتی اسیر می‌گرفتند، گروهی پیشنهاد می‌کردند که به جای کشتن اسیران جنگی، از ایشان پول بگیریم تا نیاز مادیمان تأمین شود.
خدای سبحان می‌ فرماید: برای هیچ پیامبری روا نیست که قبل از تحکیم نظام الهی برای دریافت کمک های مادی، کافران را اسیر بگیرد و کاری کند که زندگی جوامع بشری از لوث شرک پاک نشود. ولی اگر بعد از استقرار کامل نظام، گروهی را به اسارت در آوردید آنگاه یا آنان را رایگان آزاد می‌کنید که منتی بر آنان نهاده شود و یا در مقابل دریافت فدیه آنها را رها می‌کنید: «حتی إذا أثخنتموهم فشدوا الوثاق فإما منا بعد وإما فـداء» (ابراهیم/ 3) و چون این عمل بعد از تطهیر جامعه از لوث شرک است خطری ندارد. ولی قبل از این که استکبار ریشه‌ کن شود، چنانچه کسی در جنگ بر کافر مسلط شد، حق ندارد کافر را اسیر کند و او را در برابر فدیه آزاد کند.
شأن نزول این آیه گرچه خصوص پیغمبر‌ اسلام است اما این مربوط به شخصیت حقوقی آن حضرت یعنی اصل نبوت است، زیرا ترجیح متاع دنیا بر آخرت با نبوت سازگار نیست. نکته‌ لطیف در آیه‌ 67 سوره‌ی‌ انفال این است که خداوند می‌فرماید: شما می‌خواهید کافران را نکشید، بلکه اسیر بگیرید و بعد از گرفتن فدیه آزادشان کنید، یعنی دنیا را طلب کنید.
اما خدا می‌خواهد که شما آخرت را طلب کنید و طلب آخرت در این است که مشرکان و کسانی که قابل هدایت نیستند و خار راه انسان هایند: «یصدون عن سبیل الله» (انفال/ 47) نابود شوند، چون پس از آزادی زیان مهم تری وارد می‌کنند. تعبیر قرآن کریم، این است که شما دنیا می‌خواهید و خدا آخرت می‌خواهد. معلوم می‌شود کشتن کسی که در برابر اسلام و مسلمانان صف آرایی و توطئه می‌کند، آخرت است و زنده نگه داشتن و مسامحه و دریافت کمک مادی از او، دنیاست.
کشتن متکبران و ریشه کن کردن استکبار جهانی و از بین بردن طاغوتیان امری اخروی است. آنها که نه خود اهل هدایتند و نه می‌گذارند انبیا هادی مردم باشند، از بین بردن آنان، آخرت است و اسیر گرفتن و درخواست کمک مادی از آنان متاع دنیاست. محاصره اقتصادی و تنگنای مادی و مانند آن نیز تسامح در برابر بیگانگان را توجیه نمی‌کند زیرا خدا عزیز است و دوستان خود را پیروز می‌کند و حکیم است و می‌داند که چگونه حکم و قانون تنظیم کند: «والله عزیز حکیم» (انفال/ 67)


منابع :

  1. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی جلد6- صفحه 75

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/19110