پایگاه علم وحیانی

از مهمترین گونه های فقر آدمی، فقر علمی و معرفتی است که برابر است با جهل به حقایق اشیا و پیوندها و قوانین آنها، و مانعی است برای رویت واقعیتهای شگرف در سراسر اعماق دریای بزرگ هستی، که آدمی قطره کوچکی از آن به شمار می رود، و در درون کرانه های آن غوطه ور است. و این فقر را درمانی جز رسیدن به «علم راستین» (مطابق با واقع) نیست، علمی که واقعیتهای جهان و ملکوت آن را متبلور می سازد، و آدمی را به حقایق دو جهان «ابداع» و «آفرینش» می رساند، و سپس حجابهای دو عالم را از برابر چشم او برمی دارد، و متناسب با ظرفیت روحی و گنجایش قلبی او به او قدرت می بخشد، چه او را به «حقایق نفس الامری»، پیوند می دهد، نه فقط اصطلاحات و الفاظ.
و بدیهی است که چنین علمی جز در نزد خدای آفریدگار چیزها و جهان ها وجود ندارد، که به حقایق و قوانین و اسرار آنها آگاه است، و بنابراین به واقع تنها در کتاب خدا و آیات آسمانی او و نزد پیامبر (ص) و اوصیای او که از خدای متعال تعلیم گرفته اند، یافت می شود، نه در نزد دیگران از فیلسوفان و عارفان و متفکران تاریخ گذشته و حال؛ چه دانش و معرفت درستی که واقع و حقیقت با وحی مکشوف شود، همان است که از «وحی» یا آنچه با ارتباط نزدیک داشته باشد  (مانند علوم اوصیا) به دست می آید و از جز آن حاصل نمی شود؛ و هرچه جز آن باشد فضل است.
بدینسان، رهایی از فقر علمی و بیرون آمدن از اسارت آن و راه یافتن به غنای علمی و معرفتهای فیاض، برای هیچ انسانی، هرکس می خواهد باشد، حاصل نمی شود جز با روی نهادن به کتاب خدا و تعقل و ژرفکاری در آن و فهم تعقلی اسرار آن، و دست یافتن به علوم حاملان اصلی قرآن که به فرموده مولای ما، امام علی ابن موسی الرضا (ع)، «بیکران قرآنند.»
مقصود از این علم، که جز از قرآن کریم و آموختن از معصومان دانای به قرآن به دست نمی آید، کشف و وصول به آن است، برحسب خود واقع و نفس الامر، نه به صورت تصور ذهنی. و این علم به هیچ روی تابع اصطلاحات (هرچه و هرگونه باشد) نیست، بلکه به مراتب از آنها بالاتر و شریفتر است. واژه ها و اصطلاحات و ادات تعبیری این علم در قرآن کریم و احادیث معصومین (ع) آمده است؛ باید از آنجا گرفت بدون آنکه تأویلی به کار برد، یا تفسیری به رأی کرد، یا با فلسفه ها و نحله ها و عرفانهای اصطلاحی و امثال آنها (از قدیم و جدید) در آمیخت، که در این صورت، دیگر آن «علم وحیانی» نخواهد بود. و در این علم هیچ اختلافی و تعارضی نیست. و از این جهت برعکس علوم و عرفانها و فلسفه های بشری است که هماره معرکه اختلافهای بنیادین و مناقشه های گرانسنگ است.


منابع :

  1. محمدرضا حکیمی- مقام عقل- صفحه 206 -208

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/211013