مایه ور سازی شعر و اصالت آن

شعر، به ذوق و قریحه تنها شعر نیست. شعر باید مایه ور گردد و اصالت داشته باشد. در واقع شعر باید از یک پیوند عمیق برخوردار باشد، پیوند با گذشته، برای مایه وری و اصالت. اگر این پیوند وجود نداشته باشد و شعر در گذشته فرهنگ و زبان ریشه نداشته باشد، اصالت ندارد. و شعر بدون اصالت اثری هنری نیست. چون هنر بدون اصالت نیست.
در این باره از قدیم سخنان بسیار گفته اند، و استادان به جز روش های عملی خویش سفارش بسیار کرده اند، ازجمله نظامی عروضی سمرقندی که در سخن معروف خود می گوید: اما شاعر باید که سلیم الفطره، عظیم الفکره، صحیح الطبع، جید الرویه، دقیق النظر باشد، در انواع علوم متنوع و مطلع باشد و باید شعر او بدان درجه رسیده باشد که در صحیفه روزگار مسطور باشد و بر السنه احرار مقروه، بر سفاین بنویسند و در مداین بخوانند. شاعر بدین درجه نرسد الا که در عنفوان شباب و در روزگار جوانی بیست هزار بیت از اشعار متقدمان یاد گیرد، و ده هزار کلمه از آثار متأخران پیش چشم کند، و پیوسته دواوین استادان همی خواند و یاد همی گیرد.
آری، باید بخواند و یاد همی گیرد، لیکن در آنها متوقف نماند، و همواره با داشتن مطالعات وسیع و به دست آوردن عمق و ریشه، نو باشد و نو اندیش. در این باره سخنی بسیار بیدار کننده از استاد اوستا نقل شده است که باید با دقت خوانده شود و مورد توجه قرار گیرد: این طرز نو آوری (نو آوری بی ریشه و گسسته از میراث قدیم)، نوعی عصیان و واکنش است در قبال ناتوانی در خلق اثر به راستی هنرمندانه. شیفتگی به نو آوری، نو گویی و نو جویی از خواص ذهن های جوان است، که هرگاه بی پشتوانه شد کاری سخت خطرناک است.
 


منابع :

  1. محمدرضا حکیمی- سپیده باوران- صفحه 308-310

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/211040