توجیه شرور در جهان هستی

شرور و بدی ها یا خود از سنخ نیستی اند، مانند جهل ها، عجزها، فقرها،و یا از سنخ هستی اند اما شریت آنها از آن نظر است که منشأ نیستی ها می گردند مانند زلزله ها، میکروب ها، سیل ها، تگرگ ها و امثال اینها. هستی هایی که منشأ نیستی ها می گردند، شریتشان از نظر وجود اضافی و نسبی آنها به اشیاء دیگر است نه از نظر وجود فی نفسه آنها، یعنی هر چیزی که شر است برای خود شر نیست، برای چیز دیگر شر است. وجود حقیقی هر شیء، وجود فی نفسه اوست، وجود اضافی و نسبی او امری اعتباری و انتزاعی است و لازمه لاینفک وجود حقیقی اوست.
خیرات و شرور دو صف جداگانه و مستقل از یکدیگر را تشکیل نمی دهند، بلکه شرور لوازم و اوصاف لاینفک خیرات می باشند. ریشه شروری که خود از سنخ نیستی می باشند عدم قابلیت قابل هاست و به محض قابلیت قابل، افاضه وجود از ناحیه ذات واجب الوجود، حتمی و لا یتخلف است، اما ریشه شروری که از سنخ نیستی نیستند، لاینفک بودن و جدایی ناپذیری آنها از خیرات است.
هیچ شری، شر محض نیست، عدم ها و نیستی ها به نوبه خود مقدمه هستی ها و خیرات و کمالات اند، شرور به نوبه خود مقدمه و پله تکامل اند. این است که گفته می شود در هر شری خیری نهفته و در هر نیستی، هستی ای پنهان است.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- جهان بینی توحیدی- صفحه 129-130

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/21118