خلافت هارون الرشید

در همان شب که هادی درگذشت و یا او را درون خانه وی کشتند، کار بیعت هارون در داخل خانواده انجام پذیرفت. یحیی بن خالد برمکی در حبس هادی بود و گویند هادی قصد کشتن او را داشت و چون کار او را پایان دادند، هرثمه پسر اعین که سمت حاجب دربار داشت، از جانب هارون مأمور آوردن یحیی از زندان شد. هارون در همان شب او را وزارت داد. و به گفته ای دیگر یحیی مرگ هادی را به هارون داد و او را به خلافت سلام گفت.
در بین گفتگوی این دو با یکدیگر خادمی آمد و هارون را به ولادت پسری برای او تبریک گفت. بدین جهت گفته اند در آن شب خلیفه ای مرد و خلیفه ای بر کرسی نشست و خلیفه ای به دنیا آمد (مأمون).
دوره خلافت هارون (170- 193 هـ ق) پررونق ترین عصر خلافت عباسیان بود. در این عصر بغداد مرکز بازرگانی جهان اسلام و مجمع عالمان، ادیبان و دانشمندان گونه گونه علوم گردید. هر چند در عصر او از نظر جغرافیایی گسترشی در سرزمین های اسلامی پدید آمد ولی دگرگونی حوزه مسلمان نشین از لحاظ پیشرفت تمدن با دوره های پیش و پس از عهد هارون درخور توجه است. شهرت هارون از مرز کشورهای اسلامی گذشت و به اروپا رسید و میان او و شارلمانی پادشاه فرانسه دوستی برقرار شد، چنان که به دربار یکدیگر هدیه می فرستادند.
شمار شاعران و ادیبان که در دبار هارون گرد آمده بودند نیز فراوان است و گویند دربار هیچ خلیفه ای به اندازه هارون شاعر نداشت، جز دستگاه صاحب بن عباد وزیر آل بویه در سده چهارم هجری.
در عصر هارون برمکیان قدرت اداری را به دست گرفتند، و می توان گفت قوه قضایی و اجرایی هم به دست آنان بود. عراق و خراسان که از عصر معاویه تا آغاز خلافت عباسیان میدان تاخت و تاز حکومت های عربی و مرکز ستم و چپاول شده بود روی آسایش دید، لیکن چنان که اشارت کردیم در داخل دربار خلیفه از عصر مهدی دو دسته پدید گردید که رقیب یکدیگر شدند. دسته ایرانی که از برمکیان پیروی می کردند و عرب ها، که خانواده ربیع از آنان پشتیبانی می نمودند. و سرانجام به پیروزی عرب بر ایرانی پایان یافت. برمکیان برافتادند و فضل بن ربیع کارها را به دست گرفت. در دوره هارون نیز شورش ها پدید آمد.

آشوب های محلی
در دوره خلافت هارون خارجیان به سرکردگی ولید بن طریف شاری از بنی شیبان به سال 187 هـ ق برخاستند. شهر نصیبین را گرفتند آن گاه به آذربایجان، ارمینیه و سپس به جزیره رو آوردند و تا حلوان پیش رفتند و سرانجام شکست خوردند. در آفریقا نیز بین بربرها و سپاهیان خلیفه نبرد در گرفت که پس از درگیری ها به جدا شدن شمال آفریقا از حوزه خلافت عباسی پایان یافت.
در سال 176 نزاع یمانی و عدنانی در سوریه آغاز گردید ولی با دخالت موسی بن یحیی بن خالد برمکی آرام گشت. مهمتر از همه آماده شدن خراسان برای شورش بود. علی بن عیسی بن ماهان که از سوی هارون به حکومت خراسان منصوب شده بود به گفته ابوالفضل بیهقی خراسان را کند و برد و سوخت و آنچه توانست کرد و چون از سوی رهبر جناح عربی دربار هارون، فضل بن ربیع، تقویت می شد به گزارش های ضد او ترتیب اثری نمی دادند.
از سوی دیگر علی بن عیسی هدیه ها به دربار هارون می فرستاد که چشم او را خیره می کرد و گفته اند پیش از علی کسی آن چنان هدیه ها نفرستاده بود و پس از او هم کسی نفرستاد و چون هارون از یحیی پرسید «در دوره حکومت پسرت در خراسان این هدیه ها در کجا بود؟» یحیی گفت «ای امیر این مال ها در دوره پسرم در خانه صاحبان آن بود، در خراسان و خوارزم و سیستان و دیگر جاها.»
هارون از این پاسخ درهم شد و بر کینه ای که از برمکیان در دل داشت افزود. بر اثر قیام رافع بن لیث، خراسان دچار آشوب گردید و هارون مجبور شد خود به خراسان برود و در همان سفر بود که در طوس مرد. (جمادی الثانی سال یکصد و نود و سه)

 


منابع :

  1. سیدجعفر شهیدی- تاریخ تحلیلی اسلام- صفحه 293-295

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/211572