تعلیمات اخلاقی در مکتوبات

سنگ نبشته ها و مکتوبهای حفری نشان می دهند که انسان از بامداد زندگی بخوبی پی برده است که باید دستورات اخلاق را مورد توجه قرار دهد، و با حدود و قیودی آشنا گردد، و از خود کامگی و شهوات بی پایان خویش بهر اسد. نیز می رسانند که گفته های اخلاقی از دورانی بس قدیم در محل توجه افکار قرار داده می شده است، و بزرگان همواره آنها را از راههای گوناگون به خورد انسانها می داده اند، و تا حدود امکانات خود، برای به کار بستن پندها و گفتارهای تربیتی می کوشیده اند.
در این راه، پیشگام، خردمندان سترگ بودند که برای حصول این مقصود تلاشها کردند. و حاصل کوششهای ژرف و پیگیریهای عمیق آنان به اینجا منتهی گشت که کاخ زندگی را بر شالوده اخلاق استوار دارند، و مواد تربیتی را به گونه گونه روشها بیاموزند، تا با همکاری باطن و احساسات درونی، راه گفتار و کردار و پندار نیک، پیش پای انسان گذارده شود، و در نتیجه، تمام افراد و اجتماعات از تباهیها و واژگونیها رهایی یابند. این بود که روزان و شبان در راه راهنمایی و پرورش توده های مردم عمر خویش سپری کردند و پند و اندرزهایی بس گران به یادگار گذاردند.
چنین بود، تا اینکه سقراط، پیشوای فلاسفه، نیز کوشش خود را صرف بنیاد نهی یک مکتب «علمی - اخلاقی» کرد، و فلسفه خود را بیشتر از جنبه حکمت عملی تعقیب نمود، و در جلساتی که در آتن با جوانان (که بیشتر تعلیم پذیرند) در تماس بود، آموزش اخلاق را در رأس برنامه خود قرار داد.
کم کم اخلاق، علمی جدا گشت، و راههایی چند برای پیشبرد طرحهای خود باز جست. و چه فراوان افکاری که در تأمین این مقصود به کار افتاد. و چه بسیار مصلحان و انسان دوستانی که شمع آسا خویشتن سوختند تا بر پیچ و خمهای این راه فروغ پاشند، و تیرگیهای غرور و تعصب و رذایل را بزدانید. این راه که گامها در آن برداشته شد، مظاهر و آثاری را به پیش راند که از ارجدارترین سرمایه تمدن گران انسانی است. این میراث کهن، یعنی کتب اخلاق و صفات آموزنده آنها، در اثر همگامی با ناموس تکامل رو به فزونی و کمال گذارد، و قلمرو خویش را گسترش داد، و برای وسعت ریشه دوانیدن خود، از فعالیتهای فنی اخلاقیون نیروها گرفت.
در قدیم «بید پای» هندی به این فکر رسید که با نقل حکایتهای آموزنده، از زبان موجودات غیر انسان، به موضوع اخلاق، ربایندگی ویژه ای بخشد، و با تدوین «کلیله و دمنه» به سوی هدف عالی اخلاق پیش رود. این کتاب را بعدها، ابن مقفع به زبان عربی گردانید. نخستین ترجمه اش به پارسی نیز به نام «کلیه و دمنه بهرامشاهی» تهیه گشت، رودکی به نظمش در آورد، و واعظ کاشفی از روی آن «انوار سهیلی» را تنظیم کرد.
برخی از فلاسفه، برای تربیت انسان، فکر دیگری را تعقیب کرده سرگذشت یک انسان کامل را به صورت داستانی لطیف و اسرارآمیز نوشتند، و آثاری چون: سلامان و ابسال از ابن سینا، حی بن یقظان از ابن طفیل، الغربه الغربیه از سهروردی به وجود آوردند. در روشهای علمی نیز در این زمینه کارهایی عمیق - که بر مبنای تألیف فنی و تقسیم به ایواب و فصول باشد- انجام گردید، و اخلاق ناصری از خواجه نصیرالدین طوسی، طهارة الاعراق از ابوعلی ابن مسکویه، کیمیای سعادت از ابوحامد غزالی، اخلاق جلالی از جلال الدین دوانی، اخلاق محسنی از واعظ کاشفی، و.... نوشته شد.
به نظر برخی نیز، روش خطاب خاص، محبت آمیزتر و تأثیر آن عمیق تر شناخته شد و این فکر، امثال پندنامه مارکوس، قابوسنامه عنصر المعالی کیکاووس را نتیجه داد. گروهی دیگر، مقایسه میان اخلاق نیک و بد را وسیله ریشه کن- ساختن رذایل تشخیص دادند و به نوشتن کتابهایی چون المحاسن و الاضداد از جاحظ بصری، المحاسن و المساوی از ابراهیم بیهقی دست زدند.
چنانکه عده ای تعلیم اخلاق و تلقین دستورات آن را با شوخی و طعن و طنز و ظرافت توأم کردند، و اجتماع و مردم را برای نکوهیدن خویهای نکوهیده به تمسخر گرفتند، و این روش را برای رسیدن به هدف برگزیدند. عبید زاکانی و برنارد شاو و مارک تواین و فرانسوا رابله تقریبا از نمایندگان این طرز فکرند.
پاره ای دیگر با آمیختن اخلاق و لطایف ادبی، کتابهای ادب الکبیر از ابن مقفع، اطواق الذهب از جار الله زمخشری، اطباق الذهب از عبدالمؤمن اصفهانی، و چند تا از مقاماتها و محاضرات و امثال آن را نوشتند. و برخی با آوردن داستانهای تمثیلی، مردم را به خواندن و شنیدن سرگذشتهای آموزنده واداشتند، همچون: مرزبان نامه تحریر سعدالدین و راوینی و حکیمانی ضمن سراییدن داستانهای حماسی یا عشقی، در دقیقترین مناسبات، مضامین پرورش را نیز گنجانیدند و مانند هومر و فردوسی و نظامی کار خویش را با بهره های تربیتی بزرگی همبسته ساختند.
ادبیات، بویژه شعر، نیز از دیرگاهی است که به کمک اخلاق برخاسته است. این دو با یکدیگر همکاریهای پرنتیجه ای کرده اند. شعر با احساسات مردم سرو کار دارد تأثیری که در بیان لطیف شعر وجود دارد قابل هیچگونه تردید نیست، و نتایجی که اشعار امثال ناصر خسرو و سنائی و سعدی و طغرائی و ابن یمین و پروین بخشیده است همواره مشهود است. هنوز هم می بینیم در محافل و معابر آن اشعار تکان دهنده را می خوانند، و بعد از اینهم خواهند خواند.
و از جمله خدمات پرقیمتی که در کار اخلاق انجام گردیده کتبی است که گروهی از دانشمندان بر مبنای تعلیمات وحی و گفتار رهبران آسمان تألیف کرده اند، و فواید اخلاقی را از میان تعالیم مکتبهای ماوراء الطبیعه بیرون داده اند، و چراغهای فروزان مانند: تحف العقول از ابن شعبه حرانی، مکارم الاخلاق از رضی الدین ابونصر طبرسی، ارشاد القلوب از ابو محمدحسن دیلمی، مجموعه ورام از ورام بن ابی فراس حلی، جامع السعادات از ملامحمدمهدی نراقی فرا راه اجتماعات نهاده اند.


منابع :

  1. محمدرضا حکیمی- فریاد روزها- صفحه 42-47

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/211801